دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو
دلایل جامعه شناسی متعدد برای جشن سال نو می توان برشمرد که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (1)
انسان با «پیوند» می تواند انسان باشد.
* پیوند با محیط زیست (یا همان زادگاه فطرت، غرایز، گرایشات و تمنیات وجودی)
* پیوند با دیگران (یا همان صفت بنیانی وجود آدمی یعنی اجتماعی بودن)
انسان هر چه در شهر و شرایط شهرنسینی غرق می شود.
زادگاه اولیه و فطری خویش را به دست فراموشی می سپارد.
این در حالی است که وجود انسان «پیوند» ناگسستنی با طبیعت دارد و خمیرمایه وجودی او با طبیعت و محیط زیست استوار می شود.
لذا، علیرغم غفلت انسان از طبیعت، هر آنچه انسان را با طبیعت پیوند بزند، مایه خرسندی و خوشحالی اوست و جشن و شادی دارد (جشن های سنتی در همه کشورها گواه این ادعاست).
سال نو، یکی از مهم ترین شرایطی است که «پیوند» میان انسان و طبیعت را برجسته می نماید و نو شدن طبیعت، خواسته یا ناخواسته با تحول و رخداد ناشناخته وجودی انسان همراه است که موجب شادی و نشاط او می گردد.
از اینرو، بدون آن که آدمی لازم باشد با عقل ابزاری خویش به این معرفت برسد، با «نو شدن» سال و سپس تغییر فصول، او نیز «زندگی وجودیش» تموج پیدا می کند.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (2)
انسان نیز همچون سایر موجودات هستی دارای غرایز و خصوصیات ذاتی است که جامعه بالندگی یا انحلال آنان را فراهم می کند.
از جمله ذاتیات «تمایل به تغییر مثبت» یا به بیان دیگر، «نوخواهی و نوشدگی» است.
انسان از لحظه تولد آرام و قرار ندارد و رشد و تغییر در او جریان دارد.
رشد و تغییری که با نوشدگی همراه است. او مدتی نوزاد، کودک، نوجوان … است.
تغییر و نوشدگی را انسان در مراحل مختلف حیات خویش تجربه می کند. بنابراین، ذاتاً به «نوشدگی» گرایش دارد.
از سوی دیگر، جامعه هم به ویژه مدرنیته به بالندگی این خصوصیت ذاتی پرداخته است.
در نتیجه «سال نو» پیمان ناخودآگاه با این صفت ذاتی در انسان می باشد و به همین دلیل موجب نشاط و شادی افراد است و به جشن می انجامد.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (3)
شروع و آغاز معمولاً با دلهره، نگرانی، هراس و واهمه همراه است.
از اینرو، «جشن ها» یکی از راهکارهای «تخفیف شرایط شروع و ورود» است.
وقتی نوزادی متولد می شود، کودک برای روز اول به مدرسه می رود، ازدواج صورت می گیرد و …. معمولاً با جشن همراه است.
نکته دیگر، حضور دیگران در جشن ها است.
یعنی فرد یا افرادی که می خواهند شروع و آغازی را تجربه کنند، «تنها» نیستند.
«دیگران با بودن خود» واهمه و هراس ورود و شروع را کاهش می دهند و موجب دلگرمی می شوند و حمایت و پشتیبانی را غیرمستقیم اعلام می کنند.
نکته آخر در همین رابطه، هر چه «تعداد» کسانی که مشمول شروع و آغاز می شوند، بیشتر باشد، دلهره کمتر است.
یعنی وقتی فرد می بیند، دیگران هم باید مثل او شروع و ورود را تجربه کنند، ناخودآگاه «سرنوشت مشترک» موجب کاهش نگرانی ها می شود.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (4)
جامعه به نیروهای انسانی سالم و همچنین فعال و پرانرژی احتیاج دارد.
پس، باید خستگی ها و فرسودگی افراد از جریان کار و فعالیت جمعی را چاره کند و به کسب انرژی و بازسازی قوای از دست رفته آنان کمک کند.
یکی از تدابیر، برگزاری جشن ها به بهانه های گوناگون از جمله «سال نو» می توان باشد.
از طرف دیگر، جامعه بیشتر خواهان جشن و شادی است که کل افراد و گروه ها را در برگیرد و موجب همبستگی و اجماع گردد.
به تعبیر دیگر، جامعه درصدد جشن های «چندمنظوره» است تا زمان از دست رفته برای جشن و غفلت از کار، هزینه کمتری را برای جامعه به بار آورد.
از اینرو، جشن ها وقتی بتوانند کل اقشار جامعه را پوشش دهند یعنی می توانند «زبان مشترک» ایجاد کنند و موجب وحدت و همبستگی باشند که «جشن سال نو» از جمله آنهاست.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (5)
زندگی در شرایط نرمال و طبیعی، بدون سختی، رنج، درد و بیماری، ناراحتی و شکست ممکن نیست.
برای همین جامعه باید حین حل مشکلات، ناراحتی ها و سختی ها، شرایط تخفیف و کاهش آلام و دردها را فراهم کند.
یکی از کارکردهای جشن ها همین است. ایجاد شادی و خوشی تا دردها تخفیف یابد و به طور موقت فراموش شود.
طبیعی است هر چه وسعت جشن بزرگ باشد، افراد را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد.
به بیان دیگر، فردی که ناراحت است، وقتی می بیند همه خوشحال هستند، ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می گیرد و از لاک خودش بیرون کشیده می شود.
سال نو و جشن سال نو نیز چون کل جامعه را در بر می گیرد و کل افراد، گروه ها و اقشار به برگزاری شادی می پردازند، نقش عمده ای در تخقیف و کاهش سختی ها و ناراحتی ها دارد.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (6)
افراد از یکدیگر می رنجند، دلخور، دلگیر و کلافه می شوند، قهر می کنند، قطع رابطه می کنند و از این دست رفتارها.
جامعه چون به مشارکت و تعاملات افراد نیازمند است، نمی تواند اجازه دهد که روابط قهری ادامه پیدا کند.
چون صرف نظر از ممانعت به همکاری و همیاری، در صورت تداوم به رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه تبدیل می شود که سرمنشاء آسیب ها و جرایم می تواند باشد.
برای همین، جامعه باید تمهیداتی برای آشتی و از بین رفتن رنجش ها و دلخوری ها در نظر گیرد.
یکی از تدابیر، جشن ها هستند و از جمله جشن «سال نو» که در تمام کشورهای جهان بر فراموشی ناملایمات گذشته تاکید می شود و آغاز دوستی و آشتی را شروع نوین می شمارند.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (7)
زندگی با کار و مشغلات گوناگون همراه است.
افراد گاهی چنان درگیر کار و شرایط زندگی می شوند که از «خود» فراموش می کنند، چه برسد به توجه به والدین، دوستان و اقوام، همسایگان و …
این در حالی است که برای درک تعلق خاطرها، دلبستگی ها و پیوندها لازم است افراد با هم گپ و گفتگو داشته باشند، روابط چهره به چهره، راحت، خالی از قاعده های رسمی بی روح، از سر و کله هم بالا روند، شوخی کنند، بخندند و خلاصه ساعاتی را کنار هم باشند تا یادشان نرود از پیوندها و تعلق خاطرها.
«پیوستگی ها» برای جامعه بسیار مهم است، چون پایه و اساس جمع ها را می سازد و کم و کاستی در پیوستگی ها، جامعه را با خطر اتمیزه شدن مواجه می کند.
یکی از مواردی که فرصت آزاد شدن از مشغلات زندگی و کار را فراهم می کند، می تواند جشن «سال نو» باشد.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (8)
انسان موجودی اجتماعی است و در نتیجه با «دیگران بودن» را دوست دارد.
صرف داشتن دیگران، صرف حضور در جمع، به او لذت می دهد و خشنود می شود.
اما، برای این با هم بودن، نیاز به دلیل و حجت دارد، به خصوص وقتی می خواهد با دیگران دورتر و ناآشناتر ارتباط برقرار کند.
پس، جامعه باید فکری به حال این نیاز بکند که «جشن سال نو» یکی از راهکارهاست که بهانه مناسبی را به دست افراد می دهد تا با هر که می خواهند دوست شوند، ارتباط برقرار کنند و وارد رفاقت، رفت و آمد شوند.
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (9)
تولید کالاها، مواد خوراکی و لوازم منزل و غیره بر مبنای نیاز صورت می پذیرد. در واقع، میزان تولید را میزان تقاضا (بازار) تعیین می کند.
اما واقعیت آن است که اگر تولید کنندگان بخواهند منتظر تقاضا بمانند، خیلی مواقع لازم است برای مدتی دست از تولید بکشند و این حالت یعنی رکود، ورشکستگی، کنترل و …
بنابراین، جامعه باید شیوه هایی برای تمایل به خرید، مصرف یا همان تقاضا را ایجاد و نیاز را شکل دهد.
چنان که جامعه مدرن، برای این منظور، به پر و بال دادن به تنوع خواهی و افزایش منزلت تنوع طلبان پرداخته است.
در همین راستا، یکی از شیوه های متداول افزایش نیاز و گرایش به خرید و مصرف، جشن ها و مراسمی هستند که به تقاضا کالاها و … می انجامند که «سال نو» نیز از جمله آنهاست. (جامعه شناسی اقتصادی)
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (10)
حکومت ها هر چقدر هم لیبرال و دموکرات باشند، باز هم از نظارت دایم و کنکاش مدام مردم در حکومت داری استقبال نمی کنند.
برای همین نظام های حاکم دایم به دنبال شیوه های همه پسندی می گردنند که بتوانند مردم را از ارزیابی عملکرد خویش برای مدتی غافل کنند.
لزوم تاکید بر تفریحات، سفرها، اوقات فراغت، توجه مفرط به خویش (یکی از کارکردها)، از جمله موارد آشنایی است که جامعه مدرن ابداع کرده است تا بتواند موجب غفلت مردم از حاکمان شود.
جشن ها و شادی ها از قدیم الایام، نه تنها توانسته اند از عهده چنین منظوری برآیند. علاوه بر آن، چون فضای شادی و شادمانی است گلایه، شکایت، ایرادگیری و … را برنمی تابند
و در نتیجه نقش و سهم مضاعفی در غفلت یا ممانعت مردم از حکومت دارند که مبرهن است، هر چه جشن ها بزرگتر، غرق شدن مردم در آن بیشتر و فرصت وارسی حاکمان کمتر خواهد بود.
لذا، همین امر، یکی از دلایل اشاعه جشن ها در دوران های مختلف تاریخ از سوی پادشاهان و امروزه، از سوی حکومت ها است. (جامعه شناسی سیاسی)
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (11)
زندگی خالی از احساس و عاطفه را می توان به زندان، صحرا یا کویر تشبیه کرد که زندگی در آن غیرممکن نیست، ولی سخت و بسیار دشوار است.
یکی از محرک های اصلی برای تموج احساس و سیلان عواطف، «زیبایی» یا «زیبایی ها» هستند. افراد هر چقدر خشک و سرد باشند، با دیدن و ادراک زیبایی به وجد می آیند. لذا، «زیبایی» برای خشنودی و لذت از زندگی و گاهی تاب آوردن در مقابل سختی ها، لازم و ضروری هستند.
بنابراین، جامعه باید صورت های جمعی را که عهده دار پرورش و بالندگی «زیبایی ها» هستند، تقویت و رونق ببخشد.
جشن ها از جمله مواردی هستند که بدون «زیبایی» ممکن نمی شوند. به بیان دیگر، جشن ها، محیطی برای آفرینش و خلق زیبایی ها هستند و به همین دلیل نیز جایگاه خاصی در مناسبات بشری به جهت تولید شادی، لذت، نشاط و خلاصه بروز احساسات و عواطف دارند.
سال نو و برگزاری مراسم آن نیز، یکی از چهره های زیبای روابط اجتماعی را به نمایش می گذارد که به جهت در برگرفتن کل جمعیت جامعه و تشریفات آن، موجب خلق زیبایی هایی می شود که می تواند به نوع خود منحصر به فرد باشد (جامعه شناسی هنر)
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (12)
گذشته و سنت ها به نوعی «ریشه و نسب» را در بر می گیرند و «هویت» را تعیین می کنند. به همین خاطر، دوست داشتنی و ماندگار هستند.
به بیان دیگر، سنت ها، حداقل سه وجه اعتقادی، احساسی و رفتاری دارند که عهده دار خاستگاه، پایگاه و کارکردی ویژه ای هستند که ماندگاری سنت ها را ضمانت می کنند.
بنابراین، سنت ها قادرند احساس نوستالژیک، عجیب و عمیق در وجود افراد بیافرینند که گرایش مردم را به سنت ها و آداب گذشته موجب شود.
احساس نوستالژیک چنان قوی است که گاهی با وجود ادله بسیار در مورد نادرستی سنت و آیینی، باز مردم به انجام و حفظ آن تمایل دارند.
سال نو و بزرگداشت آن، رسم و آیینی اساطیری و کهن است که می توان یکی از دلایل حفظ آن را تجدید پیمان با گذشتگان و احترام به آیین اجدای به شمار آورد (جامعه شناسی تاریخی)
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (13)
آموزش با هدف پرورش، از قدیم تا به امروز، مورد توجه مربیان، اولیاء و … بوده است.
به خصوص که بسیاری را اعتقاد بر آن است که انسانیت و رفتارهای انسانی بیشتر از آن که بر ذاتیات، غرایز و فطرت متکی باشند به آموزش هایی وابسته است که پرورش خصایص انسانی را در نظر دارند.
نکته قابل توجه آن است که صاحبنظران چنین دیدگاه هایی بر آموزش های غیررسمی و فارغ از چهارچوب آکادمیک تاکید می کنند و نقش پرورش را متوجه آن محیط ها می دانند.
بر این منوال، باید از هر «فرصتی» برای آموزش استفاده کرد که به پر و بال دادن و پرورش رفتارهای همگرا و همساز می انجامد.
یکی از محیط ها که انسان خویش را رها و آسوده از قیدها می یابد و فکر نمی کند در معرض آموزش قرار دارد، جشن ها و از جمله جشن سال نو است.
در حالی که بسیاری از خصایص، رفتارها، باورها، عواطف که با آیین های سال نو همراه است، گواهی می دهند که آموزش هایی هستند به قصد پرورش «انسان اجتماعی». (جامعه شناسی آموزش و پرورش)
دلایل جامعه شناسی؛ جشن سال نو (14)
فرهنگ شامل ارزش ها، باورها، الگوهای رفتاری، معرفت، علم و خلاصه هر آنچه «دستاورد» انسان است، می شود.
یکی از دستاوردها «زمان و فهم به زمان» است که انسان اولیه با تبدیل شدن روز به شب و شب به روز، آغاز به فهم آن کرد.
چند صباحی بعد، انسان اولیه متوجه شد که پس از روز شدن و شب شدن ها، برگ ها می ریزند یا برف می بارد یا درختان شکوفه می کنند یا میوه می دهند.
تناوب این تغییرات را «فصل» نامید.
با بیشتر شدن عمر انسان اولیه، او متوجه تناوب فصول شد.
یعنی پس از چند تغییر فصل، دوباره تکرار فصول از سر گرفته می شود.
لذا، «سال» دستاورد دیگری بود که در فهم زمان مطرح شد و به همین منوال …
آنچه مهم تر از «فهم زمان» است، «فهم تغییرات» بود که در واقع، عامل فهم زمان می شد.
لذا، انسان متوجه شد برای فهم «هست ها»، «تغییرات» امری ضروری و اجتناب ناپذیر هستند.
از اینرو، خصیصه اصلی فرهنگ (یا همان دستاوردها)، «تغییرات» هستند که در بستر ایستایی و سکون، انسان قادر به ادراک آنان می شود.
اما بیشتر مواقع، آدمی عامل اصلی فهم (یعنی تغییرات) را از یاد برده و تنها به دستاوردها (یعنی ایستایی، بودها) تکیه می کند.
سال نو، یکی از فرصت های مغتنم است که می تواند اساس و بنیان زندگی که بر گردش ایام و «تغییرات» است را یاد آوری نماید و به انسان گوشزد کند «آنچه هست، از تغییرات است». (جامعه شناسی فرهنگی)