نقش فناوری از سوی برخی جامعه شناسان
با نگاهی به نظریات و رویکردهای مختلف فناوری از نگاه جامعه شناسان، به بررسی تاثیرات تغییرات آن خواهیم پرداخت.
مفهوم فناوری
فناوری همان واژه انگلیسی تکنولوژی، ترکیبی از دو واژه یونانی تکنو به معنای مهارت و لوگوس به معنای ساختن، گفتگو و کلمه است. تکنولوژی در لغت به معنای شگرد، ترفند و فن آمده است.
همچنین در تعریفی دیگر ریشه تکنولوژی را از واژه یونانی تخنولوژیا [1] به معنای طرز عمل نظامندی مضبوط هنر یا صنعت می داند.
«فناوری در مفهوم عام، با اطلاعات، فنون و ابزارهایی سروکار دارد که انسان از طریق آنها منابع مادی محیط را در جهت ارضای نیازها و تمایلات جامعه مورد استفاده قرار میدهد.
در حقیقت، فناوری به گونهای از گسترش فرهنگی ارگانهای بدنی مرتبط میشود که ما به آنها مجهز هستیم: دستها، چشمها، پاها و سایر اعضا همانند زبان» (محسنی،1372، ص 54).

فلسفه فناوری
فلسفه فناوری در پی تامل و تفکر درباره فناوری و جامعه است، در همین راستا رویکردهای مختلف از جمله ذاتگرایی، ابزارگرایی و معنا محور مطرح میشود.
برخی از فلاسفه مانند «مارتین هایدگر» با رویکردی «ذات گرایانه [2]» فناوری را متاثر از مبادی غرب دانسته و ماهیت آن را نیز در بستر مدرنیته جستجو نمودند.
اما برخی دیگر چون «کارل پوپر» به شدت این مبنا را مردود دانسته و «رویکردی ابزاری » به آن دارند.
پیش از پوپر، «شریف [3]»، فناوری را «ابزار» تعریف کرد. یعنی چیزی که توان علمی لازم برای تحقق هدفی مشخص را دارد.
در نگاه پوپر فناوری صرفاً ادامه سلطه انسان بر طبیعت است. پس فناوری رسانه ذاتی لایتخلف و تاثیرگذار بر مفاهیم ندارد و صرفاً بر مبنای هدف انسان در استفاده از آن تعبیر و تفسیر میشود.
در کنار این دو دیدگاه، رویکرد «معنامحور» نیز مطرح است.
رویکرد معنا محور معتقد است، رسانه نه ضروری است و نه ذاتی، بلکه وسیلهای است در خدمت اهداف ما و نسبت به وجود آدمی و ماهیت جامعه، امری است عارضی و ارزش آن تابعی است از اهداف غیرفناورانه.
چنانکه ادوات و آلات موسیقی برای سرگرمی و وسائل علم نجوم برای توسعه دانش بشری مورد استفاده قرار میگیرند.
بدین معنا فناوری تلویزیون نیز میتواند بیش از تبلیغات سیاسی و تجاری، به رستگاری انسان خدمت کند.

حال که سه محور عمده و مطرح در فلسفه فناوری شرح داده شد، دیده گاه های مطرح شده در این ارتباط را تشریح میکنیم.
دیدگاه جبرگرایی
اصطلاح جبرگرایی برای اولین بار توسط «تورشتاین وبلن» ابداع گردید و در جستجوی آن است که پدیدههای تاریخی و اجتماعی را بر اساس یک عامل اصلی یا تعیین کننده تبیین نماید.
این دیدگاه که فناوری جامعه را در رابطهای یک سویه تحت تاثیر قرار میدهد و بیان میکند فناوری برای جامعه و مردمی که تاثیرات آن را منفعلانه تجربه میکنند، چیزی پسندیده است، فناوری را از جامعه جدا میکند نه آنکه این دو را به گونهای پیچیده به هم پیوند یافته بیند.
دورکیم این بحث را به طور مستقیم مطرح نمیکند، اما چون فناوری در جامعه مدرن شکل میگیرد و پدیدهای اجتماعی است، دورکیم بر واقعی بودن پدیدههای اجتماعی، بر منزلت آنها همچون «واقعیت» پای میفشرد تا آنکه تاکید کند آنها افراد را مجبور میکنند.

دیدگاه ابزارگرایی
طبق ديدگاه ابزارگرایانه، تكنولوژي تنها يك ابزار است، جرياني تابع قاعده كه به وسيله اهداف عقلاني هدايت ميشود.
به گفته دن آیدی چنین تعریفی مستلزم آن است که تکنولوژی صرفاً اختراع فاعلی باشد و صرفاً به مثابه ابزاری خنثی عمل کند.
این دیدگاه گرایش دارد که تکنولوژی را امری فی نفسه خنثی در تصور آورد و همه چیز را وابسته به آن بداند که چگونه تکنولوژی را به کار می بندیم؟
تکنولوژیهای مفیدی وجود دارند از قبیل تکنولوژیهای جدید طبی که ما را قادر میسازند آلام انسانی را تسکین بخشیم و زندگی انسانها را نجات دهیم. تکنولوژیهای مهلک نیز وجود دارند که میتوانند زندگی انسانی را نابود سازند.
همه چیز در گرو آن است که چگونه تکنولوژیهایی را که در دسترس ما است، آزادانه به کار بندیم.

ساخت اجتماعی فناوری[4]
در این دیدگاه اثرات هنجارهای فرهنگی، روابط اجتماعی و اعمال قدرت بر دانش، شیوههای طراحی و تولید محصولات و فناوری به صورت اجتماعی تصور میشوند.
دیدگاههای ساختارگرایان اجتماعی بر این باور استوار است که جنبههای اجتماعی و فناورانه براساس عوامل پیچیده مختلف که جوامع ما را میسازند، شکل گرفته و منعکس میشوند و همینطور فناوریها ضرورتاً نباید به شیوهای که در عالم واقعیاند، باشند.
فناوری کاربرد محض علم نیست، بلکه متاثر از روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فنی است که مقدم بر آن است و آن را شکل میدهد.
منابع:
– محسنی، منوچهر (1386). مبانی جامعه
شناسی علم: جامعه، علم و تکنولوژی. تهران: نشر طهوری.
[1] Tekhnologia
[2] Essentialist
[3] Sharif
[4] Social Construction of Technology