مدیریت عملکرد سازمانی
مدیریت عملکرد ترجمه عبارت (Performance Management) می باشد كه تعاريف متعددی از آن شده است، از جمله:
مدیریت عملکرد اصطلاح عامی برای آن دسته از فعاليتهای سازمانی است كه با مديريت امور و مسئوليتهای شغلی و رفتاری كاركنان سروكار دارد.
مدیریت عملکرد راهی برای تسهيل برقراری ارتباط و ايجاد تفاهم بين كاركنان و سرپرستان است و به پيدايش محيط مطلوبتر كاری و تعهد بيشتر نسبت به كيفيت خدمات منجر می شود.
مديريت عملكرد را می توان مجموعهای از اقدامات و اطلاعات تلقی كرد كه به منظور افزايش سطح استفاده بهينه از امكانات و منابع در جهت دستيابی به هدفها به شيوهای اقتصادی توام با كارايی و اثربخشی صورت می گيرد.
با توجه به تعاريف می توان مديريت عملكرد را رويكردی دانست كه با استفاده از ارتباطات دو جانبه بين سرپرستان از يكسو جهت تفهيم خواستهها و انتظارات سازمان و کارکنان از سوی ديگر، جهت انتقال تقاضاها و خواستهای كاركنان به سرپرستان و مديريت سازمان، محيطی را جهت استفاده بهينه از كليه امكانات و منابع درجهت تحقق اهداف سازمان پديد می آورد.
مديريت عملكرد باعث می شود تا سرپرستان به آسانی عملكرد ضعيف كاركنان را تشخيص دهند و در جهت بهبود آن اقدام نمايند و از سوی ديگر با دادن پاداشهای مناسب به عملكرد مطلوب كاركنان، عملكردهای مطلوب را ترغيب و به تكرار آنها كمك نمايند.
مديريت عملكرد فرآيندی است كه هم ارزش يابی عملكرد و هم نظامهای انضباطی و خط مشی های رسيدگی به شكايات را به عنوان ابزار مديريتی خود در بر می گيرد.
اهميت مديريت عملكرد
در جهان رقابتی امروز كه بهره وری در همه زمينهها افزايش يافته و تنها سازمانهايی امكان بقاء دارند كه به بهترين وجه ممكن از منابع خود استفاده نموده و بيشترين بهره وری را داشته باشند، مديريت عملكرد كه مايه افزايش بهره وری نيروی انسانی می باشد، از اهميت بسياری برخوردار است.
امروزه در سازمانهای جديد و مترقی، مهمترين عامل تعيين كننده موفقيت سازمانها، نيروی انسانی و بهره وری آن می باشد.
برای نيل به مديريت عملكرد موثر، سازمانها می بايست:
1– عوامل مهم موفقيت و معيارهای عملكرد مطلوب را تعيين نمايند.
2– فرهنگ سازمانی را ارتقاء بخشيده يا فرهنگ سازمانی مطلوب و متناسب با اهداف مديريت عملكرد ايجاد نمايند.
3– فرآيندهای سازمانی و عملكرد كاركنان را دائماً مورد بررسی قرار داده و در جهت بهبود آنها بكوشند.
4– يك بانك اطلاعاتی جهت جمع آوری و اعمال نتايج بهدست آمده در سيستمهای منابع انسانی و تصميم گيری های آتی سازمان تشكيل دهند.
با اعمال مديريت عملكرد در سازمانها و بهره گيری از نتايج به دست آمده، سازمانها می توانند فعاليتهای آينده خود را به شكلی نظام مند به شرح زیر سازماندهی نمايند:
1– رفتارها و مسئوليتهايی شغلی كاركنان را مستند سازی نمايند
2– تعيين و تعريف انتظارات عملكردی مورد نظر سازمانها و تفهيم آنها به كاركنان
3– ايجاد چارچوب مناسب برای برقراری ارتباطات بين سرپرستان و كاركنان
4– هم جهت كردن اهداف و انتظارات سازمان با اهداف و خواستههای كاركنان
5– پديد آوردن فرصت مناسب برای ارزيابی مداوم كاركنان و هدايت و تشويق آنها در جهت نيل به اهداف سازمان توسط سرپرستان
6– برقراری نظامی مشاركتی در تمام سطوح سازمانی به طوری كه اهداف و خواستههای سازمان به آسانی به كاركنان منتقل شده و از سوی ديگر انتظارات كاركنان نيز به سهولت به اطلاع سرپرستان و مديريت سازمان برسد
7– برقراری نظام پاداش و جبران مطلوب و متناسب با عملكرد كاركنان
8– ارتقاء سطح رضايتمندی كاركنان
اصول مديريت عملكرد
اصولی مشخص را بايد به عنوان مبنا و زيربنای مديريت عملكرد در نظرگرفت. اين اصول را می توان به صورت ذيل عنوان نمود:
1– برای هر مسئله پاسخی خاص می توان يافت
2– ارزشها چيزی فراتر از قابليت سود آوری می باشند
3– مديريت عملكرد نوعی فرآيند اساسی كسب و كار است
4– توجه خاص به قدرت حاصل از تبادل اطلاعات
ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد عبارتست از یک سیستم بازخور که در برگیرنده ارزیابی مستقیم عملکرد اشخاص یا سازمانها میباشد. مشخصات کنترل و نظارت اثربخش:
کنترل باید به موقع باشد.
کنترل باید دائمی و پویا باشد نه مقطعی و موردی.
کنترل باید برای همه باشد.
کنترل باید واقع بینانه باشد.
کنترل باید در ابتدا و حین باشد.
کنترل باید بر ریشهها وعلتها متمرکز شود.
کنترل باید برنامه ریزی شده باشد.
مقرون به صرفه باشد.
کنترل در گلوگاهها باید انجام شود.
هدف کنترل کننده باید متخصص و متعهد باشد.
کنترل کننده مورد قبول و پذیرش باشد.
بهترین شیوه کنترل داخلی است.
کنترل باید اصلاح و بهبودی باشد.
دنبال شناسایی فرد خاطی نباشید، بلکه به دنبال خطای سیستم باشید.