ارزش های فرهنگی
برای بحث در مورد ارزش های فرهنگی ابتدا لازم است تعریفی از فرهنگ بدست دهیم.
نظور از فرهنگ، در حقيقت همان هويت ملی يک جامعه است که در برگيرنده تمام ارزش ها و قراردادهای اجتماعی است که در تجربه زمان با خون جامعه عجين شده و مردم آنها را همچنان به اختيار خود رعايت می کنند.
اين ويژگی «اختيار» به عنوان اساسی ترين مولفه آزادی، ارزش های فرهنگی را از قانون جدا می کند.
چرا که قانون در بهترين شرايط، تحميل عقيده اکثريت بر اقليت است و در بيشتر موارد وسيله ای است برای حفظ منافع اقليتی بانفوذ بر عليه منافع جامعه.
اين است که در فراز و نشيب تاريخ، ماهيت قوانين تغيير ميکند تا حافظ منافع طبقه و يا گروه ديگری شود.
ولی ارزش های فرهنگی چون تحميلی نيستند، پايدار می مانند.
به عنوان مثال مهمان نوازی، احترام به بزرگتر، و بسياری ديگر از ارزش های فرهنگی ما حتی تعارف کردن از قراردادهای شناخته شده نياکان ما است که اجباری نيستند (اصلاحی، 1392: 70).
شوارتز در طی مطالعه ای به تشریح ابعاد و سطوح مختلف حاضر ارزش های فرهنگی و ابعاد مختلف آن اشاره نمود. این ابعاد در نمودار زیر به نمایش درآمده اند.
بر طبق مطالعات شوارتز، بُعد محافظه کاری به احتمال زياد در جوامع مبتنی بر روابط هماهنگ و نزديک بسيار مهم است که در آن منافع شخصی متمايز از منافع گروهی نيست.
بُعد محافظه کاری ارزش های فرهنگی بر حفظ وضع موجود، مراعات آداب و نزاکت و اجتناب از اقداماتی است که ممکن است روابط سنتی را بر هم زند، متمرکز است.
ابعاد محافظه کاری ارزش های فرهنگی بايد درونی سازی ارزش ها و هنجارهای بازارمحور را به طور منفی تحت تاثير قرار دهد.
زيرا فرهنگ های بسيار محافظه کار در درجه اول در ارتباط با حفظ نظم اجتماعی، امنيت، احترام به سنت ها، هستند.
به اين ترتيب ارزش ها و هنجارهایی مثل نوآوری و انعطاف پذيری، کمتر احتمال دارد که مورد قبول واقع گردند.
زيرا آنها کمتر سازگار با ارزش ها و نُرمهايی هستند که در فرهنگ غالب هستند.
بُعد دوم و سوم فرهنگی شوارتز (استقلال فکری و عاطفی) مرتبط با استقلال هستند، شوارتز استقلال فکری را از استقلال عاطفی جدا می کند.
استقلال فکری اشاره می کند به مطلوبيت افراد در ايده هايشان و هدايت افکار به صورت مستقل (مثل: آزاد انديشی، خلاقيت، کنجکاوی).
استقلال عاطفی به حق زندگی شاد داشتن، شادی، مهيج و متنوع بودن اشاره دارد.
فرهنگ های دارای درجه بالايی از استقلال فکری و عاطفی بايد به احتمال زياد برای نهادينه سازی ارزش ها و هنجارهایی مثل نوآوری، انعطاف پذيری، شايستگی، کيفيت، نسبت به فرهنگ های کمتر مستقل، موفق باشند.
سلسله مراتب، بُعد چهارم ارزش های فرهنگی شوارتز است.
اين بُعد تاکيد بر اتکای يک جامعه بر سيستم های سلسله مراتبی از ارزش های نسبت داده شده برای رفتارهايی که بافت و ساختار جامعه را حفظ می کند، دارد.
در فرهنگهای سلسله مراتبی توزيع نابرابر نقش، قدرت و منابع ديده می شود.
افراد ارزش زيادی برای قدرت اجتماعی، اختيار و تواضع قائلند.
علاوه بر اين در برخی فرهنگ ها، افراد جامعه پذير شده اند برای تبعيت از قوانينی که مربوط به نقششان است.
به همين ترتيب، ارزش ها و هنجارهایی مثل همکاری بين وظيفه ای، خلاقيت و انعطاف پذيری، و ارتباطات باز داخلی کمتر بايد سازگار با ارزش ها و نُرم های غالب در فرهنگهای سلسله مراتبی باشند.
بر طبق نظر شوارتز بُعد پنجم فرهنگ، مساوات طلبی است که آنرا اين طور تعريف می نمایند که مساوات طلبی تاکيد بر برتری علايق شخصی در حمايت از تعهدات داوطلبانه جهت ارتقای سعادت ديگران.
ارزش های شاخص بُعد مساوات، عدالت اجتماعی، مسئوليت پذيری و صداقت است.
بنابراين افراد با فرهنگ تساوی بالا، به طور آشکار برای همکاری در اهداف، برانگيخته می شوند.
تساوی زياد انتظار می رود که اثر مثبتی بر نهادينه سازی فرهنگ بازارگرايی داشته باشد.
ارزش ها و هنجارهای بازارگرا مثل موفقيت، همکاری بين وظيفه ای و مسئوليت پذيری کارکنان می تواند در سازمان هايی در فرهنگ های ملی مساوی توسعه يابد.
زيرا افراد در چنين فرهنگ هايی با نهادينه سازی يک تعهد جهت همکاری داوطلبانه با ديگران و نگرانی و توجه به سعادت يکديگر در سازمان آشنا شده اند.
بُعد شش و هفتم فرهنگ ملی شوارتز شامل هماهنگی و تسلط است.
فرهنگ های بسيار مسلط، جهت نهادينه سازی ارزش ها و نُرم ها آمادگی دارند.
زيرا اين چنين فرهنگ هايی پويايی، رقابت، گرايش به موفقيت و کاميابی را تشويق می کنند.
ارزش های شاخص در اين بُعد شامل موفقيت، بلند همتی، جسارت، شايستگی.
فرهنگ های با بُعد تسلط بالا، بايد نهادينه سازی ارزش ها را تسهيل کنند.
يک ارتباط مثبت بين ارزش های غالب در فرهنگ های با بُعد تسلط بالا و زياد و ارزش های مبتنی بر جامعه مثل موفقيت، شايستگی انتظار می رود.
ارزش اسلام به ترویج انسانیت متکی بر اعتماد و صداقت و قناعت و نوعدوستی و خیرخواهی و پرهیز از زیاده خواهی و بحق خود قانع بودن و سربار دیگران نبودن و وجدان مداری و تنفر از زندگی انگلی و زندگی عزتمندانه است نه عبادات بی محتوی و معرفت. وقتی وارد یک جامعه اسلامی میشوید ، ریش مردان و حجاب زنان شرط لازم و کافی اما محتاطانه برای زندگی در این جماعت سراسر مشکل دار و مشکلساز با ذهن عقب مانده محبوس در قفس اعتقادات و رسوم خشک و غیرمنعطف است و اگر ریش و حجاب حذف شوند در رفتار انها اثری از انسانیت نیست چه رسد اسلام و درواقع این دو ویژگی تمام معایب را پوشش میدهند.
با عرض سلام
لطفا برای مطالب بالا منبع ذکر کنید، با تشکر
سلام لطفا یک منبع معتبر که حاوی تعریف مفاهیم فرهنگ و ارزش های فرهنگی باشد، معرفی کنید.
و لطفا اگر نوشتار بالا منبع خاصی دارد، منبعش را اگر مقاله ی چاپ شده یا کتاب هست بنویسید. خیلی ممنون
بنده مقاله ای قرار انجام بدهم با عنوان تحلیل ارتباط استفاده از شبکه های اجتماعی با گرایش به ارزش های فرهنگی در میان زنان من مطالب جناب آقای پیرحیاتی را مطالعه کردم میخواستم در این زمینه از ایشان راهنمایی بگیرم در زمینه کتابی در خصوص ارزشهای فرهنگی و نظریه هایی در خصوص ارزشهای فرهنگی و راهنمایی در این زمینه با توجه به موضوع بنده