عشق و انسان عاشق
در اینجا، به وجوه مختلف عشق و نقش و تاثیر آن بر انسان عاشق پرداخته شده است.
پیامدهای عشق
1 ـ همه هویت انسان به عشق اوست.
2ـ عشق، هویت اصیل انسان را به او بازمیگرداند.
3ـ انسان با عشق، احساس بود و نمود دارد و آتش به عالم میزند.
4 ـ شیرینی عشق با فاصلههای زمانی و مكانی از بین نمیرود.
5ـ آتش عشق در انسان رو به خاموشی نمیرود.
6ـ دنیای شعر، افسانه پایانناپذیر آتش عشق است.
7ـ عشق، مَركب راه تا شیفتگی و شیدایی الهی است.
آیین عشق
1 ـ انسان عاشق، مخلوقی ستودنی است.
2ـ این انسان به دروازه بیداری رسیده است.
3ـ انسان عاشق، به آسمانها پرواز میكند.
4ـ این انسان شوریده و سرگشته است.
5ـ انسان عاشق، شاعری آوازهخوان است.
6ـ انسان عاشق با همه هستیاش احساس بودن دارد و بیاختیار است.
7ـ عشق انسان عاشق، سرآغاز حركت اوست.
اصول عشق
1 ـ انسان، موجودی اصیل است.
2 ـ انسان، دارای منشأ و منتهای آشكار است.
3 ـ حركت از مبدأ به مقصد، به دست خود انسان است.
4 ـ عشق، دروازه ورود انسان به دنیای اصیل الهی است.
5 ـ دنیای اصیل انسان، تقرّب به سمت خداست.
6 ـ تعریف هستی انسان به حركت اصیل اوست.
7 ـ عشق، راه رسیدن انسان به حیات متعالی است.
مبنای عشق
1 ـ خداوند، جامع جمیع كمالات الهی است.
2 ـ انسان، آمیزه مُلك و ملكوت است.
3 ـ عشق، مرز بیداری از خاموشی به روشنایی است.
4 ـ عشق، وسیله تبدیل بیداری به بینایی است.
5 ـ انسان كامل، آستانه شیفتگی و شیدایی است.
6 ـ عشق، از اوصاف پاك ایزدی است.
7 ـ خداوند، سرمنشأ بازگشت انسان به اصلِ اصیل خود است.
حقیقت عشق
1 ـ انسان «میتواند» به عشق الهی دست یابد و این امكان و شایستگی برای او هست.
2 ـ انسان «بایستی» به تقرّب الهی دست جوید كه نشان اهل خدا، عاشقی است.
3 ـ تنها اعتبار و «ارزش» اصیل انسان به عشق خالص الهی است.
4 ـ عشق خالص الهی، «سیریناپذیر»، بیحدوحصر و بیپایان است.
5 ـ تنها خداوند را باید «كامل و تمام» دوست داشت كه معشوق حقیقی او است.
6 ـ لازمه عشق به خداوند، «عشق دوباره او به انسان» است.
7 ـ تنها راه عشق به خداوند، عشق به «انسان عاشق كامل» است.
پیوست:
تبیین و توضیح مبنای تحلیلی این نمودار را در کتاب «عشق در سه نگاه؛ تحلیل فلسفی مفهوم عشق» که توسط انتشارات فرهنگ و معارف در سال 1387 منتشرشده، دنبال کنید.