اختلاص نوآوری پول دارها
از آنجا که پدیده اختلاس در رابطه با نهادهای سازمانی و یا اقتصادی و در ارتباط با منابع مالی دولت ها صورت می گیرد، پس به نظر می رسد که پدیده اختلاس همزمان با شکل گیری چیزی به اسم «دولت- ملت» معنی و مفهوم پیدا می کند.
در سیستم دولت – ملت، دولت ها با خواست و انتخاب مردم شکل می گیرند تا وظایف خاصی را از طرف مردم انجام دهد.
از جمله وظایف اینکه دولت ها موظفند به عنوان وکیل مردم تا ثروت ملی یا همان بیت المال به وسیله کارگزاران دولتی یعنی کارمندان، مدیران و … مطابق با قانون در جهت توسعه جامعه و رفاه هر چه بیشتر مردم به کار گرفته شود.
اختلاس زمانی شکل می گیرد که برخی از این کارگزاران دولتی بخشی از این منابع را از مسیر و ریل اصلی خود خارج کرده و به صورت غیرقانونی تصاحب و یا آن را به انحاء مختلف به تملک خود و یا اطرافیان دور و نزدیک در می آورند.
سوال مهم این است که چرا چنین اتفاقی رُخ می دهد؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت، زمانی باید منتظر رواج چنین پدیده ای باشیم که در جامعه بین اهداف و ابزارهای رسیدن به آن اهداف یک ناهمسانی و عدم تعادلی رُخ داده باشد.
به این معنی که اهداف هر جامعه آن چیزی است که ارزش های مطلوب آن جامعه را تعیین می کند، مانند (ارزش نهادن بر ثروت و دارایی)، و ابزارها هم همان شیوه های رسیدن به آن اهداف، یعنی (کسب ثروت) می باشد.
در بستر چنین عدم تعادل بین اهداف و ابزارهاست که مردم در موقعیت و جایگاه های مختلفی که قرار دارند، نسبت به چنین عدم تعادلی از خود واکنش های متنوعی نشان می دهند.
طبیعی است که مردم گرایش بسیار شدیدی به چیزها و موقعیت هایی دارند که فرهنگ جامعه آنها را ارزش می داند.
اما زمانی که جامعه به هر دلیلی نتوانسته باشد ابزارهای قانونی مناسبی در جهت رسیدن به چنین مطلوبیت هایی را فراهم آورد، در این جاست که عده ای از مردم در طبقات پایین و فقیر جامعه دست به نوعی پرخاشگری و در نهایت اقدام اعتراضی می زنند.
برخی دیگر از سر یاس و ناامیدی مسیر انواع انحرافات و نابهنجاری های اجتماعی مانند دزدی، اعتیاد، کلاهبرداری و غیره را در پیش می گیرند.
و در نهایت هستند افراد معدودی نیز که با توجه به موقعیت، جایگاه و فرصت های مناسب دولتی که در اختیار آنان گذارده شده است، تحت عنوان «یقه سفید ها» دست به اختلاس های کلان و سازماندهی شده می زنند.
این گروه در نبود ابزارهای مناسب برای رسیدن به اهداف خود، دست به نوعی نوآوری زده و مسیرهای دیگری را در جهت رسیدن به اهداف خود انتخاب می کنند که با قوانین و مقررات حاکم بر جامعه همخوانی ندارد.
تحقیقات نشان داده است (1) که افراد یا گروهای اختلاس گر از ویژگی ها و مشخصات فردی معینی برخوردارند.
از نظر سنی معمولاً این افراد در دوره سنی میانسالی و تقریباً از چهل سال به بالا هستند.
از نظر جنسیتی در جامعه ایران به دلیل اختصاص پُست ها و مشاغل بالا به مردان، این مردان هستند که بیش از زنان در معرض اختلاس قرار می گیرند و از زنان به عنوان عوامل واسط استفاده می کنند.
از نظر شخصیتی آنان افراد ریسک پذیر، برون گرا و خلاقی هستند که از خطرپذیری استقبال می کنند.
این افراد از تحصیلات و درآمد بالایی نیز برخوردارند.
بنابراین، پدیده اختلاس در حوزه دولت ها از نوآوری و مختص افراد ثروتمند و طبقات بالای جامعه است که نه به دلیل فشارها و تنگناهای مالی، بلکه به منظور رقابت هر چه بیشتر با گروه های درون طبقه ای خود صورت می گیرد.
جایگاه و پایگاه این افراد به آنان این فرصت و امکان را داده است که از اطلاعات طبقه بندی شده، شناخت دقیق خلاء ها و درزهای قانونی، روابط شبکه ای با برخی سیاستگذاران و حتی قانونگذاران و در نهایت احساس پشتوانه های حمایتی پس از اختلاس، حداکثر استفاده و بهره مندی را ببرند.
(1) محسنی، رضاعلی (1395)، تبیین رابطه بین قومیت و جرم، فصلنامه جغرافیای و برنامه ریزی شهری، دوره هشتم، شماره 27.