علمی توصیفی

کار جامعه شناختی؛ ضرورت گسستن از عقل سلیم

بوردیو، اصول نوعی کار علمی را مطرح می کند که از سویی مستلزم گسست از عقل سلیم است و از سوی دیگر، متضمن برساخت واقعیت اجتماعی.

عقل سلیم را می توان مجموعه ای از افکار یا باورهای پذیرفته شده در یک جامعه معین یا گروه های اجتماعی خاص تعریف کرد که به کلیه اذهان منطقی تحمیل شده اند.

عقل سلیم با آن چه دورکیم انگاره می نامد، تناظر دارد و اساساً از بازنمایی ها تشکیل شده است.

چنین بازنمایی هایی متکثرند و شامل شیوه های درک جهان، انگیزش ها و قواعد رفتاری، تحلیل تجربه زیسته، قضاوت های ارزشی و آموزه ها می شوند و دست کم، به طور صوری در قالب مجموعه ای منسجم و به منظور تاثیرگذاری بر روی واقعیت سازمان دهی شده اند.

بنابراین، آنها سازنده نوعی ایدئولوژی هستند.

همه ما بازنمایی های خودانگیخته ای در مورد واقعیت پیرامون مان داریم.

این بازنمایی ها تبیین هایی را در اختیار ما می گذارند که می پنداریم پذیرفتنی هستند و دقیقاً با آن چه که مشاهده می کنیم، یکسان اند.

بنابراین، آن ها به واسطه این که این احساس را به ما می دهند که جهان پیرامون مان را درک می کنیم، در فعالیت اجتماعی روزمره امان نقش راهنماها و نشانه ها را به عهده دارند، و از این رو، برای زندگی کردن در جامعه ضروری هستند.

علاوه بر این، معمولاً ما در وضعیت انجام کنش متقابل روزمره با شخصی ناشناس، از تمامی بازنمایی ها برای شناختن وی استفاده می کنیم.

ظاهر جسمانی که حدس زدن سن وی را امکان پذیر می کند.

پوشش ظاهری برای مشخص کردن خاستگاه اجتماعی وی.

شیوه صحبت کردن و لهجه که نشان دهنده خاستگاه جغرافیایی و سایر ویژگی های اوست.

به علاوه، برداشت ما از جهان نیز برساخته است؛ نطام های مذهبی، ایدئولوژی های سیاسی، برساخت های علمی به همان اندازه نظام های بازنمایی هم هستند و بسته به این که به چه جامعه و دورانی، و به چه افراد و گروه های اجتماعی مربوط باشند، متغیرند.

نخستین وظیفه جامعه شناس فاصله گرفتن از این ایده های پیشاادراکی و بازنمایی ها است.

چنین گسستی از عقل سلیم به دو دلیل ضروری است:

نخست، به دلیل شیوه خاص شکل گیری مقوله های ادراک عقل سلیم.

دوم، به این دلیل که عقل سلیم تبیینی غیرعلمی از پدیده های اجتماعی به دست می دهد.

مقوله هایی که ما از طریق آن ها جهان اجتماعی یا کردارها و بازنمایی های خودمان را تشریح می کنیم، برساخته های اجتماعی هستند و نه فردی.

از این رو، بررسی شیوه های شکل گیری آن ها ضروری است.

برخی نهادها که غالباً رقیب یکدیگرند، در ایجاد یا تغییر مقوله های ادراک مشارکت دارند.

خواست تحمیل شیوه مشروع مشاهده جهان، امری است که بر سر آن مبارزه درمی گیرد.

دولت قوی ترین نهادی است که توانایی چنین تحمیلی دارد.

وظیفه ای که دولت در عرصه قانون گذاری و اداری برای تدوین مقررات و قوانین به عهده دارد، طرح واره های ادارکی و واژه های نویی را برای تعریف واقعیت تولید می کند.

این واژگان جدید به طور نامحسوسی وارد زبان روزمره می شوند و به نظر می رسد که از نوعی بداهت برخوردارند.

از این رو، از نظر جامعه شناسی، زبانی که با آن سخن می گوییم خنثی نیست؛ واژگان و صرف و نحو این زبان حاوی مفهوم خاصی از جهان است.

منبع: بون ویتز، پاتریس (1389)، درس هایی از جامعه شناسی پی یر بوردیو، ترجمه جهانگیر جهانگیری/ حسن پورسفیر، تهران: نشر آگه ، ص 40-38.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا