علمی تحلیلی

گفتمانِ مذکر و زنان

گفتمان یک دنیای کلامی و عملی است که گویشگران و کنشگران را به گفتن و عمل کردن یکسان وا می‌دارد.

یک «گفتمانِ مذکر»، ساختارهای آگاهی و نظم معنایی و فرهنگ را نیز مردانه و پدرسالار می‌کند و همه کس و حتی زنان را هم به گویشگران و کنشگران خود تبدیل می‌کند.

بدتر آنکه زنان را به عاملان ستم و سرکوب بر علیه زنان تبدیل می‌کند.

دیگر در این شرایط فقط «خشونت مردان علیه زنان» مطرح نیست، بلکه «خشونت سیستماتیک» کلامی و کنشی زنان علیه زنان هم اتفاق می‌افتد.

در فضایِ گفتمانِ مردانه، زنان هم بر حسب ارزش‌ها و معیارهای مردانه فکر می‌کنند، تفسیر می‌کنند، قضاوت می‌کنند و عمل می‌کنند.

به گونه‌ای که اگر زنی از میان زنان به اعتراض بلند شود، هم‌جنسانش او را با القاب و کلمات زن فلان، زن بهمان به سخره می‌گیرند و طردش می‌کنند.

این شرایط گفتمانی مذکر، زنان را از یک سو آماده پذیرش خشونت و ستم و سرکوب می‌کند، از سوی دیگر آنان را در خشونت و سرکوب علیه خود شرکت می‌دهد.

گفتمانِ مذکر کار دیگری هم با زنان می‌کند و آن این است که هر زنی خودش، خودش را از درون سرکوب می‌کند، این همان خشونت «خود علیه خود» است.

اینجا دیگر نیازی نیست کسانی از بیرون فرمان خشونت و ستم و آزار و سرزنش صادر کنند، بلکه زن توسط خود و وضع روان خویش خود را شکنجه می‌کند.

در زمان‌هایی که زن از یک هنجار و قاعده و قضاوت گفتمانِ حاکم تخطی کند، هراس اجتماعی و هراس اخلاقی او را فرا می‌گیرد

و این هراس به یک عامل سرکوب درونی و روانی او تبدیل می‌شود و خودش خودش را مجازات می‌کند.

و گاهی حتی این مجازاتِ خویشتن تا آنجا پیش می‌رود که به حذف خود یا دیگری که او را بانی این تخطی می‌شناسد، منجر می‌شود.

خودکشی و حذف خود، بالاترین درجه «خشونت علیه خود» است.

دکتر رحیم محمدی

جامعه شناس، استاد دانشگاه، مدیر گروه جامعه شناسی ایران در انجمن جامعه شناسی ایران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا