آیا می خواهید در آینده به متفکری بهتر بدل شوید؟ بنابراین، باید دوره مداوم بهبودبخشی را طی کنید. به شما توصیه می کنم کارهای زیر را به خاطر بسپارید:
1- خود را در معرض ورودی های خوب قرار دهید
افراد خوش فکر همیشه ایده های ناب را می ربایند.
آنها همواره در جستجوی مواردی هستند که آغازگر مرحله تفکر باشد، زیرا خروجی ها بازده ورودی های دریافتی ما هستند.
شما می توانید کتاب بخوانید، بخش های بازرگانی مجلات را بررسی کنید، به سمینارهای ضبط شده گوش کنید، و وقت خود را با افراد خوش فکر بگذرانید و زمانی که چیزی توجه شما را به خود جلب می کند – چه نظر کس دیگری باشد یا بذر یک ایده که در ذهن خودتان پاشیده شده – آن را از نظر دور ندارید.
می توانید با یادداشت کردن یا نگهداری آن در پوشه ویژه نظرات جالب اندیشه خود را تحریک کنید.
2- خود را در معرض افراد خوش فکر قرار دهید
وقت خود را با افراد موثر بگذرانید. من در حالی که مشغول کار روی این بخش بودم و ایده هایم را با برخی آدم های کلیدی در میان می گذاشتم (تا بسط یابند)، متوجه حقیقتی در مورد خودم شدم.
تمام دوستان و همکارانم جزو دانشمندان هستند.
تمام کسانی که وقت خود را صرف آنها کرده ام با افکار و اعمال شان مرا به چالش کشیده اند.
آنها همه در تلاش رشد یافتن و یادگیری هستند.
حکیمی گفته که مردم هشیار یکدیگر را هشیار می کنند، درست مانند آهن که می تواند آهن را تیز کند.
اگر می خوهید یک اندیشمند و متفکری هشیار باشید، تماس خود را با هشیاران از دست ندهید.
3- خوش فکری را برگزینید
برای خوش فکر شدن، باید آگاهانه قدم در فرایند تفکر بگذارید. باید به طور مرتب و در مکانی مناسب خود را موظف به تفکر نموده، افکار خود را تجسم کرده، بسط داده و اجرا نمایید.
این اوقات را که تفکر در اولویت است را «برنامه ریزی برای اندیشیدن» می نامیم.
این اوقات تفکر به فرد در نبرد با بی قراری های زندگی که موجب ناامیدی و یاس در تفکر خودآگاه می شود، کمک می کند.
با یک برنامه ریزی، روش مناسب حال خود را پیدا کنید.
مهم نیست کدامیک را انتخاب می کنید، به محل تفکر خود بروید، کاغذ و مدادی بردارید و تمام ایده های خود را بر روی کاغذ ثبت نمایید.
4- اندیشه های خوب خود را به مرحله اجرا درآورید
ایده ها دوام زیادی ندارند، قبل از آن که تاریخ مصرف شان به پایان برسد باید به مرحله عمل درآیند.
رمز موفقیت در شش کلمه خلاصه می شود: اندیشه درست، سپس تعقیب آن اندیشه.
5- به احساسات خود اجازه خلق خوش فکری بدهید
فرایند خوش فکری و متفکری تنها با تکیه بر احساس ها آغاز نمی شود.
شما می توانید قبل از آن که در دام احساس بیفتید، آن ها را در دست بگیرید.
اگر برای انجام هر کار در انتظار احساس موافق و مثبت خود بمانید، به احتمال زیاد آن کار را هرگز انام نخواهید داد.
در مورد افکار هم وضع به همین منوال است.
نمی توانید منتظر بمانید تا احساستان فضا را برای اندیشیدن آماده کند، بلکه با کمک احساسات به بهبود فرایند و خلق نیروهای محرکه ذهنی کمک نماید.
6- تکرار دوره های تفکر
یک فکر خوب به تنهایی مولد یک زندگی خوب نیست.
کسانی که در تلاش تعمیم یک اندیشه و فکر خوب برای تمام دوران کاری خود هستند در نهایت با ناکامی و بیچارگی روبرو خواهند شد.
آنها تنها یک بار شگفتی ساز، یک بار مولف یک کتاب و یک بار مخترعی هستند که تمام عمر خود را صرف حمایت یا ارتقای یک ایده خود می کنند.
موفقیت از آن کسانی است که با در اختیار داشتن معدنی از طلا در تلاش استخراج تمام معدن هستند، نه آنه هایی که با یافتن یک تکه طلا از نلاش دست کشیده و مابقی عمر خود را با همان یک تکه یافت شده می گذرانند.
اگر می خواهید به تمام معدن طلا دست پیدا کنید، باید دست از تکرار فرایند تفکر و متفکری برندارید.
منبع: ماکسول، جان (1394)، انسان های موفق چگونه می اندیشند؟ لازمه نیل به موفقیت های بزرگ، داشتن آرزوهای بزرگ است. بلندپروازها ناجی دنیا هستند، مترجم شمس آفاق باوری، تهران: سازمان فرهنگی فرا، چاپ پنجم، ص 17-13.
