رومینا قربانی تضادها و ساختارها
انسان ها همیشه شاهد تراژدی های گوناگونی در تمام اعصار تاریخی بوده اند که گاهی قربانیان آن میلیون ها نفر و گاهی اشخاص خاصی قربانی می شدند.
ولی ماجرای مرگ آنان چنان دردناک و تراژدیک رقم می خورد که در طول تاریخ ماندگار گشته است.
از جمله تراژدی تاریخی اسطوره مرگ سهراب، جهان پهلوان ایرانی که تمام عوامل پیدا و پنهان یکی پس از دیگری رخ می دهد
و سبب بی خبری رستم و سهراب از رابطه پدر و فرزندی می شود و در نهایت این بی خبری به کشته شدن سهراب توسط رستم می انجامد.
اما تراژدی دیگری که امروز خبر اول محافل گوناگون است قتل رومینا توسط پدر است.
حادثه ای که می توان با مرگ سهراب قیاس گرفت که در آن یکی قربانی بی خبری می شود و دیگری قربانی تضادها و ساختارهای الزام آور می شود .
تضادهای ویرانگری که سبب انتحار و نابودی چند انسان شده است:
تضاد سنی
تضاد مذهبی
تضاد اجتماع محلی (روستا)
تضاد جامعه (فضای مجازی)
تضاد واقعیت های جامعه (عینی)
و تضاد عشق رویایی (ذهنی) .
در اجتماع سنتی کوچک مقیاس، انسان در فضای ارزش ها و هنجارها، عرف ها، بایدها و نبایدها سنتی زیست می کند، ولی با رسوخ مدرنیته در قلمرو سنت ها، شاهد پارادکس ها و تضادهای گاهاً شدیدی در جوامع سنتی هستیم که منجر به حوادث متفاوتی می شود.
رومینا که در روستای کوچک زیست می کند با ورود به فضای مجازی وارد پهنه وسیع و بی انتهایی از جامعه مجاز می شود.
فضای که علیرغم همه کارکردهای آن، انواع خطرهای پیش روی همه افراد به خصوص نوجوانان و جوانان (رومینا) ایجاد می کند که باعث زودرسی فکری و جسمی وی می شود
و عدم نظارت و مشاوره خانواده،
ویل انگاری مجازی،
کنجکاوی ها و شیطنت های سنین حساس نوجوانی،
رومینا را در فضای تنها و بی رحم وابسته به پسری می نماید که با چالش ها و شکاف های مهمی روبرو هستند.
در اجتماع سنتی روستا، این ارتباط، سنت ها و ارزش های محلی روستا را به شدت زیر پا می نهد و پس از انتشار عکس ها حادثه ابعاد جدیدتری بخود می گیرد.
سرانجام تمام این عوامل دست در دست هم می دهد و فشارهای اجتماع محلی ناشی از این تضادها فعال گردد و پدر را به مرحله جنون و حذف فرزند واداشته است.
یعنی در کلی ترین و عام ترین مقوله رومینا قربانی کشاکش بین سنت و مدرنیته شده است.
(شاید علیرغم همه این تضادها، رومینا اگر در شهر بزرگتر بود، پدر با مسئله برخورد دیگری داشت.)
همچنین نمی توان ساختارهای کلان همچون نظام های اقتصادی، آموزشی، حقوقی را در این ماجرا نادیده گرفت.
چرا که اگر نظام اقتصادی کارکردهای خود را به درستی انجام دهد و زمینه و بسترهای اشتغال، ازدواج، مسکن جوانان را در حد معقول تامین شود.
جوان زودتر به فکر ازدواج خواهد افتاد، نه اینکه مدت های مددی را در فضای مجازی پرسه زنی نماید و سرآخر تصمیمات غیرمعقول و غیرمنطقی بگیرد.
یا والدینی که با مشکلات اقتصادی روبرو هستند و زمان کمی برای فرزندان می گذارند
و از سواد رسانه ای پایین برخوردار هستند و فرزندان را در جامعه مجازی رها می کنند،
این امر سبب می شود که آنان در دنیای مجازی گم شوند و گاهاً بسیاری از نداشته های خویش را از جمله کمبود محبت را در این فضای مجازی جستجو کنند.
همچنین در فضای سنتی و ارزشی جامعه ما،
نظام آموزشی و حقوقی باید تغییرات و تضادهای مدرنیته را ریشه یابی،
آسیب شناسی و پیامدهای آسیب های اجتماعی نوین را پیش بینی نمایند
و متناسب با آن حمایت های اجتماعی و قانونی از آسیب دیدگان انجام دهند.