هنر مشارکت آفرینی در کسب و کار
شش کلید را برای مشارکت هنرمندانه کارکنان در کسب و کار مورد کاوش قرار می دهیم.
1- ارتباط از طریق تصاویر و داستان ها
تفکر بدون تصویر غیرممکن است. انسان ها به صورت مصور فکر می کنند. بنابراین، داستان سرایی مصور در کسب و کار لازم است.
هر کسب و کاری داستانی برای گفتن دارد. سازمان ها می توانند برای کمک به کارکنان برای درک کسب و کار، از مصور کردن داستان ها کمک بگیرند.
مصورسازی بر سادگی، سرعت و شفافیت تاثیر می گذارد.
زبان مصورسازی سلیس تر از واژگان گفتاری یا نوشتاری است، زیرا می تواند معانی، ایده ها و پیام های بسیار زیادی را منتقل کند.
2- ایجاد تصویر با یکدیگر
چند نسخه را تهیه می کنید که یکی از دیگری کامل تر است.
هر چند ردپای طرح اولیه را می توان در آخرین نسخه مشاهده کرد، ولی نسخه آخر بسیار جالب تر به نظر می رسد، این کار که تکرار مصور (Visual Interaction) نامیده می شود.
تکرار مصور فرایندی است که افراد ایده های خود را با تصاویر سریع متوالی که احساس تعلق و مفهوم مشترکی را برمی انگیزاند، درهم می آمیزند.
طرح های مصور تکرار شده و مباحثات بهترین ایده های افراد را به گونه ای بیرون کشیده و به هم پیوند می زند که افراد به ناتوانی خود برای انجام فردی چنین کاری ادغان می کنند.
این رویکرد می تواند برای نشان دادن مشکلات عمده کسب و کار، تدوین استراتژی جدید، شکل دهی، بازطراحی فرایند یا طرح ریزی یک برنامه اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
3- اعتماد به رهبران
اگر حقیقت را به یکدیگر نگوییم جلب مشارکت واقعی کارکنان بسیار دشوار است.
اعتماد قدرتمندترین شکل انگیزش و تحسین در سازمان ها و ماخذ نهایی نفوذ و تاثیرگذاری است.
مشارکت واقعی کارکنان نیازمند صحت، حقیقت گویی و واقع گرایی است.
سه دلیل عدم اعتماد را بیان می کنند:
الف) کارکنان فکر می کنند مدیران و رهبران نمی خواهند حقیقت را بشنوند
ب) کارکنان باور ندارند که می توانند با امنیت حقیقت را بگویند.
ج) کارکنان نمی دانند چگونه درباره اسرار «مگو» صحبت کرده و همچنان به عنوان فردی مثبت در سازمان دیده شوند.
همه این باورها مسئول ایجاد نبود واقع گرایی و حقیقت در تعاملات با مدیران و رهبران است که باید به آن توجه داشت.
4- صاحب راه حل بودن
اغلب افراد از پیر تا جوان اشتهای سیری ناپذیری برای حل معما دارند.
کودک نوپا تلاش می کند میخ خای مربع را درون سوراخ های مربع و میخ های گرد را درون سوراخ های گرد قرار دهد.
نوجوانان ممکن است متوجه نباشند اما بازی های ویدئویی صفحات پازل تعاملی هستند که از بازیگر می خواهد میدان را راهبری کند و با تصمیم گیری درباره مناسب ترین انتخاب بتواند بالاترین امتیاز را کسب کند.
طرفداران جدول کلمات متقاطع همه جا هستند و عجیب نیست اگر ببینیم فردی جاافتاده با عجله در حال پر کردن جدول سودوکو است.
این پازل ها از افراد می خواهند که به طور مستقل فکر کنند، مفروضات خود را به چالش بگیرند و اتفاق بعدی را حدس بزنند.
ویژگی های مشترک این پازل ها چیست؟ که باعث مشارکت افراد در ایجاد ارتباطات و روابط جدید می شود.
حل پازل فارغ از رقابتی بودن یا نبودن، شیوه ای کاملاً متمرکز و جذاب برای توسعه توانایی های کارکنان برای تفکر، استدلال و تحلیل اطلاعات است.
هنگامی که کودکی بعد از قرار دادن تمامی بلوک ها در جای درست بلند شده و هورا می کشد، هنگامی که نوجوانی پانزده ساله آخرین نسخه یک بازی ویدئویی را فرا می گیرد و هنگامی که استاد دانشگاه، جدول کلمات متقاطع را در یک زمان مشخص حل می کند، هر یک احساس رضایتی می کنند که از ایجاد ارتباطات حیاتی ناشی می شود.
غرور و افتخار ناشی از حل مساله توسط خودتان انکارناپذیرست.
این همان چیزی است که معلمان آن را یادگیری اکتشافی (Discovery Learning) یا مشارکت فعال در فرایند یادگیری می دانند.
5- بازی کردن کل بازی
شانس بازی در مسابقه واقعی جایی که افراد نشان دهند می توانند به پیروزی کمک کنند.
اما رهبران کسب و کار چگونه می توانند زمین بازی ایجاد کنند که به همه افراد اجازه دهد دیدگاه هایشان
را به اشتراک بگذارند، بدانند نظرشان ارزشمند است، و به خاطر نظراتشان تهدید نشده یا مورد قضاوت قرار نمی گیرند.
چگونه از ارائه اطلاعات فراتر رفته و افراد را تشویق به اقدام می کنید؟
کسب و کارها زمانی بهتر کار می کنند که پارامترها برای همه شفاف بوده، نتایجی که بُرد را تعریف می کنند مشخص شوند، ابزار جمع آوری اطلاعات در دسترس باشد و همه برای شرکت در بازی دعوت شوند.
یکی از بهترین راه های دستیابی به این هدف، ابزار نقشه یادگیری مصور (Learning map & Visual) است.
این تصاویر شیوه ای عالی برای فرصت دادن به افراد برای دیدن تصویر بزرگ با همه جزییات است.
با استفاده از این ابزار رهبران می توانند افراد را در بازی کسب و کار مشارکت دهند.
6- تمرین قبل از اجرا
افراد را چگونه وامی دارید ریسک هایی را بپذیرند که همواره از آن گریزان بوده اند؟
چگونه با نوشتن فصول آتی افراد را در داستان های کسب و کار فعالانه مشارکت می دهید؟
این کار با درک این واقعیت آغاز می شود که همه افراد می خواهند و یا به عبارتی بهتر نیاز دارند قبل از مشارکت مشتاقانه در اقداماتی که آنها را شخصاً به مخاطره می اندازد، در محیطی امن به تمرین بپردازند.
نقشی را که تمرین و شکست در هر اقدام جدید بازی می کند، در نظر بگیرید.
هر نوع موفقیت به جریان مستمری از شکست های کوچک نیاز دارد.
این مفهوم، مبنای اصلی کمک هنرمندانه به افراد برای تغییر رفتارهایشان است.
افراد اگر شکست نخورند ، موفق نمی شوند و افراد را برای تمرین کردن و احتمالاً شکست خوردن به محیطی امن نیاز دارند.
تمرین، شکست ها را به عملکردهای واقعی بهتر تبدیل می کند.
منبع: هودان، جیم (1393)، هنر مشارکت آفرینی؛ پل زدن بر شکاف میان افراد و قابلیت ها، مترجم دکتر احمد عیسی خانی، تهران: سازمان فرهنگی فرا، چاپ دوم، خلاصه ای از صفحات 200-121.