دستیابی به حس جدیدی از ارتباط: الحاد نرم و معنویت
عنوان کامل مقاله؛ دستیابی به حس جدیدی از ارتباط: الحاد نرم و معنویت «وصله کن و انجام بده» در میان هزارههای غیرمذهبی اروپایی که توسط پروفسور David Eric John Herbert نگارش شده است.
در نظرسنجیها، تعداد فزایندهای از اروپاییها، بهویژه جوانان، ادعا میکنند که «دینی ندارند»، با این حال تنها اقلیتی از آنها میگویند که ملحد یا لاادری (تجاهل گرا/ شک گرا) هستند.
پس چه چیزی را باور می کنند، و چگونه باورهایشان بر زندگی آنها تاثیر می گذارد؟
و با کاهش نفوذ دین برای این گروه ها، چه چیزی جای کارکردهای روانی و اجتماعی را که زمانی توسط دین انجام می شد، می گیرد؟
به عنوان بخشی از برنامه تحقیقاتی جهانی ادارک باورها، ما با 67 فرد غیرمذهبی 18 تا 35 ساله در شش کشور اروپایی، شرقی و غربی، مصاحبه کردیم و بررسی کردیم که چگونه و با چه کسی (و با چه شبکه هایی) به سوالات وجودی در زندگی خود پاسخ داده اند.
در این مقاله ما بر روی یک سوم از پاسخ دهندگانی تمرکز داشته ایم که فراهنجار، خرافه ها، جادو و ماوراء طبیعی (PSMS) را بیان کرده اند.
باورها (PSMS) یا احساس ساختار اخلاقی درونی برای جهان، متکی بر اعتقاداتی است مانند کارما، تصادفات معنادار، یا اعتقاد به اینکه عدالت در پایان اجرا خواهد شد.
در این مقاله آمده است که جنبشهای الحادی مبارز تنها کانون فعالیت غیرمذهبی نیستند و خود الحاد نیز متنوع است.
در اینجا ما بیشتر بر اشکال «نرم» بیخدایی – که بهعنوان بیخدایی باز تا تفکر غیرماتریالیستی تعریف میشود – و انواع دیگر غیردینی تمرکز کرده ایم.
نداشتن دین لزوماً به این معنی نیست که باورهای فرد در چارچوب شناختی «الحاد سخت» یا عقل گرا-ماتریالیستی قرار نمی گیرد.
چنان که، در میان غیرمذهبیها در اروپا، بیشترین پاسخ به گزینه که «کدام عبارت به باور شما نزدیکتر است؟» «روح یا نیروی حیات» بود، و در اکثر کشورها بالاتر از گزینه ملحد، حضور خدای غیرشخصی، نیروی حیات و زندگی، یا شک گرایی و بیان نمی دانم، وجود داشت.
نتایج این تحقیق، توسط مطالعه Pew تقویت می شود که شیوع باورهای معنوی غیرمذهبی را از 18 کشور اروپای مرکزی و شرقی نشان داده است.
مطالعه Pew نشان داده است که «بزرگسالان غیرمذهبی کمتر از کاتولیک ها یا مسیحیان ارتدوکس می گویند که از شفا دهنده های مذهبی سنتی استفاده می کنند، آنها تقریباً به همان اندازه در سراسر منطقه می گویند که از طالع بینی مشورت می گیرند یا از فالگیر استفاده می کنند».
علاوه بر این، بسیاری از بزرگسالان غیرمذهبی اعتقاد خود را به پدیدههای ماوراء طبیعی ابراز میکنند، به عنوان مثال، در لتونی، برای مثال، 60 درصد از بزرگسالان میگویند که به سرنوشت اعتقاد دارند (یعنی مسیر زندگی فرد تا حد زیادی یا به طور کامل از پیش تعیین شده است)، در حالی که 54 درصد معتقد به معجزه و 62 درصد معتقد به وجود روح هستند.
در قسمت دیگری از مقاله آمده است که در حالی که غیرمذهبی و مذهبی مقوله هایی هستند که به صورت دیالوگی ساخته شده اند، اما لزوماً متضاد نیستند، بلکه تلاش های مردم برای معنا بخشیدن به جهان و ارتباط با آن هستند.
باورهای غیرماتریالیستی شامل تناسخ، کارما، سرنوشت، تصادفات معنادار، زندگی پس از مرگ، و اثربخشی جادو، فال، شانس و افسون در میان بیش از یک سوم از مصاحبه شوندگان ما یافت شد.
براساس شواهد تحقیقی پیشنهاد میکنیم که دین و غیردینی چون دارای ابعاد روانشناختی و اجتماعی (برای مثال، ایفای نقش در جستجوی فرد برای معنای وجودی) مشابه هستند، بهتر است بهعنوان یک زنجیره اعتقادی از دینی به غیردینی (یا برعکس) در نظر گرفته شوند.
منبع:
https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/14755610.2020.1862887