تحریف اولویت ها در نظام های دموکراتیک و اقتدارگرا
تحریف اولویت ها تعاریف متعددی را دارد که کوران (1997) آن را به عنوان عملی عامدانه در واژگونه جلوه دادن برداشت ها و خواست های واقعی فرد تحت تاثیر فشارهای اجتماعی در محیط های اجتماعی و سیاسی مختلف می داند.
این فشارها می تواند ناشی از منابع مختلف باشد که شاید فشارهای از بالا و فشارهای از پایین ساده ترین نمود آن باشد.
فشارهایی که ناشی از خواست های حاکمیت بوده و خواست ها را واژگونه جلوه می دهند و نیز فشارهایی که ناشی از توده بوده و خواست اقلیت را دچار واژگونگی می کند.
مطالعات موجود نشان می دهد نوعی تفاوت در نظام های دموکراتیک و اقتدارگرا در زمینه تحریف واقعیت ها قابل مشاهده است.
در نظام های دموکراتیک افراد تحت تاثیر فشارهای از پایین یا اکثریت قرار می گیرند، همرنگ جماعت می شوند و در صحبت از امیال درونی شان در جمع دروغ می گویند که نشانه ای از اعوجاج واقعیت تحت فشارهای از پایین است.
در نظام های اقتدارگرا نیز تحریف اولویت ها بخاطر ضعف حمایت از حقوق و آزادی بیان فراگیر است.
فقدان مشروعیت در این نوع نظام ها زمینه ای برای دخالت مستقیم اقتدارگرایان در بیان و عمل سیاسی مردم بوده و مجازات افراد مخالف با قرائت رسمی را به دنبال می آورد.
به همین خاطر شهروندان عادی برای اجتناب از تنبیه به جعل واقعیت و ارائه خواسته های جعلی روی آورده و ریا می کنند.
ریا زمانی که به یک رفتار عمومی تبدیل می شود دانش عمومی اقتدارگرایان از موقعیت خود را دچار اعوجاج می کند.
پایایی رژیم های اقتدارگرا ناشی از این گونه دانش تحریف یافته است، لیکن زمانی که در عرصه عمومی نوعی احساس ضعف بروز می کند حتی رویدادهای کم اهمیت می تواند زمینه ای برای اضمحلال شگفت انگیز این نوع نظام ها باشد.
بنابراین، شکاف بین خواست های واقعی و ابراز شده، شکافی است که در هر کدام از انواع نظام ها می تواند مسائل خاص خود را بدنبال داشته باشد،
لیکن بحثی نظری است که مخصوصاً می تواند در فهم و تبیین انقلاب ها و تحولات چشمگیر کشورهای جهان سومی به خوبی به کار گرفته شود.