ریشه های خیانت به همسر
برای واژه خیانت معانی متفاوتی بیان شده است که یکی از این معانی پیمان شکنی، نقض عهد و بی وفایی است.
اما، به طور کلی در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از چارچوب های اخلاقی و موازین ارزشی به نحوی که فردِ مرتکب، چه زن و چه مرد هم از نظر اخلاقی و رسمی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است، دیگر قابل اعتماد نباشد.
آمارها و گزارش های دادگاه های خانواده نشان می دهد که در دهه گذشته رفتارهای پرخطر جنسی در جامعه بسیار افزایش یافته است که در واقع، ما به نوعی با یک مسئله اجتماعی مواجه هستیم.
خیانت، منفورترین رفتار در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمههای غیرقابل جبران به کسی که مورد خیانت قرار گرفته میشود، بلکه اعتماد و اطمینان او را نسبت به افراد دیگر از جمله: همسر آینده از بین خواهد برد.
بهطور معمول، نارضایتی از مسائل گوناگون در یک رابطه باعث خیانت میشود.
یک ارتباط دو سویه زناشویی موقعی در شکل خیانت آمیز قرار می گیرد که به ارتباط مثلثی تبدیل گردد.
به عبارتی، با توجه به خلاء جنسی و عاطفی بوجود آمده ميان زن و شوهر، سایه سنگین شخص سومی به شکل مخفیانه وارد ارتباط گردد .
بطور کلی از بین رفتن عشق و علاقه، انتقام جویی، پایبند نبودن به سنت های اخلاقی و ضعف اعتقادات مذهبی، بی تفاوتی همسر، عدم جذابیت، سهل انگاری همسر، هوسرانی، عقده های جنسی، اخلاق و رفتارهای غیرقابل تحمل همسر، بی خطر شمردن خیانت، زیاده خواهی و تنوع طلبی از دلایل اصلی خیانت و بی وفایی همسران به یکدیگر می باشد که به ترتیب به سه شکل خیانت ذهنی، کلامی و رفتاری تکوین پیدا می کند.
به عبارتی، شروع هر نابسامانی در ابتدا در ذهن شکل می گیرد.
یعنی یکی از زوجین در تخیلاتشان به شخص دیگری می اندیشد و از آن شخص خیالی ایده آل می سازد که شروع خطر برای زندگی مشترک است.
چرا که در واقعیت بدنبال همسر مطلوب خود می گردد و در این مرحله رابطه زناشویی با همسر به سردی می گراید.
نوع دوم خیانت که معمولاً در ادامه خیانت ذهنی شکل می گیرد، خیانت کلامی است که مرد یا زن در این مرحله به صورت تلفنی یا اینترنتی در موقعیت های فراهم شده با همدیگر صحبت می کنند.
فرد از صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن افکار و علايق عاطفی خود با شخص دوم لذت مي برد و کم کم به اين نتيجه مي رسد که اوقات فراغت خود را به جاي اينکه با همسر بگذراند، با ديگري سپري کند.
با توجه اینکه ابزارهایی همچون چت روم های اینترنتی ارتباط متنی، کلامی و تصویری کم خطری را بوجود می آورد، لذا کمک می کند تا نوعی ارتباط عاطفی و جنسی مجازی در سایه یک ارتباط رسمی شکل بگیرد.
و آخرین شکل خیانت به همسر که در این فرایند اتفاق می افتد، خیانت رفتاری است که همسر خیانتکار عملاً در ارتباطی خارج از مدار زناشویی قرار می گیرد که متاسفانه در جامعه ما در حال افزایش است.
در ریشه یابی پدیده خیانت به همسر می توان گفت که کمبودهای زندگی زناشویی که در چارچوب نهاد خانواده پاسخ داده نشود، احتمال بروز آن را بیشتر می کند و دو عامل مهمی که وزن بالایی در بروز خیانت به همسر دارد، خلاء جنسی برای مردان و خلاء عاطفی برای زنان است.
وقتی زن یا شوهر احساس خلاء می کند و باور دارد که همسرش نمی تواند آن خلاء را پر کند؛ درست در زمانی که زن و مرد از خلاء عاطفی رنج می برند شخص ثالثی وارد ارتباط شده و روابط نامتعارفی در تکمیل زندگی زناشویی رسمی شکل می گیرد و در این نقطه است که کارکرد نهاد خانواده ناخواسته به بیراهه کشیده می شود.
به بیانی، خلاء جنسی در مردان، پیامد ناخواسته خلاء عاطفی در زنان است که عموماً توسط مردان نادیده انگاشته شده است و این ارتباط معنادار، انگیزه های اصلی ارتباطات خارج از مدار زناشویی را در ذهن شکل می دهد که در قالب خیانت به همسر متبلور می شود.
ارتباطاتی اینگونه با هویدا شدن خیانت از سوی یکی از زوجین به چند شکل متبلور می گردد؛
یا به شکل طلاق پنهان و رضایت اکراه آمیز طرفی که مورد خیانت قرار گرفته ادامه پیدا می کند
یا اینکه به فرو پاشی ساختار خانواده به شکل طلاق ختم می شود
و خطرناکترین شکل این ارتباط موقعی است که به اشکال جنایی خود نمایی می کند که شخص خیانتکار برای گسستن ارتباط زناشویی با همدستی شخص ثالث به حذف فیزیکی دست می زند که موضوع آن دیگر رقابت نیست، بلکه از میان برداشتن یک انسان است که در قالب همسرکشی قابل تبیین است.
بطور کلی روابط دادوستد، دوستی، شغلی، تعاملات بسیار صمیمانه و غیررسمی با یک زن یا مرد بیگانه، گرم گرفتن یا درخواست های غیرمتعارف از جمله مواردی هستند که بالقوه می تواند بسترهای خیانت را فراهم کند.
بنابراین، اگر زن و مرد شناخت کاملی از همسر خود و نيازهاي او داشته باشند و در چارچوب نهاد خانواده به آن توجه کنند از بسياري از ارتباطات خارج از مدار زناشویی می توان پيشگيري کرد.
نکته دیگری که ذهن برخی از زن و شوهرها را به خود مشغول داشته است، توهم خیانت همسر است.
ریشه توهم زوجین به همدیگر را می توان به کیفیت روابط زناشویی ربط داد.
وقتی ارتباطات میان زن و شوهر مطلوب و متقاعد کننده نباشد، زوجین این توهم را در سر می پرورانند که به احتمال زیاد همسرش در ارتباطی خارج از مدار زناشویی به او خیانت می کند.
به عبارتی، زمانی که زن و شوهر تمایلات احساسی و خصوصی شان به هر علتی کم رنگ شود، این سوال در ذهنشان شکل می گیرد که شاید من آن جذابیت لازم را برای شریک زندگی ام ندارم که همین درگیری های ذهنی به تنش و خشونت های کلامی و فیزیکی منجر می گردد.
گاهی وقت ها به علت مشغله های کاری و تعاملات خارج از خانه ناخواسته زوجین طوری رفتار می کنند که در ذهن همسرشان توهم روابطی پنهانی با دیگری شکل می گیرد.
در واقع، این طرز رفتار باعث می شود که در زندگی زناشویی نیازهای عاطفی و احساسی همسر تامین نشود و این واقعیت باعث دلسردی و فاصله زوجین شده و در همین نقطه هست که توهم خیانت به همسر شکل بگیرد.
لذا، هر نوع بی توجهی از طرف همسر می تواند این فرضیه را در ذهن شکل دهد که شاید من برای همسرم جذابیت لازم را ندارم و همین امر به احساس خیانت از سوی همسر ختم می شود.
در عصری زندگی می کنیم که فضای مجازی افراد را به شدت درگیر خود کرده و ناخواسته فرد را از ارتباطات متعارف با همسرش غافل کرده و مشاهده می کنیم که برآورده کردن نیازهای گروه در شبکه های اجتماعی اولویتی بالاتر از نیازهای همسر تلقی می گردد که همین مسئله در جامعه ما یکی از عوامل اصلی توهم خیانت به همسر می باشد که بطور بالقوه می تواند زمینه خشونت های کلامی و جدایی زوجین را فراهم کند.
از اینرو، توصیه می گردد که زوجین با کلامی آشکار و شفاف به همدیگر ابراز علاقه کنند و وقت بیشتری را به همدیگر اختصاص دهند.
در استفاده از شبکه های اجتماعی از هر گونه مخفی کاری پرهیز گردد
و در صورت امکان زوجین همدیگر را در گروه های اجتماعی مشارکت دهند
یا مطالب مفید را برای یکدیگر به اشتراک بگذارند تا ذهنیت های منفی از بین برود.
زیرا، ارتباطات اجتماعی غیرشفاف و مخفیانه یکی از عوامل از هم پاشیدگی نظام خانوادگی در جامعه است.