دین داری مدرن و سه مساله و چالش آن
وفق نظرسنجی های دین پژوهی و به ویژه نوسان سنجی های دینی کلان و چند فرهنگی
(مولتی کالچرال رلجیوس بارومترز)، دین داری متعارف در جهان اسلام و ایران یک منحنی سینوسی
(فراز و فرود و صعود و نزول) از باورهای دینی مردم و رفتارهای دینی مردم را نشان می دهد.
این داده ها از حیث مطالعات اجتماعی دین و جامعه شناسی دین، دقیقاً بیان کننده دو مساله و چالش مهم در روند دین داری مدرن در این جوامع هستند:
1. مساله فراز و فرود دین گرایی رشد یافته/ بی دینی رو به فزونی/ نوگروی دینی و تغییر دین/ معنویت گرایی های نوظهور
و خصوصاً:
تمرکز بر گریز از تعابیر و برداشت های دینی از زندگی روزمره و بی توجهی و کم توجهی به تفاسیر دینی از سرشت و سرنوشت انسان و جهان
و در عوض توجه گستره تر به اهمیت علم و برداشت های علم گرایانه در زندگی روزمره برای تحلیل و تفسیر زندگی فردی و جمعی و سرنوشت بشر (سکولاریزم)
2. مساله – چالش شکاف فعال و بالفعل میان باورهای دینی پایه با درصد نسبتاً بالا در حد ۶۰ تا ۸۰ درصد
(مانند اعتقاد به خدا و اخرت، معاد و رستاخیز، نبوت و امامت)
و رفتارهای دینی شرعی عبادی با درصد پایین در حد ۲۰ تا ۳۰ درصد
(از نماز خواندن تا شرکت در مناسک و مراسم دینی، و نیز حضور در نهادها و سازمان ها و فضاهای دینی مانند مساجد و امام زاده ها و حرم ها و نیز پرداخت وجوه شرعی خمس و زکات و …).
اما مساله چالش سوم نسبتاً نوظهور خصوصاً در روند دین داری در ایران که اخیراً خود را نشان داده است
(مشروط به اطمینان از اعمال دقت های علمیِ پژوهشیِ آماری لازم در نظر سنجی های دینی و نوسان سنجی های دین ورزی مرتبط با این مساله اجتماعی دینی)
3. مساله چالش «شکاف درونی میان باورهای دینی پایه» است.
این که ۸۰ درصد جمعیت نمونه نظرسنجی ( آزمودنی ها و پاسخ گویان ) به خداوند اعتقاد داشته باشند؛ اما فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد از این جمعیت به معاد و رستاخیز، نبوت و مهدویت و … معتقد باشند، امری عجیب است؟!
برای تبیین و تفسیر این امر می توان منطقاً به چند مفروض جامعه شناسی دین استناد نمود که باید در پژوهش های بعدی به دقت آزمون شوند.
۱) تناقض در باور – رفتار دینی
۲) گسست در باورهای دینی
۳) آشفتگی معنوی در برداشت های دینی
۴) آنومی معنوی و دینی در جامعه
۵) شکل گیری معنویت گرایی پیوندی
۶) شکل گیری دین ورزی گزینش شده از میان عناصر مختلف دین داری
روی هم موارد گفته شده در سپهر دین داری اجتماعی – فرهنگی، نشان دهنده این نکته مهم جامعه شناختی نیز هست که :
جریان و روند و روال و فرایند دین ورزی در جوامع جهان اسلام و به ویژه ایران به شدت به سمت
«مردم پسند شدن» (پوپولاریزه شدن) است، یعنی:
«انتخاب باورهای دینی و رفتارهای دینی وفق برداشت های شخصی و علایق و سلایق شخصی – فردی، بی توجه به آموزه های جاافتاده دینی و بدون توجه به تبلیغات نهادهای دینی و رسانه های دینی دولتی و حکومتی و روحانیت سنتی و حاکم»
این موضوع نیز خود پروژه پژوهشی مناسبی برای پژوهش های تئوریک وامپیریک در
«جامعه شناسی های دین و اسلام و تشیع» و نیز خصوصاً حوزه نوظهور «مطالعات فرهنگی دین روزمره مردم پسند» است.