وضعیت زنان در گذار از سنت به جهانی شدن؛ چالش و فرصت ها
تحولات اخیر در جهان موجب تغییرات سریع و عمیق در تعاملات اجتماعی و فرهنگی شده است که درهم آمیزی و اغتشاش در الگوهای رفتاری و قواعد هنجاری را به همراه داشته است.
هنجارهای مدرنیته هنوز در فضای تعاملات سنتی جاگیر نشده اند که هنجارهای جهانی از راه رسیده اند.
در این شرایط، چالش ها و فرصت های پیش روی زنان چیست؟ و زنان چگونه می تواند از فرصت ها بهره گرفته و از چالش ها عبور کنند؟
زنان در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مشارکت دارند و نقش های متفاوت تا سطوح مدیریتی را به عهده گرفته اند. طبیعی است، هر یک از این حوزه ها ساز و کار مخصوص به خود داشته و از الگوها و راهبردهای متناسب خویش بهره می گیرند و زنان با نقش های که دارند، قادر به پیشبرد اهداف آنان هستند.
اما، محور اساسی که جهانی شدن نیز با اتکای به آن به میدان آمده است، «تعاملات و مناسبات» ورای حوزه های چهارگانه است.
لذا، برای به دست دادن شرایطی از زنان لازم است، به وضعیت آنان در این سطح «فرا ارتباطاتی» پرداخت.
به طور معمول وقتی وضعیت زنان در حوزه های چهارگانه مورد مطالعه است، باید برای سوالاتی از قبیل، نقش زنان در تولید اقتصادی چقدر است؟
چه مشاغلی را زنان در سیاست به عهده دارند؟
زنان در خلق فرهنگ و آفرینش هنر چه کرده اند؟
اما تعاملات بر «قصد و نیت» ارتباط استوار است و در نتیجه باید جایگاه زنان را از این منظر مورد توجه قرار داد.
با عنایت به این موضوع، وضعیت زنان بر بنیان خصلت وجودی آنان یعنی فرزندآوری بحث و بررسی می گردد.
اگر به تولیدگری به طور عام بنگریم، زنان در سنت با فرزندآوری، رکن اصلی تولید جامعه یعنی جمعیت را به عهده داشتند.
در مدرنتیه زنان به بازار کار آمدند و گرچه فرزندآوری نقش بی بدیل آنان است، ولی به دلایل گوناگون از ارزش نقش فرزند آوری کاسته شد و زنان نیز برای کاهش تعارضات بین خانه و کار با آغوش باز از آن استقبال کردند.
تولید زنان از فرزندآوری به تولید ارزش افزوده در اقتصاد، فرهنگ و سایر حوزه ها تمرکز یافت.
در این وادی، گرچه زنان به دنبال تولید و هم دوشی با مردان در جامعه حضور پیدا کردند، ولی مطالبات جنسی پا برجا بود و زیبایی، لطافت و جذابیت زنانه طلب می شد.
از اینرو، نقش سنتی زنان (فرزندآوری) در مدرنیته دچار دگردیسی شد و سرمایه جنسی (ویژگی های بدنی و رفتاری که موجب برانگیختن میل جنسی مردان می شود) جایگزین آن گردید.
جهانی شدن که با ارتباطات نوین گسترش یافت و قصد خاموش کردن مدرنیته را در سر می پروراند، از سوی به سنت و بوم گری ارج می نهد و از سویی هر چه در مدرنیته است را با خود دارد، زنان را به فضای بزرگ جهان پرتاب کرد که آنان را بیشتر بیشتر از قیود بدن و فرزندآوری آزاد ساخت.
لذا، سرمایه جنسی دستمایه سرمایه ارتباطی قرار گرفت و از هر تقاضای فرزندآوری و مطالبات جنسی صرف تهی شد و سرمایه جنسی که در مدرنیته مقدمه روابط عاشقانه بود، به ابزاری برای ارتباط تبدیل شد.
زنان که تا دیروز به دلیل فرزندآوری با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کردند، در مدرنیته به تمنیات جنسی رضایت دادند و مورد بهره کشی قرار گرفتند و در جهانی شدن با قبول بهره برداری از سرمایه جنسی در تعاملات به ابزاری شدن آن دامن زدند.
اما از سوی دیگر، جهانی شده به پیدایش سرمایه های جدیدی برای نه تنها زنان که همه گروه ها گردید.
سرمایه های فرا ملی،فراقومی و فرا اعتقادی که افراد را از بند تقیدات ملی، قومی و اعتقادی آزاد می کنند و فرصت همزیستی و همکاری با گروه های مختلف را فراهم می نماید.
کلام پایانی : با توجه به آنچه گفته شد، هر دوران برای زنان با فرصت ها و چالش هایی همراه بوده است. اما بدیهی است که جهانی شدن فرصت های بیشتری را برای زنان به همراه دارد، ولی به همان نسبت به درایت، برنامه ریزی و هدف گذاری دقیق تر برای استفاده از فرصت ها و رهایی از چالش ها نیاز می باشد.