واکاوی جنبش اجتماعی
در این مطلب به جنبش اجتماعی از نگاه هربرت بلومر پرداخته شده است.
الف. جنبش اجتماعی چیست؟
هربرت بلومر جنبش اجتماعی را این گونه تعریف می کند؛ فعالیتی جمعی است که در پی ایجاد نظمی نوین است (زاهد،۱۳۸۱؛۴۱). اصولاً جنبش های اجتماعی برای بیان نارضایتی ها از سیاست های موجود در یک حوزه مفروض شکل می گیرند. (دلاپورتا، ۱۳۸۴؛۳۳۱)
ب. انواع جنبش اجتماعی
هربرت بلومر از پنج نوع جنبش اجتماعی سخن می گوید.
۱- جنبش اجتماعی عمومی
جنبشی است که همه گروه های جامعه را در بر می گیرد. مثل جنبش جوانان، جنبش زنان و جنبش کارگران. دلیل عام بودن جنبش عمومی این است که در برابر نظام حاکم قرار نمی گیرد (تنهایی، ۱۳۹۱؛۶۴۰)
۲- جنبش اجتماعی خاص
جنبش اجتماعی خاص در منطقه خاص اتفاق می افتد، یعنی در یک مکان خاص اتفاق می افتد. به دلیل خاص بودن، گروه های خاص در برابر گروه های خاص دیگر قرار می گیرند (همان، ۶۳۱)
از دیدگاه بلومر، جنبش اجتماعی خاص، اهداف و خواسته های کاملاً تعریف شده ای دارد که تلاش می کند به آن ها برسد. این نوع از جنبش اجتماعی می تواند انقلابی یا اصلاحی باشد. مثل جنبش وال استریت (زاهد، ۱۳۸۱؛۴۱)
۳- جنبش اجتماعی نمایشی
این نوع از جنبش اجتماعی بیشتر به دنبال مطرح کردن نیازهای اجتماعی افراد جامعه است. به این خاطر تاثیر زیادی روی نظم اجتماعی و شخصیت افراد دارد (تنهایی،۱۳۹۱؛۶۴۲)
بلومر به دو نوع جنبش اجتماعی نمایشی اشاره می کند؛ یکی جنبش اجتماعی هنری، مثل جنبش های مُدگرایانه یا جنبش مدل های لباس و دیگری جنبش های مذهبی (زاهد،۱۳۸۱؛۴۱)
۴- جنبش اجتماعی بازگشت به خود
این نوع جنبش بیشتر یک جنبش خویشتن خواهی است که ناشی از سرخوردگی اجتماعی است.
۵- جنبش اجتماعی ملی گرایانه
این جنبش نسبت نزدیکی با جنبش اجتماعی بازگشت به خویش دارد. در چنین جنبشی مردم تلاش می کنند تا حرمت و رضایت خویش را در شکوه گذشته جست و جو کنند. جنبش ملی گرایانه، انگیزه خود را از احساس تحقیر می گیرد و برای آزادی و رهایی تلاش می کنند. این جنبش برای نشان دادن شکوه گذشته از نوعی حرکت های بازگشت به خویشتن استفاده می کند (زاهد،۱۳۸۱؛۴۳)
ج. مراحل جنبش اجتماعی
هربرت بلومر چهار مرحله را در الگوی چرخه های حیات جنبش اجتماعی مشخص می کند.
مرحله اول
در این مرحله که می توان آن را مرحله هیجان اجتماعی نیز نامید، به خاطر غلبه هیجان، جنبش اجتماعی، شکل آشوب دارد. چون سازمان نیافته و غیرمتمرکز است و حتی معترضین ممکن است که آشوبگر خوانده شوند (دلاپورتا، ۱۳۸۴؛۲۱۳) اما در عین حال اعتراض کنندگان می دانند که به خاطر کدام عامل و یا عوامل به پا خواسته اند و اعتراض دارند (تنهایی، ۱۳۹۱؛۶۴۳)
مرحله دوم
مرحله دوم، مرحله برانگیختگی مردمی است. در این مرحله دلایل اساسی نارضایتی مردمی و اهداف آن ها به شکل منظم مطرح می شود تا همگان نسبت به خواسته ها و اهداف آن ها اطلاع پیدا کنند.
مرحله سوم
در مرحله سوم،که مرحله رسمی شدن است، اعتراض کنندگان از طریق یک استراتژی و مشارکت منظم و هماهنگی اجتماعی، یک سازمان رسمی برای پی گیری خواسته ها و انتظارات خودشان ایجاد می کنند، تا اهداف آن ها را به صورت رسمی و جدی دنبال کند.
مرحله چهارم
در این مرحله که مرحله تثبیت و نهادینه شدن جنبش است، اعتراض کنندگان به خواسته ها و انتظارات خودشان دست می یابند. (دلاپورتا، ۱۳۸۴؛۲۱۳)
د.اهداف جنبش های اجتماعی
اصولاً می توان پنج هدف عمومی برای جنبش های اجتماعی مطرح نمود.
۱-جنبش های اجتماعی به دنبال تغییر در افکار عمومی هستند.
۲-جنبش های اجتماعی به دنبال تغییر ارزش های جامعه هستند.
۳-جنبش های اجتماعی همواره در صدد تاثیرگذاری بر عملکرد نظام سیاسی هستند.
۴-جنبش های اجتماعی خواستار تمرکز زدایی از قدرت سیاسی هستند.
۵-جنبش های اجتماعی خواستار مشورت دولت با شهروندان هستند (همان،۳۳۶-۳۳۰)
نکته اساسی این است که نظام سیاسی چگونه باید با جنبش های اجتماعی برخورد کند؟
تجربه نشان داده است که همواره نظام های سیاسی به دو گونه با جنبش های اجتماعی برخورد نموده اند.
گونه اول این بوده است که نظام های سیاسی با قدرت قهریه و فیزیکی خود با جنبش های اجتماعی برخورد نموده اند و ظاهراً توانسته اند آن ها را سرکوب نمایند. اما با گذشت زمان آتش زیر خاکستر دیگر بار روشن شده و توانسته است که نظام های سیاسی را سرنگون کند.
گونه دوم این گونه بوده است که نظام های سیاسی به مطالبات و خواسته های اعتراض کنندگان تن داده است و با این روش توانسته است جنبش اجتماعی را در درون خودش هضم و جذب نماید.
برای نمونه اول می توان به جنبش های اجتماعی در جوامع عربی اشاره کرد، برای نمونه دوم می توان به جنبش های اجتماعی در جوامع اروپایی اشاره نمود.
بی گمان هر نظام سیاسی که توانایی هضم و جذب جنبش اجتماعی را نداشته باشد باید منتظر تبدیل شدن جنبش به یک انقلاب و سرنگونی خودش باشد.
ماخذ و منابع:
۱- دلاپورتا، دوناتلا / ماریو دیانی (1390)، مقدمه ای بر جنبش اجتماعی، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر کویر.
۲- تنهایی، حسین ابوالحسن (1391)، بازشناسی تحلیلی نظریههای مدرن جامعهشناختی در مدرنیتهی درگذار: نسل دوم 1960-1918 ، تهران: نشر علم.
۳- زاهد، سعید (1396)، جنبش های اجتماعی معاصر ایران، تهران: انتشارات سروش.