علمی توصیفی

کاوش های باستان شناسی

دریک تعریف کلی باید گفت باستان شناسی علمی است که با بکارگیری روش های مختلف و دانش های دیگر، درمورد گذشته انسان ها و انسان های گذشته مطالعه و تحقیق می کند.

باستان شناسان بررسی های خود را معطوف جوامعی می کنند که امروزه از روی زمین محو شده اند و جز آثاری از آنها باقی نمانده است.

همین آثار اصلی ترین مدارک مطالعات یک باستان شناس را تشکیل می دهند. این بقایا ممکن است اموال غیرمنقول مثل شواهد آثار معماری و یا اموال منقولی باشد که به دست انسان های گذشته آفریده شده اند. مثل انواع ظروف، لوازم شکار و … حتی بقایای غیرمصنوع نیز می توانند اطلاعات ارزشمندی در اختیار باستان شناسان قراردهند.

مثلاً ممکن است کشف استخوان های یک حیوان اهلی در یک بنای مذهبی کهن پرده از اعتقادات و رسوم یک قوم و آیین های قربانی بردارد و یا وجود حبوبات و غلات نوع خوراک و معیشت اقوام مورد مطالعه را آشکارکند.

مراد از کاوش های باستان شناسی، هر نوع تحقیقی است که هدف از آن کشف آثاری باشد که آن آثار دارای مختصات خاص باستان شناختی است.

از جهتی باستان شناسی به مطالعه محوطه هایی می پردازد که شواهدی از فعالیت های اقوام مختلف گذشته در آن متمرکز شده باشد. محوطه هایی که ممکن است از اجزای گوناگونی ساخته شده باشد.

همانطور که در زمان های واحد تمدن های مختلف در جاهای متعدد تشکیل می شود، ممکن است در این مکان نیز تمدن های متمایزی در زمان های متصل بوجود آمده باشند.

در این صورت، با از بین رفتن یک تمدن و از بین رفتن آثار آنها، اقوام دیگر تمدن خود را بر خرابه های تمدن پیشین بنا می کنند.

به زبانی دیگر، گاهی یک مکان از طرف چند قوم غیر هم زمان مورد استفاده و اشغال قرار می گیرد. به این ترتیب، در طول سده ها و هزاره ها تپه های تاریخی شکل می گیرند.

هرکدام از این محوطه ها و یا تپه های تاریخی از لایه های مجزایی تشکیل شده اند که نماینده یک دوره زمانی خاص و تمدنی منحصر می باشند.

معمولاً باستان شناسی برای شناسایی و تعیین حدود این تپه های تاریخی بخصوص در دامنه های آن اقدام به حفر چاهک هایی می کنند که اصطلاحاً گمانه خوانده می شود.

دیوارهای این گمانه ها، لایه های مختلف محوطه را در صورت وجود، نمایش می دهند.

حفر هر گمانه تا رسیدن به خاک بکر و یا آثار ارزشمند غیرقابل گذشت، ادامه پیدا می کند.

به طور کلی سه نوع کاوش وجود دارد کاوش های نجات، کاوش های علمی، کاوش های ترکیبی.

کاوش های نجات برای بازیافت و نجات اطلاعات در آثار باستانی در معرض خطر انجام می شود.

کاوش های باستان شناسی معمولاً با تحلیل عکس هایی هوایی، مطالعات سطحی، تجسس های میدانی و مشاهده و یادداشت برداری های اولیه آغاز می شود.

در موارد متعددی نیز مراحل شناسایی یک محوطه تاریخی از اتفاقاتی مثل برخورد ابزار کشاورزی مزرعه داران و یا ماشین آلات با آثاری از قبیل استخوان مردگان، خمره های سفالی، طاق ها و دیوارها، و یا گزارشات محلی و وقایعی همچون سیل و زلزله شروع می شود.

پس از تاسیس اعتبارات مالی، کار طاقت فرسای حفاری و کاوش، اگر در نزدیکی مناطق مسکونی نباشد، مستلزم تجهیز کارگاه برای اسکان کارشناسان و کارگران می باشد.

این کار باید با دقت و متناسب با شرایط کارگاه، شرایط اقلیمی و طول فصول عملیات انجام گیرد.

همچنین گاهی لازم است امکاناتی همچون آزمایشگاه ها، انبارهای ایمن، موزه های موقت و … در جوار کارگاه راه اندازی شود.

تحقیقات باستان شناسی با تهیه تقشه های دقیق از موقعیت اولیه محوطه و تعیین و علامت گذاری یک نقطه مبدا که برای ثبت وضعیت نقاط دیگر محوطه به کارمی آید، پی گرفته می شود.

کلیه یافته ها به وقت مستند سازی می شوند. به این مدارک گزارشات مفصل کیفی و نتایج آزمایشگاهی نیز اضافه می شود. شامل شناسایی ترکیبات شیمیایی، آزمایشات سالیابی و تخمین خدمت و … این آغاز راه دشوار، اما لذت بخش است که به کشف حقایق تازه از چگونگی زندگی و نوع اعتقادات و آداب و سنن اقوام گذشته می انجامد.

آخرین مرحله این پروسه پیچیده، انتشار کامل گزارشات حفاری و اتخاذ تمهیداتی است که برای حفظ هر چه بهتر آثار بدست آمده، لازم است.

در این راستا، انتقال اشیاء کشف شده با شناسنامه های دقیق به موزه هایی با شرایط مناسب که ممکن است در کنار محوطه کاوش ساخته شده باشد، صورت می پذیرد.

معمولاً اقدامات و کاوش های باستان شناسی، ضریب آسیب پذیری آثار کشف شده را افزایش می دهد.

از این جهت اقدامات فوری برای حفاظت این آثار از حمایت بیشتری برخوردار است.

چنانچه امکانات و شرایط مساعد برای حفاظت از این نوع آثار مهیا نباشد، لازم است بلافاصله پس از استخراج، اطلاعات و مستندسازی، محوطه مورد کاوش دوباره با حفظ اموال و قواعد مدفون و یا پوشانیده شود.

آثار باستانی ممکن است در اثر فعالیت های گوناگون توسعه، یا حتی فعالیت های حفاران غیرمجاز در کشورهای در حال توسعه، در معرض خطر قرار گیرند.

عموماً در کشورهای توسعه یافته، برخورد اتفاقی به آثار باستانی، مثلاً لایه های زیر سطحی ممکن است، موجب انجام کاوش های نجات شود.

اما در کشورهای در حال توسعه، متاسفانه از آنجا که شناخت دقیق و طبقه بندی شده از آثار باستانی وجود ندارد و مناطق ناشناخته دارای آثار بسیار زیادند، همچنین به سبب اینکه اولویت نخست این کشورها، توسعه، از نوع توسعه تک بعدی است، در کنار آثار باستانی بسیار مشهور، عملیات توسعه انجام می گیرد. لذا، در پی طراحی های اولیه انجام کاوش های نجات ضرورت می یابد.

تمام کاوش های باستان شناسی به یک اعتبار، چیزی به غیر از تخریب نیستند. آنچه که باعث می گردد تا کاوش های باستانشناسی را از این اتهام مبرا داشت، انتشار نتایج حاصله از هر کند و کاویست.

بنابراین، دقت باستان شناسی در امر ثبت و ضبط مدارک و مرمت آثار، طبعاً پایان کار وی به عنوان یک باستان شناس حفار نخواهد بود. بلکه این مراحل از کار، در حقیقت تلاش هایی است که وی برای توجیه و تبیین آثار بدست آمده و چاپ نتایج حاصله می نماید.

حفاری کورکورانه زمین به امید یافتن هر نوع اثر یا مدرکی، چیزی جز افکار اصول موجود در باستان شناسی نیست. ماحصل یک چنین کاوش نابخردانه ای، طبعاً با قصوری که در امر بایگانی و نگهداری اسناد آثار بدست آمده و چاپ نتایج حاصله صورت خواهد گرفت، لکه ننگی است که دامنگیر دانش باستان شناسی و پیشرفت انسانی خواهد شد.

مهم ترین یا به عبارتی دیگر، واقعی ترین لحظه یک کاوش از دو جهت اهمیت بسیاری دارد:

نخست آنکه حفار (کاوشگر) بتواند هر چه بیشتر و دقیق تر مدارک و شواهد موجود در آثار، و هر آنچه را که با آنها در ارتباط است، مشاهده نماید.

دوم اینکه کاوشگر توانایی درک اثرات نامطلوب و غیرقابل کنترل شرایط اقلیمی آثار بدست آمده را که از جهات شیمیایی و مکانیکی ناپایدارند، داشته باشد.

این دو اصل اساسی، یعنی درک شواهد و قرائن، مربوط به باستان شناسی و کنترل شرایط محیطی، جوهر اصلی مراحل مختلف یک حفاری اصولی و علمی است. بی توجهی به هرکدام از آنها می تواند در نهایت منجر به تخریب، که اغلب از وجوه خاص هر حفاریست بشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا