آسیب شناسی خوش بینی در افراد
بدیهی است که برای بیشتر افراد، خوش بینی، خوشایندتر از بودن در شرایط بد بینی است.
عقل سلیم به ما می گوید که هر کاری که لازم است انجام دهیم تا حالمان بهتر شود.
تردیدی وجود ندارد که افراد خوش بین برخلاف افراد بد بین، خلاق تر بوده و همدلی بیشتری نسبت به دیگران دارند.
اما آیا خوش بین بودن، دارای مزیت ذاتی بوده و همیشه اثرات مثبتی به بار می آورد؟
شواهد عینی حاکی از آن است که خوش بین بودن ممکن است مشکلات جدّی و عدیده ای را برای مان به ارمغان بیاورد.
بنظر می رسد خوش بینی تمایل افراد را به کمک به دیگران افزایش می دهد و این تمایل در پژوهش های زیادی به اثبات رسیده است.
اما روی دیگر این سکه، متقاعد کننده بنظر نمی رسد وقتی ما خوش بین هستیم، در برابر تلاش های دیگران برای وادار کردن ما به انجام خواسته هایشان مستعدتریم.
به عبارتی دیگر، بیشتر مستعد پذیرش نفوذ اجتماعی هستیم باید توجه داشته باشیم، کسانی که تمایل دارند نگرش و ترجیحات ما را تغییر دهند، همیشه خیرخواه ما نیستند.
فروشندگان، کلاهبرداران و گاهی سیاست ورزان می خواهند بر ما تاثیر بگذارند و این تغییر نگرش صرفاً به نفع آنها تمام خواهد شد.
لذا از این منظر، خوش بینی می تواند مخاطره آمیز باشد یعنی باعث شود که تمایل ما به موافقت با خواسته های دیگران به شکل غیرمنطقی افزایش یابد.
گفتنی است که این الگوی نگرشی یکی از عوامل سوق پیدا کردن جوانان به سوی کجروی و اعتیاد می باشد.
بدیهی است که خواسته ها و تمایلات دیگران از ما بایستی در یک روند سنجشی طبقه بندی گردد تا واکنش واقع بینانه ای را در پی داشته باشد.
یکی از اثرات خوش بین بودن، ساده سازی مسائل است یعنی اتکاء ما به راه های میان بُر ذهنی است که تلاش را کم می کند.
به بیان دیگر، خوش بینی انگیزه افراد را برای تجزیه و تحلیل اطلاعات کاهش می دهد.
به طور مثال؛ ارباب رجوع و یا کارکنان سازمان ها برای گرفتن امضاء و یا مزایای دریافتی از رئیس مربوطه وضعیت خلقی او را رصد می کنند، لذا مسئله دارترین تدابیر اداری در حالت خوش خلقی مدیر مورد موافقت قرار می گیرد.
در واقع خوش بینی مکانیزمی است که اتکای افراد را به معلومات عمومی افزایش می دهد، بدون آنکه ظرفیت افراد را برای پردازش اطلاعات یا انگیزه شان را برای دقت لازم در امور افزایش دهد.
به عبارتی، بین احساس خوش بینی و اکتشافی اندیشیدن رابطه معکوسی وجود دارد و این الگوی نگرشی ممکن است تمایل ما را به فکر کردن درباره ویژگی های افراد به شدت کاهش دهد.
بر این اساس در می یابیم که اکثر قضاوت ها و تصمیم گیری های افراد خوش بین دچار نوعی سطحی نگری می باشد، در حالیکه توجه دقیق به محتوای اطلاعات می تواند منجر به تصمیم گیری های بهتری شود.
خلاصه اینکه خوش بینی ممکن است بسیار خوشایند بنظر برسد اما با دقت در پرونده های دادگاه ها در می یابیم که آسیب هایی که فرد خوش بین در حوزه حقوقی دچار آن می شود، بسیار بیشتر از منافع احتمالی آن است.
خوش بینی و بدبینی هر دو یک نگرش ذهنی هستند.
خوش بینی یعنی تفسیر وقایع به گونه ای که به نتایج دلخواه برسد و بدبینی عکس خوش بینی است.
در منظر عوام، خوش بینی بهتر از بدبینی است، زیرا بدبینی منجر به نگرانی، پریشانی و عدم سلامت می شود. اما وقعیت این است که هر دو نگرش آسیب زا و از واقعیت به دور هستند.
خوش بینی منجر به ساده لوحی می شود و کسی که در خوش بینی مستقر شده است، در مورد حوادثی که ممکن است رُخ دهد، تدبیر متناسبی اتخاذ نخواهد کرد.
بدبینی نیز قدرت عمل را می گیرد و بدترین احتمالات را در ذهن مجسم می کند، لذا فرد از فرصت هایی که برایش بوجود می آید، بهره نمی برد.
انسان های موفق نه کاملاً خوش بین هستند و نه کاملاً بدبین، بلکه تعادل صحیحی بین این دو نگرش ایجاد کرده اند.
اما، واقع بینی به یکباره اتفاق نمی افتد. برای رسیدن به واقع بینی باید بتوان هم از منظر خوش بینانه به موضوع نگاه کرد و هم بدبینانه.
امید و آرزو، انسان را به خوش بینی وا می دارد و دانش با نشان دادن محدودیت ها منجر به بدبینی می شود.
واقع بینی یعنی در مواجه با یک موضوع در ابتدا بایستی خوش بین بود و به واسطه خوش بینی به یک طرح کلی رسید، سپس قبل از اجرای طرح باید از منظر بد بینانه موضوع را واکاوی کرد، به طوری که اشکالات و نواقص را مد نظر قرار داد.
بر همین مبناست که اختراع هواپیما انعکاس خوش بینی و اختراع چتر نجات نیز نتیجه بدبینی است که بر مبنای یک الگوی نگرشی واقع بینانه، متبلور گردیده است .