علمی تحلیلی

جامعه شناسی و نیروهای اجتماعی

هر جمع قائم به اعضای خویش شکل می گیرد و تداوم می یابد. یک شرکت اقتصادی، یک حزب سیاسی، یک کانون فرهنگی زمانی ایجاد می شوند و باقی می مانند که اعضایی وجود داشته باشد.  

این امر در مورد «اجتماع» و هر نوع واحد اجتماعی (خانواده، قومیت، گروه دینی …) نیز صادق است. بنابراین، جمعیت شرط اولیه برای هر «جمع» است.

آیا اعضای هر جمع را می توان نیروی آن به شمار آورد.

آیا نیروی کار همان اعضای شرکت اقتصادی هستند؟

آیا نیروهای سیاسی همان اعضای حزب می باشند؟

آیا نیروهای فرهنگی همان اعضای کانون فرهنگی هستند؟

و بالاخره آیا نیروهای اجتماعی همان اعضای اجتماع می باشند؟

پاسخ روشن است! خیر

خانواده را در نظر گیرید، آیا کودکان را می توان نیروی اجتماعی در خانواده به شمار آورد؟

در یک مرکز آموزشی آیا کارمندان را می توان نیروی اجتماعی گفت؟

در یک کارخانه آیا سهام داران و سرمایه گذاران را نیروی اقتصادی می دانند؟

آیا در یک حزب طرفداران و پیروها را می توان نیروی سیاسی قلمداد کرد؟ و …

جواب روشن است! خیر

دوباره خانواده را در نظر آورید، آیا خویشاوندان مادری یا پدری که با دخالت در امور زناشویی جنجال به راه می اندازند یا بالعکس برای آشتی و وساطت قدم برمی دارند، نیروی اجتماعی برای خانواده هستند؟

در یک مرکز آموزشی آیا مدیران صف و ستادی را می توان نیروی اجتماعی خواند؟

در یک کارخانه خانواده کارگران و کارفرمایان را نیروی اقتصادی می دانند؟

برای یک حزب افراد مخالف و منتقد را می توان نیروی سیاسی در نظر گرفت؟ و …

جواب روشن است! خیر

نیروها (چه اقتصادی، چه سیاسی و چه …) جزء اعضا هستند ولی دارای ویژگی بارز و مهمی هستند:

* نیروها «ستون» و «رکن وجودی» هستند.

یعنی اگر نیرو نباشد، جمع می پاشد و دیگر وجود نخواهد داشت.

به بیان دیگر، نیرو «عامل تولید» یا «عامل تشکل» هستند.

خانواده بدون پدر و مادر،

مرکز آموزش بدون مربی و استاد،

کارخانه بدون کارگران،

حزب بدون رهبر … دلیل وجودی خود را از دست می دهد

و در نتیجه تشکیل نمی شود یا هر زمان نیرویش را از دست دهد قادر به ادامه نخواهد بود و از هم می پاشد.

به بیان ساده، نیروها تامین کنندگان نیازها هستند و حلال مشکلات می باشند.

نیروها با توانایی و مهارتی که دارند از پس رفع نیازها برمی آیند و قادرند مشکلات را حل کنند.

بنابراین، «نیروها» نقش بسیار مهم و حیاتی دارند و حیات «جمع» منوط به «حیات و حضور» آنان است.

از اینرو، هر جمع ملزم به حفظ، پاسداری و محافظت از نیروهای خویش است.

در این راستا، جامعه به عنوان یک کانون اجتماعی نیز ملزم به حفظ و بقای نیروهای خویش است.

اما نیروهای اجتماعی را چه کسانی تشکیل می دهند؟

جامعه با وجود چه افراد یا گروه هایی استوار می گردد؟

چه افراد یا گروه هایی اگر نباشند جامعه فرو می پاشد؟

نیازهای افراد و گروه ها را چه کسانی یا گروه های تامین می کنند؟

چه کسانی یا سازمان هایی قادر به حل و فصل مشکلات هستند؟

سوال ها، هر کدام بر یک نقش کلیدی «نیروهای اجتماعی» صحه گذاشته است.

پاسخ به این سوالات «ماهیت جامعه» را آشکار می نماید.

قبل از پاسخ به سوال باید این نکته را متذکر شد که جامعه از بخش های اجتماعی متعددی شکل می گیرد و در نتیجه نیروهای اجتماعی مختلفی را به یاری می طلبد.

اما برای آن که پراکندگی موجب تشدد نشود به «نوع و ماهیت تولید» نیروی اجتماعی پرداخته می شود.

جامعه سنتی؛ سنت گزاران – سنت پروران

جامعه مدرن؛ بدعت آفرینان – سرمایه سازان

جامعه پُست مدرن؛ تغییرآوران – تفاوت آفرینان

واحد اجتماعی هر چه باشد (خانواده، گروه شغلی، دینی، قومی …)، به حسب آنچه تولید می کنند در دایره «نیروهای اجتماعی» قرار می گیرند.

مثال:

خانواده اگر سنت گزار است، نیروی اجتماعی در جامعه سنتی محسوب می شود.

اگر سرمایه ساز است، می تواند نیروی اجتماعی در جامعه مدرن باشد

و اگر تغییرآفرین است، یکی از نیروی اجتماعی جامعه پُست مدرن را تشکیل خواهد داد.

بر این اساس، جامعه شناسی به عنوان علم اجتماع از چه نیروهای علمی – اجتماعی شکل گرفته است؟

دانش آموختگان جامعه شناسی و جامعه شناسان در کدام طیف از نیروهای اجتماعی قرار می گیرند؟

اگر به مکاتب نظری بیندازیم بر مبنای نظم گرایی و تغییرخواهی آنان شاید پاسخی داشته باشیم.

اما نیروی اجتماعی چنان که گفته شد «عامل تولید»، تامین کننده نیازی یا حلال مشکلی هستند.

کدام یک از جامعه شناسان مشکلی از جامعه را در عمل و میدان زندگی حل کرده اند؟

به کدام نیاز پاسخ داده اند و کدام نیاز را رفع کرده اند؟

اصلاً جامعه شناسان چه چیزی تولید کرده اند؟

دقیقاً چه چیزی! چه وسایلی! چه ابزاری! چه دستگاه هایی! چه سبک و مرامی؟ چه منش و خط و نشانی؟ …

هیچ

هیچ

هیچ

پس، جامعه شناسان و دانش آموختگان را چه باید نامید؟ آنان چه هستند؟

خوب می دانیم که «نیروی علمی» نیستند.

آنان فقط فقط فقط عضوی از جامعه علمی هستند.

چرا؟

چرا؟

چرا؟

جامعه شناسان و دانش آموختگان جامعه شناسی

نه سنت گزار – سنت پرور بوده اند!

نه بدعت آفرین – سرمایه ساز!

نه تغییرآور – تفاوت آفرین!

آنها هیچ تولیدی را در هیچ نوع جامعه ای بر عهده ندارند.

آنان فقط فقط فقط به توصیف آنچه بوده و هست پرداخته اند.

بنابراین، جامعه شناسان فقط فقط فقط عضوی از جامعه علمی هستند.

دکتر منیژه نویدنیا

دکتری جامعه شناسی. نظریه پرداز و محقق. نویسنده اولین کتاب امنیت اجتماعی در ایران، معرف جامعه شناسی تحلیلی با نگارش شش جلد کتاب، استاد دانشگاه و موسس سایت جامعه شناسان جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا