رفتارهای هفت گانه رهبری در سازمان
رهبری در سازمان که می خواهد آیین اجرا را رعایت کند، دقیقاً باید چه کند؟ چه کند که به صورت یک مدیر عملیاتی درنیاید و در چنگال جزییات اداره کسب و کار اسیر نشود؟
نخستین بلوک ساختمانی آیین اجرا از هفت رفتار اساسی تشکیل می شود:
1- کارکنان و کسب و کار خود را بشناسید.
رهبران باید با کسب و کار خود زندگی کنند. نکته مهم این است که وقتی شما موضوعی را وارسی و کنکاش می کنید، هم خودتان چیزهایی یاد می گیرید، و هم کارکنان، و همه شرکت کنندگان در گفتگو از آن بهره مند می شوند.
همچنین با فراهم کردن فرصتی که آنها بتوانند در مورد کسب و کار گفتگو و تفکر کنند، مقوله رهبری را تقویت و مستحکم می کنید.
برقراری ارتباط شخصی ربطی به منش و روش شخصیتی شما ندارد.
مجبور نیستید انسانی فرهمند یا کاسب باشید. اصلاً مهم نیست که چه نوع شخصیتی دارید.
تنها باید ذهنی باز و رفتاری مثبت خود را جلوه گر کنید.
غیررسمی و خوش خلق باشید.
بازنگری کسب و کار باید به شکل گفتگوی سقراطی، نه بازجویی و استنطاق، باشد.
تنها چیزی که باید اثبات کنید این است که مواظب کسانی که برای شما کار می کنند، هستید.
2- بر واقع گرایی تایید و اصرار کنید
واقع گرایی گوهر وجودی و لُب کلام اجراست. ولی بسیاری از سازمان ها پر از کارکنانی است که سعی می کنند از واقعیت دوری کنند یا آن را مبهم کرده و بر آن سایه اندازند.
گاهی رهبران واقعیت ها را کاملاً انکار می کنند.
زمانی که از آنها می خواهند نقاط قوت و ضعف سازمان خود را بیان کنند، معمولاً نقاط قوت را به خوبی توضیح می دهند، ولی در شناسایی نقطه ضعف های آن مهارتی ندارند.
همچنین زمانی که پرسیده می شود درباره نقاط ضعف سازمانشان چه می خواهند بکنند؟ به ندرت پاسخ روشن و منسجمی می دهند.
3- هدف ها و اولویت های روشن و مشخصی تعیین کنید
رهبرانی که آیین اجرا را رعایت می کنند بر تعداد بسیار اندکی اولویت های واضح و روشن قابل درک و فهم همگان تمرکز می کنند.
چرا اولویت ها باید حتماً بسیار اندک باشند؟
اول، هر کس که با منطق کسب و کار فکر کند متوجه می شود که تمرکز بر سه یا جهار اولویت، بهترین نتیجه را از منابع موجود به دست می دهد.
دوم، کارکنان شاغل در سازمان های امروزی به تعداد اندکی اولویت های روشن نیاز دارند تا بتوانند به خوبی آنها را محقق کنند.
4- پی گیری کنید
تعیین هدف های روشن و ساده در صورتی که هیچ کس آنها را جدی نگیرد، ارزشی ندارد.
کوتاهی و شکست در پی گیری امور، پدیده ای گسترده در کسب و کار، و علت اصلی اجرای ضعیف است.
5- به اجرا کنندگان پاداش دهید
اگر می خواهید کارگنان محصول و نتیجه مشخصی به دست دهند، بر طبق عملکردشان و نتیجه ای که می دهند به آنها پاداش دهید.
6- توانایی های کارکنان را با تربیت آنها توسعه دهید
تربیت مهم ترین بخش فرایند توسعه توانایی های دیگران است. به طور قطع این صرب المثل را شنیده اید که می گوید:
«اگر به یک نفر یک ماهی بدهید، غذای آن روز او را تامین می کنید، ولی اگر به او ماهی گیری یاد دهید، او را در تمام عمرش سیر می کنید»، تربیت همین کار را می کند.
تفاوت میان دستور دادن و یاد دادن نحوه انجام کارها به افراد در همین است.
رهبران خوب از همه برخوردها و رویدادها به عنوان فرصتی برای تربیت استفاده می کنند.
7- خودتان را بشناسید
همه به زبان اظهار می دارند که رهبری یک سازمان مستلزم قدرت شخصیت است.
این موضوع در اجرا کاملاً حیاتی است.
بدون چیزی که ما به آن شکیبایی احساسی می گوییم، شما نمی توانید با خودتان روراست باشید، یا صداقت و روراستی با واقعیت های کسب و کار و سازمان برخورد کنید، یا ارزیابی های صریح و صادقانه ای به کارکنان بدهید.
بدون شکیبایی احساسی نمی توانید تنوع نظرات، ساختارهای ذهنی، و پس زمینه های شخصی اعضای سازمان را که برای جلوگیری از ابتر شدن سازمان مورد نیاز است، تحمل کنید.
شکیبایی احساسی حاصل خودشناسی و تسلط بر نفس است.
رهبران خوب نقاط قوت و ضعف شخصی خود، به ویژه در برخورد با دیگران را پیدا می کنند.
سپس نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف خود را اصلاح می کنند.
طی سال ها تجربه و کنکاش در سازمان های مختلف به چهار خصوصیت محوری رهبری در سازمان دست یافته ایم که سازنده ثبات عاطفی هستند. این خصوصیات عبارتند از:
الف) اصالت
اصالت یعنی شما انسانی قابل اعتماد هستید نه فردی دغل باز. در این حالت، ظاهر شما بدون این که صورتکی بر آن گذاشته باشید کاملاً مطابق باطن شماست.
ب) خودآگاهی
وقتی خود را بشناسی، با نقاط قوت خود راحت هستی و از نقاط ضعف خود فلج نمی شوی.
نقاط کور رفتاری و موانع عاطفی خود را می شناسی و روش ویژه ای برای چیرگی بر آنها پیدا می کنی و از افراد پیرامون خود به بهترین وجه ممکن بهره می گیری.
خودآگاهی، ظرفیت یادگیری از اشتباهات و موفقیت ها را به شما اعطا می کند و امکان رشد شما را فراهم می کند.
ج) تسلط بر خویشتن
وقتی خود را می شناسی، می توانی بر خود تسلط یابی. غرور خود را کنترل کنی، مسئولیت رفتار خود را بر عهده گیری، با تغییر و تحول سازگار شوی، از ایده های جدید استقبال کنی و در هیچ شرایطی از استانداردهای کمال و صداقت دست برنداری.
د) فروتنی
هر چه بیشتر نفس خود را کنترل کنید، دید واقع گرایانه تری درباره مسائل و شیوه رهبری در سازمان خواهید داشت.
به این ترتیب، یاد می گیرید به دیگران گوش دهید و بپذیرید که همه پاسخ ها را نمی دانید.
رویکردی را به نمایش می گذارید که نشان می دهد می توانید از هر کس در هر زمان یاد بگیرید.
منبع: بوسیدی، لاری/ چاران، رام (1394)، اجرا؛ اصول و ضوابط به نتیجه رساندن کارها، بدون ترجمه و تبدیل افکار بزرگ به گام هایی عملی و مشخص برای اجرا، آنها ایده هایی بی نتیجه اند، مترجم غلامحسین خانقانی، تهران: سازمان فرهنگی فرا، چاپ دوم، ص 116-81.