حضور زبان اجتماعی
حضور «زبان اجتماعی» در غیبت «زبان مادری»، مروری از منظر جامعه شناسی زبان و زبان شناسی اجتماعی
آدمی مخفیست در زیر زبان این زبان چون پرده بر درگاه جان ( مثنوی معنوی مولوی )
زبان خانه وجود است ( مارتین هایدگر فیلسوف هستی و زمان )
اکنون در «غیبت زبان مادری» که زبانی ژنتیکی، طبیعی، بومی و محلی شده بود، ما با «حضور زبان اجتماعی» مواجهیم که محصول جامعه و فرهنگ مدرن پیشرفته است، یک زبان مصنوعی تکنولوژیکی که ضروری برای زیست اجتماعی است.
زبان پدیده ای است اجتماعی و فرهنگی …
زبان فقط ابزار تبادل اطلاعات، دانش و آموزش نیست ….
زبان رسانه برقراری روابط اجتماعی و نیز ارتباط اجتماعی و گفتگوی تفاهمی – توافقی درحوزه عمومی است ….
زبان در جامعه شکل می گیرد و به جامعه نیز شکل می دهد ….
زبان شکل های اجتماعی – فرهنگی متنوعی به خود می گیرد: از زبان محاوره ای عامیانه در زندگی روزمره تا زبان استاندارد نخبگی آکادمیک و زبان تخصصی کارشناسی بروکراسی …..
زبان هم چنین با شکل بندی های اجتماعی متفاوتی نیز همراه است: از زبان گفتاری، نوشتاری و شنیداری تا زبان بدنی….
هم چنین خُرده فرهنگ های زبانی متنوعی وجود دارد که ما را محاصره کرده اند: از زبان فلسفی، هنری، ادبی، علمی، تا زبان فقهی و عرفانی …..
نیز محیط کنونی ما با یک زبان نوظهور بسیار پرکاربرد و پرکاربر دیگر هم محاصره شده است :
زبان سایبر و مجازی اینترنتی، زبان پلات فرم های شبکه اجتماعی- از زبان اینستاگرامی تا توییتری و تلگرامی، فیس بوکی و زبان یوتیوبی …..
زبان هم چنین ابزاری است برای حکومت مندی و ایجاد دیسیپلین و نظم آهنین تا با آن حکومت، زبان سلطه و هژمونی، و زور و اقتدار حکومتی و دولتی را بر جامعه و کنش گران تحمیل کند و از طریق زبان، ذهن فرد و گروه را دست کاری و کنترل کند …
با ظهور زبان اجتماعی و در غیبت زبان مادری، اکنون تنها زبان استاندارد برای کنش گران و جامعه، زبان رسمی رسانه ها و بوروکراسی و ایدئولوژی طبقه حاکم است ….
محل انتشار و ترویج و توسعه این زبان اجتماعی حاکمیتی شده نیز «زبان قوم غالب- قالب» یعنی« زبان فارسی دری» است، زبانی شهری که متروپولیتن تهران مرکز بازتولید آن است ….
پر پیدا است در این میدان اجتماعی زبانی، زبان های قومیت های اقلیت از آذری تا کردی، لری و بلوچی، عربی و ترکمنی و غیره باید یا از صحنه اجتماعی حذف و یا در زبان استاندارد فارسی هضم شوند …..
مدرسه و مسجد و دانشگاه و اداره و رسانه مهم ترین توپوس های اجتماعی فرهنگی برای حضور زبان اجتماعی در غیبت زبان مادری هستند …..
با اینهمه مقتضیات زیست اجتماعی مدرن و بقای اجتماعی جامعه مستلزم حضور هر دو زبان است :زبان اجتماعی و زبان مادری.