جامعه شناسی انحرافات ؛ روی دیگر سکه فرصت ها و امتیازات
قبل از پرداختن به جامعه شناسی انحرافات، تعاریفی از جامعه شناسی خالی از لطف نیست.
جامعه شناسی؛ زندگی جمعی را بر مبنای اصول هنجارمند و قواعد نظم آور به توصیف می کشد و جامعه را بر اکثریت استوار می داند که پیرو یکدست و یک جهت الگوهای همگرا، همساز و همنوا هستند.
جامعه شناسی؛ سازمان ها و گروه ها را متشکل از افرادی دیده است که شباهت و توافق دارند و قادر به حل اختلاف و تضادها هستند.
جامعه شناسی؛ پیوندها را در مجموعه های مختلف اجتماعی خُرد (خانواده، قومیت …) و کلان (ساختار اقتصادی … تا جوامع) بر قاعده های جمعی (تایید، پذیرش، تشویق، موفقیت، منزلت، ثروت …) به تصویر آورده است.
برای همین، جامعه شناسی همیشه انحرافات (غیرمنطقی بودن، عقلانی عمل نکردن، شکستن هنجار، تبری از آداب …) را در دسته مشکلات و بیماری های جامعه به شمار آورده و به دنبال حل و رفع آنان برآمده است.
تعجب آور است؛ کسی بخواهد از کارکرد مثبت و نیروبخش انحرافات سخن بگویید. ولی به راستی چنین است.
تعجب آور است؛ کسی بخواهد به شمارش امتیازات و فرصت های انحرافات بپردازد. ولی به راستی چنین است.
تن دادن به زندگی به شکل عادی و پیروی از الگوهای مرسوم! انسان مخترع یا مبتکر نمی آفریند.
هم جهت با جریان روزمره عمل کردند! انسان موفق در ورزش، هنر، علم … نمی سازد.
مثل بقیه برنامه ریزی و هدف گذاری کردند! اوج بلندی برای زندگی انسان بزرگ ندارد.
ساعات مشخص کار، ساعات مشخص تفریح، ساعات مشخص با دوستان! انسان جستجوگر و پرسشگر از راز جهان و عظمت کهکشان نمی سازد.
قبول زندگی در سطح و اندازه همه! آدمی را به پاگذاشتن به دنیای ناشناخته و ساختن زندگی رویایی نمی کشاند.
راضی بودن به زندگی مثل دیگران! انسان بلندپرواز و جسور برای خلق تکنولوژی نوین پرورش نمی دهد.
جامعه شناسی انحرافات را باید صدا زد و دنیای دیگری را پیش رویش باز کرد. جامعه شناسی انحرافات به مطالعه کجروی ها، بدرفتاری، ناهنجاری و بی هنجاری ها می پردازد و اثرات و تبعات آنان را در مقایسه با هنجارها و همنوایی بیان می کند. ملاک و معیار را الگوهای ساختارمند جامعه در نظر می آورد که درستی و صحت آنان پیروی اکثریت است.
جامعه شناسی انحرافات را باید صدا زد و نگاه دیگری را برایش آشکار کرد.
جامعه شناسی انحرافات عبور از خط قرمزها، شکستن قید و بندهای هنجاری، پشت کردن به آیین ها، خروج از الگوها، سرپیچی از عرف و … را کجروی نامیده است.
جامعه شناسی انحرافات اجتماعی را باید صدا زد و زندگی به گونه دیگری را نشانش داد.
نشان داد که انسان بی پروا که به زمین و زمان می کوبد تا راهی جدید برای زندگی بهتر باز کند را چه نامیده است؟
آشکار کرد انسانی که بر علیه هنجارها عصیان می کند تا عظمت هستی را در پرواز بر فراز هنجارها بیافریند را چه دیده است؟
تصویر کشید آدمی که در حد و اندازه زندگی عادی نمی گنجد و به دنبال آفرینش (تکنولوژی، کالا، خدمات …) به هر راهی پا می گذارد را چه گفته است؟
می توان نتیجه گرفت جامعه شناسی انحرافات یک روی سکه را دیده است که عبور از هنجارها به اختلال، آشوب و بی نظمی می کشد. ولی روی دیگر سکه را ندیده است که انسان آزاده برای رشد و پرورش خویش مجاز به رفتن به سرزمین ناشناخته ها است.
انسان آفریننده برای زایش و بالندگی دست ها و تفکرش مجاز به عبور از هنجارها و ساختن الگوهای جدید است. انسان مبتکر برای پرورش ایده ها و مهارت ایده سازی مجاز به خط کشیدن بر زندگی مرسوم است.
سلام
سپاس خانم دکتر از این مطلب زیبا
سلام
ممنون از علما (واژه ای است که بنده برای مورد خطاب قرار دادن دانشجویانم استفاده می کردم، اما به مرور به واژه ای برای خطاب به همه دانش آموختگان تبدیل شده است)
که همیشه بنده را مورد لطف قرار می دهند.
موفق باشید