علمی پژوهشی

اتاق شیشه ای [1] و هنر هشتم [2] زندگی در واقعیت موازی رسانه

نظریه دهکده جهانی مک لوهان [4]  و جهان یکدست شده توماس فریدمن [5] در ادبیات سیاسی و ارتباطات رسانه از شهرت به سزایی برخوردار است.

 اهمیت رسانه های فراگیر و جهانی که از آن حتا به عنوان «اثر سی ان انی»  یاد می شود، بر هیچ فردی پوشیده نیست.

ضمن آن که نظریه مارشال مک لوهان، دهکده جهانی، را به ذهن متبادر می سازد، بیانگر این نکته است که افکار عمومی جهان خود یک ابر قدرت است و مؤلفه ای بسیار نیرومند در میان عناصر تشکیل دهنده قدرت، شکل بخشیدن به باورها، اعتقادات، دیدگاه ها و نگرش های افراد است.

قدرت رسانه ها از نوع نرم و مبتنی بر تعامل و جذب افراد و طرح ایده های موردنظر است به نحوی که با تبلیغات مختلف می توان بسیاری از حقایق را وارونه جلوه داد و موجب بی اعتباری و سلب اعتماد افراد شد.

کیسینجر وزیر امور خارجه ی پیشین آمریکا قدرت رسانه ها را برتر از هواپیماهای ب 52 (B52) می داند.

نقش هالیوود و رسانه های غرب در گسترش چیرگی و قدرت غرب کمتر از دیگر ابزارهای قدرت نیست.

این نقش به حدی فراگیر و در همان حین فشرده ساز نظام بین المللی است که لوهان از اثر آن با تمثیل «دهکده جهانی» یاد می کند.

به بیان دیگر، بر آن است که رسانه ها و گسترش ارتباطات ناشی از آن است که جهان موجود را با تمام طول و عرض آن، به دهکده ای کوچک تبدیل می نماید.

این در حالی است که با پروای آنچه می توان قابل پیش بینی دانست باید گفت که رسانه های آینده سازنده ی «اتاق شیشه ای»، خواهند بود. اتاقی که در آن «فضای مجازی» به «واقعیت موازی» تبدیل و بازیگری در آن «هنر هشتم »، را به جامعه بشری تقدیم خواهد داشت.

در این باند پرپهنای تحولات فناوری های ارتباطی و رسانه ای است که دهکده جهانی لوهان و دنیای یکدست شده فریدمن، دیگر پاسخگو نخواهند بود.

این اتاق شیشه ای خواهد بود که جهان آینده ی ما را معنادار و تعریف پذیر خواهد کرد.

رسانه های آینده تنها پیام رسان نخواهند بود و این گفته مک لوهان The medium is the message، رسانه خود پیام است؛ دیگر کامل نخواهد بود؛ بلکه رسانه معناپرور؛ جامعه ساز و دولت برانگیز خواهند بود.

در پرتو همین دگرگونی بزرگ است که مفاهیم نیازمند بازتعریف مفهومی جدید شده؛ خوانش جدیدی از هویت را پی می جویند.

در میان همه ی مفاهیم نیازمند به بازنگری، مفهوم قدرت از بالاترین جایگاه برخوردار است.

آنچه که مایه ی اصلی دگرگونسازی لایه ی بیرونی تحول قدرت بوده است؛ نه فقط ضعف در ساختار قدرت که بیشتر در عدم درک تغییر و تحول در هویت قدرت است.

هویت قدرت در نقطه تشابه بنیادین خود بر مفهوم حرکت آفرینی متکی است (مطهرنیا:1378).

قدرت در استمرار هویتی خویش، و در خط تداوم آن ازمسیر قدرت ساده یا مکانیکی به قدرت پیچیده ارگانیکی و از آن به قدرت شبکه ای پیچیده نقل مکان کرده است.

 امروز مفهوم قدرت در بستر هم آغوشی قدرت سخت با نرم، در قدرت هوشمند تجلی پیدا نموده است، و با ممزوج شدن با اقناع آفرینی های رسانه ای توان آن را یافته است که در قالبِ شبکه های درهم تنیده ی اجتماعی و فناوری ناشی از گسترش اوترنت در آینده ی نزدیک شکل دهنده به قدرت هوشیارانه، و جامعه ی فراشبکه ای باشد.

قدرت در آینده به قدرت هلوگرافیک تمایل پیدا می کند و توان هلوتراپیک بشر را در «جهان قدرت هلوگرافیک» به گونه ای می گستراند که جهان آینده را به رسانه – کشورهای جهانی تبدیل می نماید.

آدمی در دنیای آینده با رسانه هایی روبرو خواهند بود که ابعاد دو بعدی زندگی انسان – مکان و زمان – را به ابعاد چهار یا پنجگانه ای سوق خواهند داد که حیات آدمی را به سمت و سوی یک زندگی مکعب مربعی خواهد راند.

رسانه ها از حالت منولوگی یا یک سویه خارج؛ و جهت گیری دیالوگی پیدا خواهند کرد. نه تنها فاصله ها خواهند مرد که مرزهای اختلافات زبانی فرو خواهد ریخت.

 مرگ فاصله ها و فروریزش دیوارهای اختلاف زبان ها، «فروریزش عظیم[6] مرزهای زبانی»، ابعاد گوناگونی از خروجی ها و پیامدهای مختلف را به همراه خواهد داشت.

فناوری های نوین ارتباطی باعث شده اند تا افراد جامعه تا حد زیادی حریم خصوصی خود را از دست بدهند.

حریم و مرزهای ملی و خصوصی کشورها معنی خود را از دست داده اند و اطلاعات با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی به گوشه و کنار جهان رسوخ کرده و در خصوصی ترین حریم های افراد وارد می شوند.

تحرک در این گستره پرپهنا افزوده می شود.

در گذشته افراد جهت استفاده از ابزارهای ارتباطی از محدودیت مکانی برخوردار بودند به این معنی که در یک مکان مشخص و ثابت می توانستند از ابزارهای ارتباطی بهره مند شوند.

اما امروزه فناوری های نوین ارتباطی این امکان را فراهم ساخته اند تا افراد از هرجا حتی در حال حرکت و رانندگی ارتباط برقرار می کنند. گوشی های موبایل، لپ تاپ ها و رایانه های جیبی اطلاعات را در حالت ها و مکان های گوناگون در اختیار افراد قرار می دهند.

این فرایند به تمرکز زدایی می انجامد.

تمرکز زدایی یکی از پیامدهای تکنولوژی اطلاعات است که بیش از همه مورد اشاره قرار گرفته است.

تجلی تمرکز زدایی در موارد بسیاری ازجمله انجام کار از راه دور[7]، تولید از راه دور[8]، برگزاری کنفرانس از راه دور[9]، خریداری مایحتاج از راه دور[10]، و انجام امور بانکی از راه دور [11]  قابل مشاهده است.

این همه ی داستان نیست.

تمرکززدایی پارادایم وحدت در کثرت، و کثرت در وحدت را با انقلابی دگرگون ساز روبرو می سازد.

کثرت در وحدت و وحدت در کثرت؛ بر جای آن می نشیند.

این بار در باند پرپهنای حیات آدمی این رسانه ها هستند که می توانند هویت های تک سرنشین دانش بنیاد آدمیان را در پرتو رهبری رسانه ای، در خدمت بگیرند.

در ادبیات سیاسی و مدیریتی باید میان سه مفهوم پهلو پدیده ی «رهبری»، «مدیریت» و «ریاست»، تمایز قائل شد.

رهبری ناظر بر ارایه ایده های سازنده رو به آینده مطلوب تر است.

مدیریت نظارت و کنترل بر فعلیت بخشی به ایده ها را به عهده می گیرد، و ریاست بر آن است که به اجرای ایده ها در بافت های موقعیتی گوناگون و کاربرد صحیح توانمندی های در اختیار، بپردازد.

با توجه به جایگاه رسانه در امروز و تحلیل روندها و پیشران های موجود می توان دریافت که رسانه ها با جهت گیری های کنونی تمایل به رهبری همه جانبه حیات بشری در لایه های گوناگون زندگی را دنبال خواهند کرد.

دولت ها به روسای اجرایی رسانه ها تبدیل خواهند شد و به جای رهبری رسانه ها توسط آن ها، این رسانه ها خواهند بود که رهبری نیروهای اجتماعی را به عهده گرفته، و مدیریت سیاسی را از طریق رهبری اجتماعی اعمال؛ و جهت گیری های اجرایی آن را توسط دولت ها، در مقام سمبل وحدت سیاسی مدیریت خواهند کرد.

در اینجا و در نخستین سطور بررسی این دیدگاه باید اذعان دارد که برداشت کنونی از رسانه؛ تا حدودی برداشت محدود و معطوف به ابزار رسانه ای تا هویت رسانه است.

رسانه در این جا تنها به معنای فناوری های رسانه ای نیست همان گونه که ارتش و نیروهای مسلح را در ابزار نظامی محدود کرد؛ به همین گونه رسانه را نیز نمی توان در سخت افزار های رسانه یی محدود ساخت.

رسانه در این جا یک سامانه و سازمان معنادار و معنا آفرین است نه مجموعه ای از ابزارهای ارتباطی.

همین نگاه محدود به رسانه ها است که ما را در گام های نخست تحلیل از رسانه ها به تزلزل وامی دارد.

در بسیاری از زمان ها این ادراک درونی را داریم؛ اما، در نهایت بسیار راحت آن را فراموش می کنیم.

  • تئوری – پنداشته – اتاق شیشه ای

برای توضیح آن چه «اتاق شیشه ای یا Glassy Cabin»، نامیده ام، باید به پیشینه ی دو اصطلاح دیگر هم پروا روا دارد. “دهکده جهانی، و جهان یکدست شده”، اولی از مارشال مک لوهان؛ و دومی، از توماس فریدمن.

 واژه‌ی دهکده جهانی از نام یکی از کتاب‌های “هربرت مارشال مک‌لوهان به ‌نام “جنگ و صلح در دهکده‌ی جهانی[12]”  گرفته شده، که در سال 1968 منتشر شد.

 این کتاب دربردارنده یک نظریه اجتماعی تازه بود.

مک‌لوهان فیلسوف و جامعه‌شناس مشهور ژاپنی‌الاصل و تبعه‌ی‌ کانادا است.

او در سال 1911 در ادمونتول کانادا چشم به‌جهان گشود و پس از پایان تحصیلات مهندسی، به ادبیات عصر الیزابت، علاقمندی نشان داد و رساله‌ی دکترای خود را در آن زمینه نوشت.

او از اساتید دانشگاه تورنتو بود (دادگران، سیدمحمد؛ 1385: 89).

مک‌لوهان تا پایان حیاتش یعنی 15 سال بعد همواره به دهکده‌ی جهانی اشاره می‌کرد و می‌گفت «اکنون دیگر کره‌ی زمین، به‌وسیله‌ی‌ رسانه‌های جدید، آن‌قدر کوچک شده که ابعاد یک دهکده را یافته است» (مك‌لوهان، مارشال؛ 1377: 172).

مک‌لوهان با مقایسه‌ی‌ دهکده‌ی فرضی خود، با دهکده‌ی سنّتی می‌گفت: «همان‌گونه که در این دهکده سنّتی، روابط انسان‌ها بیش‌تر حالت بین‌فردی دارد، در دهکده‌ی جهانی نیز با وجود رسانه‌های جدید، روابط بین انسان‌ها در همه‌جا حالت رابطه‌ای بین‌فردی خواهد یافت و در حدّ روابط افراد یک دهکده کوچک خواهد بود» (مك‌لوهان، مارشال؛ 1377: 298).

مک‌لوهان معتقد است که “جوامع”، بیش‌تر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفته‌اند، تا در نتیجه‌ی محتوای آن. به‌عقیده‌ی او، وسیله نه تنها از محتوای پیام خود جدا نیست،‌ بلکه به‌ مراتب، مهم‌تر از خود پیام نیز هست و بر آن تأثیری چشم‌گیر دارد.

به‌نظر مک‌لوهان چنان چه خطوط اصلی تاریخ تمدن بشری را از آغاز تاکنون مورد بررسی قرار دهیم،‌ خواهیم دید که تاریخ از سه مرحله‌ی‌ متوالی می‌گذرد و هرکدام از آن‌ها، تحت سلطه‌ی مجموعه‌ای از رسانه‌های جمعی است.

مک‌لوهان معتقد است که در هر دوره از تمدن،‌ نظام ارتباطی خاصّی حاکم است. این نظام ارتباطی افراد را وامی‌دارد تا متناسب با آن، حواس خود را شکل بدهند؛ یعنی برخی را گسترش و توسعه دهند و از برخی دیگر صرف‌نظر کنند.

 از دیدگاه مک ‌لوهان، جوامع انسانی طی سه مرحله تحول یافته‌اند. این سه مرحله عبارتند از:

  • عصر ارتباط شفاهی و زندگی دودمانی و قبیله‌ای؛ ویژگی این نوع تمدن‌ها،‌ برتری بیان شفاهی و دریافت شنیداری است. انسان در این دوره به‌گونه‌ای طبیعی از هر پنج حس خود استفاده می‌کند و در میان آن‌ها حس شنوایی برای ارتباط با دیگران که به‌گونه‌ای لفظی و شفاهی صورت می‌گیرد، طبعاً بیشتر از سایر حواس به‌کار می‌افتد. در این دوران که مک‌لوهان آن را دودمانی و قبیله‌ای می‌خواند، انسان در یک مجموعه‌ی هماهنگ و طبیعی می‌زیست و از این طریق،‌ با گروه اجتماعی خویش یعنی قبیله، پیوند برقرار می‌کرد. در این محیط طبیعی، ادراک او به‌طور مستقیم از جهان خارج، به‌وسیله‌ی حواس طبیعی‌اش صورت می‌گرفت.
  • عصر ارتباط کتبی و چاپی و جامعه‌ی فردگرا؛ با اختراع خطّ و کتابت، به‌ویژه الفبای صوتی، توازن پیشین به‌هم خورد و برتری حس بینایی نسبت به حواس دیگر آشکار شد و از این طریق، محتوای تفکر بشر تغییر یافت. او معتقد است نوشته نیاز به نوعی تمرکز حواس و تعمّق شخصی دارد و از این جهت مستلزم نوعی انزواجویی و جدایی از جمع است و با زندگی قبیله‌ای گذشته منافات دارد و در نهایت، موجب انهدام نظام قبیله‌ای و پیدایی فردگرایی، نخبه‌گرایی و ناسیونالیسم می‌شود؛ که تا دوران چاپ و عصر گوتنبرگ ادامه می‌یابد. با اختراع چاپ بود که حقیقتاً دوران تمدن بصری آغاز شد؛ که می‌توان آن را “کهکشان گوتنبرگ” نامید. کهکشان گوتنبرگ، شامل مجموعه‌ی پیچیده‌ای از پدیده‌های فرهنگی است که در اثر اختراع گوتنبرگ پدید آمده است
  • عصر ارتباط الکترونیک و “دهکده جهانی”؛ این دوره از تمدن انسانی با اختراع رادیو توسط مارکنی شروع می‌شود. طبق نظریات مک‌لوهان، اکنون در سومین دوره‌ی زندگی اجتماعی انسان، عصر چاپ و زندگی فردگرایی نیز که ناشی از برتری یافتن حسّ بینایی بر سایر حواس انسانی است. در برابر پیشرفت و گسترش وسایل ارتباطی الکترونیکی مانند رادیو، تلویزیون و سینما در حال زوال است. این شیوه‌ی جدید ارتباطی، حسّ شنوایی را معتبر ساخته و رجعت به ادراک حسی را ضروری شمرده است (دادگران، محمد؛ 1385: 96-93). ]

مک‌لوهان دنیای امروز را دنیای الکترونیک می‌داند و معتقد است:‌

محیط الکترونیکی عصر حاضر، فضای قدیمی تصویری را که سال‌هاست به آن خو گرفته‌ایم، نامطبوع و بدون ارزش خواهد ساخت.

در دنیای الکترونیک حوادث، اشیاء و موجودات در یکدیگر فرو می‌روند، با یکدیگر رابطه پیدا می‌کنند، جدایی‌ها از بین می‌رود،‌ تمایزات فراموش می‌گردد، شباهت‌ها خودنمایی می‌کند و بدین ترتیب محیط جدید به‌وجود می‌آید؛ محیطی که می‌توان آن‌را یک “دهکده‌ی جهانی” نام‌گذاری کرد.

یک دهکده‌ی بزرگ جهانی که خصوصیات قبیله‌ای را در مقیاس وسیع‌تر محفوظ می دارد (رشیدپور، ابراهیم؛1354: چاپ دوم، 8)

مک‌لوهان معتقد بود که رسانه‌های جدید باعث به‌وجود آمدن پدیده‌ی جهش اطلاعات خواهند شد.

او می‌گفت: اطلاعاتی که انسان‌ها نیاز خواهند داشت، از چهار گوشه‌ی جهان و با سرعت فراوان در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

به این ترتیب جهان بزرگ،‌ روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود و انسان‌ها چه بخواهند و چه نخواهند،‌ گویی در یک قبیله‌ی جهانی یا یک “دهکده‌ی جهانی” زندگی می‌کنند.

چنین وضعیتی را امکانات الکترونیک فراهم خواهند کرد (دادگران، محمد؛ 1385: 43-41).

محسنیان‌راد ضمن تصدیق دهکده‌ی جهانی مورد نظر مک‌لوهان معتقد است:

شکل‌گیری دهکده‌ی جهانی، آنگونه که مک لوهان تجسم می‌کرد با ایجاد اولین وب‌سرویس در سال ۱۹۹۰، تأسیس شبکه تلویزیونی جهانی سی.ان.ان در ۱۹۹۱ و ایجاد وب‌سایت یاهو در ۱۹۹۳ آغاز شد.

ضمن آن‌که قبل از آن تاریخ، نخستین تجربه‌های پوشش با ماهواره‌های پخش مستقیم برنامه‌های تلویزیونی (Direct Broadcasting Satellite= DBS)، به‌وقوع پیوسته بود.

 او در خصوص تغییر نام دنیای جدید می‌گوید: اندیشمندان ارتباطات از اویل دهه‌ی ۱۹۹۰، شاید چون اصطلاح دهکده‌ی جهانی (Global Village) ، ناظر بر انجام عملی نبود، از فعل جهانی شدن (To globalize) استفاده کرده و ابزار آن‌را نیز فناوری اطلاعاتی-‌ارتباطاتی، نامیدند.» (محسنیان‌راد، مهدی؛ ۱۳۸۴: چاپ اول، ص۱۷۰۹).   

اما بعد از لوهان، این فریدمن است که «جهان یکدست شده» را در 2005 اعلام می کند.

«جهان مسطح است: تاریخچه مختصری از قرن بیست و یکم»، نام کتابی پر فروش از توماس ال.

فریدمن است که در آن به تجزیه و تحلیل جهانی سازی در قرن بیست و یکم می‌پردازد.

عنوان کتاب، استعاره‌ای است از دیدن جهان به عنوان یک زمین بازی که تمام شرکت کنندگان در این بازی، فرصت برابری دارند.

هم چنانکه در پشت جلد ویرایش اول قید شده است، عنوان کتاب همچنین اشاره به تغییر جهت ضروری کشورها، شرکت‌ها و افراد دارد برای این که بتوانند در بازارهای جهانی – که در آن تقسیمات جغرافیایی و تاریخی به نحو روزافزونی در حال محو شدن هستند – مزیت رقابتی خود را حفظ کنند.

در این کتاب، نویسنده ماجرای سفری به شهر بنگلور هندوستان را نقل می‌کند وقتی که دریافت جهانی سازی مفاهیم اصلی اقتصاد را تغییر داده است.

فریدمن مثال‌های بسیاری از شرکت‌هایی که در هندوستان و چین هستند می‌زند که با تهیه نیروی کار از ماشین نویس و اپراتور مرکز تلفن تا حسابدار و برنامه نویس کامپیوتر، تبدیل به جزء جدایی ناپذیری از شرکت‌هایی مانند دِل، آ. اُ. ال و مایکروسافت شده‌اند.

مقصود فریدمن از «مسطح بودن» متصل بودن به مفهوم کاهش موانع تجاری و سیاسی، در پرتو پیشرفت‌های تصاعدی فناورانه در حوزه دیجیتال است که تجارت یا تقریباً انجام همه امور را به صورت آنی برای میلیاردها نفر در سراسر کره زمین ممکن ساخته است.

توماس فریدمن بر این باور است که برای مقابله با پدیده مسطح شدن جهان، نیروی کار ایالات متحده باید توانمندی‌های کاری خود را بی وقفه به روز رسانی کند.

وی عقیده دارد که سازگار نگاه داشتن نیروی کار، شانس استخدام را نیز افرایش می‌دهد.

او همچنین پیشنهاد می‌کند که دولت با کمتر کردنِ وابستگیِ مزایایِ بازنشستگی و بیمه‌های درمانی به کارفرمای یک فرد و مهیا کردن بیمه‌ای که تا حدودی بتواند کاهش احتمالی درآمد فرد را بر اثر تغییر شغل پوشش دهد، تغییر شغل را برای وی آسان تر می‌کند.

فریدمن همچنین باور دارد که با توجه به کاهش نرخ آمریکایی‌هایی که دانشمند، مهندس و ریاضی‌دان هستند، می‌بایست برای جوانانی که می‌خواهند به سمت این حرفه‌ها بروند، اشتیاق بیشتری وجود داشته باشد.

فریدمن از سه مرحله جهانی شدن سخن می گوید.

او افت هزینه حمل و نقل را که به واسطه اختراع موتور بخار و راه آهن حاصل شده است؛ قوه موثر بر آغاز دوره اول می داند.

رواج تلگراف، تلفن، رایانه شخصی، ماهواره، کابل فیبر نوری، و اولین امواج شبکه جهانی اینترنت، افت هزینه دوم و عاملی بر آغاز دوری دیگر از جهانی شدن است.

او در ادامه این گستره بر دیجیتالی شدن، مجازی شدن، و خودکارشدن بسیاری از امور را در دور سوم جهانی شدن در نظر می گیرد.

او بر این باور است که جهانی شدن مرحله سوم، قواره جهان را از کوچک به ریز کاهش داده و به موازات آن میدان بازی را نیز مسطح ساخته است.

فریدمن در این کتاب ده عامل یا نیرویی را که به زعم وی جهان را یکدست و مسطح ساخته است؛ برمی شمرد:

  • فروپاشی دیوار برلین
  • گسترش وب
  • نرم افزار گردش کار
  • امکان آپلود و ایفای نقش تئلیدات و خارج شدن از انفعال مصرف کنندگی صرف
  • بیرون سپاری
  • برون کرانه بری – انتقال کارخانجات به فرا دریاها –
  • زنجیره ای سازی عرضه
  • درون سپاری- همکاری تنگاتنگ شرکت های تخصصی و انجام عملیات نیابتی –
  • درونی سپاری – توان خلق و ساماندهی یک زنجیره و عرضه شخصی و نوعی خودیاری فرد –
  • مکمل های نیروزا – دیجیتال شدن همه فرایندها و مضامین آنالوگ، دستکاری و انتقال این مضامین بدون نیاز به تمهیدات ذهنی، امکان شخصی سازی این مضامین و دسترسی هر زمان، هر کجا، هر کس –

او تب توسعه زیر ساخت را ناکافی می داند و می گوید:

تصمیم یک کشور برای توسعه همگام با مسطح شدن جهان، به واقع تصمیمی مبتنی بر سه اقدام درست است: ایجاد زیرساخت لازم برای اتصال تعداد بیشتری از مردم با سکوی جهان مسطح، – از پهنای باند ارزان اینترنت گرفته تا تلفن های همراه و فرودگاه ها، و جاده های مدرن – آموزش درست برای ایجاد و امکان ابداع گری و همکاری بر سکوی جهان مسطح، و حکمرانی درست از سیاست های مالی تا حاکمیت قانون – به منظور ساماندهی تعامل میان مردم و سکوهای جهان مسطح در بارورترین شیوه ممکن – (توماس ال. فریدمن، 1393: چاپ 4، 430).

اما، با قبول بسیاری از گفته های لوهان و فریدمن به عنوان یک متخصص آینده پژوهی یا باریخ شناسی [13]، دنیای آینده را «اتاق شیشه ای»، می داند.

 بر این اساس نخست به عوامل اصلی در شکل دهی و محتوا بخشی به اتاق شیشه ای تحت عنوان کلان روندهای موثر بر آن خواهیم پرداخت:

  • شکل گیری خرده‌نظام های اقتصادی:

خرده نظام اقتصادی عبارت است از مجموعه‌ی نهادها، سازمان‌ها و روابط اقتصادی جریان تولید، مبادله و توزیع کالاهای اقتصادی از طریق آن‌ها به انجام می‌رسد و نیازهای مادی اعضای جامعه از طریق علمکرد آن‌ها تأمین می‌شود. این خرده‌نظام شامل عناصری همچون نظام بازار، روابط تولید و جریانات توزیع کالاهای مادی می‌شود.

  • شکل گیری خرده‌نظام سیاسی:

خرده نظام سیاسی عبارت است از مجموعه‌ی نهادها و سازمان‌هایی که با در اختیار داشتن انحصار اعمال قدرت مشروع، وظیفه‌ی تخصیص منابع، اداره‌ی جامعه، برقراری نظم و تعادل و برنامه‌ریزی برای توسعه و برابری در جامعه را بر عهده دارد.

این خرده‌نظام شامل عناصری همچون دولت، حکومت و دستگاه‌های حاکمیتی‌ای همچون قوه‌ی قضائیه و نیروها نظامی و انتظامی می‌شود. (قدرت سیاسی)

  • شکل گیری خرده نظام اجتماعی:

خرده‌نظام اجتماعی عبارت است از آن‌چه در صحنه‌ی واقعی تعاملات میان کنشگران فردی و گروهی می‌گذرد. این خرده‌نظام شامل عناصری همچون مجموعه کنش‌ها و کنش‌های متقابل مستقیم و غیر مستقیم اعضای جامعه، نهادها و گروه‌های اجتماعی می‌شود.

کلیه‌ی رفتارها و فرایندهای اجتماعی به عنوان بخشی از کنش‌های اجتماعی در این خرده‌نظام واقع می‌شوند اگرچه در سایر خرده‌نظام‌ها ریشه داشته باشند.

  • شکل گیری خرده‌نظام فرهنگی:

خرده نظام فرهنگی عبارت است از مجموعه‌ی عناصر نمادین جامعه که منبع ارزش‌ها، باورها و الگوهای تفکر و عمل اجتماعی هستند.

  • شکل گیری خرده نظام زیست محیطی :

خرده نظام زیست محیطی عبارت از مجموعه عوامل دگرگون ساز موثر ناشی از تغییرات محیط زیستی بر رفتار و سبک زندگی جامعه هدف می باشد.

  • شکل گیری خرده نظام و کلان نظام بین‌المللی:

نظام بین المللی نیز عبارت از محیطی است که نظامی از دولت – کشورهای گوناگون به عنوان اجزای آن دور هم گرد آمده اند.

این نظام شامل تقسیم کار جهانی، رسانه‌های جهانی، روابط سیاسی جهانی، اعمال تفوذ قدرت‌های جهانی و ارزش‌ها و هنجارهای جهان‌وطنی می‌گردد.

اکنون در نظام بین المللی نظام های منطقه ای موثر و نظام های جهانی تاثیر گذار در مسیر ایجاد تلاطم میان فرهنگ های منطقه ای، و جهانی شدن فرهنگ را ایجاد کرده اند.

اکنون در سایه دستاوردهای فناوری های ارتباطی مرگ فاصله ها صورت پذیرفته است؛ و در آینده نزدیک «فروریزش دیوار زبان»، یا «تولد ترجمه فراماشینی»، شاهد شکل گیری خرده نظام های بین المللی و ریزاندیشه های بزرگی خواهیم بود که به سرعت دگرگونی ها در لایه های گوناگون حیات بشری خواهند افزود.

  • شکل گیری کلان نظام زبانی :

توانایی در صحبت کردن (و نوشتن) به زبانی غیر از زبان مادری نوعی مهارت اجتماعی سودمند است.

 از دوران باستان، مردم برای برآورده کردن مقاصد اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی مجبور بوده‌اند با «خارجی‌ها» مکالمه کنند و مهارت‌ نخبگان در زبان‌های خارجی منجر به ترجمۀ بزرگترین آثار ادبی دنیا به تعداد زیادی از زبان‌ها شده است و متعاقباً تمام ملت‌ها از این آثار نفع برده‌اند.

 پیمان‌هایی که مسیر تاریخ را تغییر داده‌اند با کمک زبان‌های مشترک تدوین و منعقد شده‌اند؛ این زبان‌ها به طرفین درگیر فرصت داده‌اند گفتگویی تأثیرگذار با یکدیگر ترتیب دهند.

بنابراین، ترجمه مکتوب و ترجمه شفاهی نقش مهمی در تکامل انسان داشته‌اند.

دستاوردهای فنی که در تمام زمینه‌ها شاهدش هستیم دنیای مترجمان را به نحو مطلوب تغییر داده است.

ماشین‌های قدیمی تایپ مدت‌هاست که جای خود را به کامپیوتر داده‌اند؛ با هدف کمک به مترجمان برای ارائۀ نسخه‌ای دقیق‌تر از ترجمۀ متن مبدأ، مجموعه‌ای از ابزارها ابداع شده‌ و بهبود یافته‌اند.

ترجمه با کمک کامپیوتر ـــ که بوسیلۀ مترجمان خبرۀ کاربلد انجام می‌شود ـــ علاوه بر اینکه ارائه‌دهندۀ نسخه‌ای باکیفیت‌تر است، کاهش‌دهندۀ زمانی‌ست که صرفِ پروژه می‌شود.

ابزارهای کمک مترجم (CAT) ـــ نرم‌افزارهای واژه‌پرداز (مانند کنترل‌کننده‌های املا و دستور زبان)، کورپس‌ها، ابزارهای حافظۀ ترجمه، دیکشنری‌های آنلاین و … ـــ حرفۀ ترجمه را متحول کرده‌اند و منجر به تسریع فرایند ترجمه و بهبود کیفیت آن شده‌اند.

با وجود این، ترجمۀ ماشینی ـــ گزینه‌ای جدید و غیرقابل اعتماد که غیرحرفه‌ای‌ها برخی اوقات به آن متوسل می‌شوند ـــ نباید در میان ابزارهای یک مترجم معتبر طبقه‌بندی شود. اگرچه این نرم‌افزارهای «هوشمند» بوسیلۀ تفکری ممتاز خلق شده‌اند تا بتوانند زحمت مترجم را کاهش یا به هر نوع بشری نسخۀ ترجمه‌شده‌ای از متن را ارائه دهند، این ماشین‌ها به اندازه‌ای اعتمادناپذیرند که خروجی آنها، در حیطۀ ترجمۀ تخصصی، ابزار خنده شده است.

اگر می‌خواهید دربارۀ ناتوانی‌های ترجمۀ ماشینی نمونه‌ای بارز داشته باشید، می‌توانید به اثری از بیل برایسون با نام «زبان مادری» مراجعه کنید.

از دل برود هر آنکه از دیده رود: بنابر توضیح نویسنده، شخصی تصمیم گرفت

عبارت مشهور «out of sight, out of mind» را به یکی دیگر از زبان‌های اروپایی ترجمه کند.

نتیجۀ آن مدتی بعد به انگلیسی برگردانده شد و آنچه بر روی صفحه نمایان شد              «blind insanity» بود!

با توجه به اینکه «out of sight» و «out of mind» را می‌توان به عنوان معادل‌هایی برای blind  و  insanity در نظر گرفت، باید اذعان کرد که ماشین وظیفه‌اش را به خوبی انجام داده است، زیرا دو بخش از یک  proverb را به عنوان دو collocation مستقل در نظر گرفته است.

این مسئله قطع به یقین قدمی مثبت برای یک ماشین «گنگ» است اما آنچیزی نیست که ترجمۀ حرفه‌ای به آن می‌پردازد.

به منظور استفادۀ مؤثر از ترجمۀ ماشینی، باید به هر دو زبان تسلط داشته باشید؛ در غیر این صورت، در تشخیص دادن نقصان‌ها و، در پی آن، اصلاح کردن اشتباهاتی که منجر به ابهام و افت کیفی می‌شوند ناتوان خواهید بود.

افرادی که از این نرم‌افزارها استفاده می‌کنند در پیرامون ما به کرات دیده می‌شوند، اما کاربرد آنها بیشتر به گوشی‌های موبایل و محیط‌های غیررسمی محدود می‌شود.

بیشتر استفاده‌کنندگان از نرم‌افزارهای ترجمه دانش‌آموزانی هستند که برای حل تمارین دروس زبانشان روی به این ابزارها می‌آورند.

زمانی که صحبت از سرویس‌های ترجمۀ تخصصی می‌شود، نباید فراموش کرد که ترجمه صرفاً به هم چسباندن تعدادی مشخص از لغات در قالب یک جمله نیست، که متأسفانه عملی‌ست که ترجمۀ ماشینی انجام می‌دهد.

هدف از ابزارهای کمک مترجم (CAT) که به نظر می‌رسد، جزئی جدایی‌ناپذیر از حرفۀ مترجم باشند، کمک کردن به مترجم است نه آموزش دادن.

در بحث دانش زبانی، رشد حرفه‌ای و تمرین مداوم است که می‌تواند مترجمی حرفه‌ای بسازد.

این بیان آلینا  سینکان[14]  به عنوان یک مترجم و مدیرعامل صندوق ترجمه اگرچه درست است؛ ولی پایدار نیست و از مانایی برخوردار نمی باشد.

فناوری امروزه به دنبال آن است که تا انسان بتواند احساسات و هیجانات خود را از راه دور انتقال دهد. MeMe

وسیله ای است که این امکان را برای شما فراهم می کند تا احساسات و هیجانات خود را از راه دور ابراز کنید.

این فرایند شامل ارائه دستگاه به یک فرد و کنترل آن با یک کامپیوتر برای بالا بردن و بهبود ارتباطات احساسی است. طراح این فناوری شِن کروزیر[15]  است.

شما هم مثل من می دانید که انتقال احساسات کاری بس سنگین تر از انتقال واژگانی است که حامل احساسات هستند.

برگرداننده یا مترجم صوتی [16]  از این نمونه است. این نرم افزار یک دیکشنری فوق العاده است که شما می توانید کلمه یا جملات را به یک زبان به آن بگوئید و ترجمه آن را به زبان دیگر بشنوید.

این دیکشنری قدرتمند قابلیت ترجمه 28 زبان زنده دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی، چینی، اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی، روسی را داراست و از زبان فارسی نیز پشتیبانی می کند.

لازم به ذکر است که دانلود و نصب نرم افزار کاربردی برگرداننده صوتی بر روی تبلت و گوشی های آیپد، آیپاد و آیفون با سیستم عامل iOS 5.0 یا بالاتر نصب و اجرا می شود.

دگرگونی دائمی در فناوری های ارتباطی:

شاید بتوان ویترین اصلی توانای و استعداد آدمی در سیر تکاملی دستیابی به فناوری های مدرن را در فناوری ارتباطات دانست.

هیچ اختراعی مانند اختراع زیان و خط یا ماشین چاپ و اینترنت و در آینده ی نزدیک زمان اوترنت، در حیات بشری و سبک زندگی آدمی موثر نبوده اند.

ژرفای اثر اراهبردی این فناوری ها به حدی است که حتی در کیهان شناسی  [17] آدمی دگرش ها و گشتارهای بسیاری را ایجاد کرده است.

با توجه به تغییرات ایجاد شده در وسایل ارتباطی و نقش آنان در زندگی بشر امروز می توان نتیجه گرفت، ما شاهد تحول در الگوهای ارتباطی هستیم و نمی توانیم منکر این تغییر و گسترش رویکردهای دو سویه شویم؛ در نتیجه این عصر را می توان، عصر رسانه های غیر توده ای یا فرااجتماعی نامید که رقیبی سرسخت برای رسانه های جمعی است.

تافلر اعتقاد دارد: «به رسانه های همگانی حمله شده است، رسانه های جدید غیر توده ای در حال گسترش اند و با رسانه های جمعی به رقابت برخاسته اند و حتی جایگزین آنها شده اند؛ یعنی جایگزین رسانه هایی که روزی بر تمامی جوامع موج دوم سلطه داشته اند. بنابراین موج سوم، عصر واقعا جدیدی آورده است». (تافلر، 1372، 228).

این تکنولوژی های جدید تاثیر عمیقی بر روابط فردی و اجتماعی می گذارد و تصور ما را از جهان پیرامون دگرگون می سازد.

از طرفی، پیام به جای اینکه برای توده مردم فرستاده شود و تشابه و یکسانی را به وجود آورد، برای گروه های غیر توده ای و کوچک فرستاده می شود که موجب غیرتوده ای شدن می گردد.

در مجموع می توان گفت، این تکنولوژی جدید برای بسیاری فعالیت های برنامه ریزی و مدیریتی مقرون به صرفه است.

 از وسویی دیگر طبقه عوام را به توده ها[18]، و توده ها را به برگزیدگان انتقال مکان ادراکی و منزلت طبقاتی، می دهد.

رسانه ها در این عصر، تنوع را بیشتر می کنند و به جای دهکده جهانی واحد، برخلاف پیش بینی مارشال مک لوهان، نظریه پرداز کانادایی رسانه ها، احتمالاً شاهد چند گانگی دهکده های کاملا متفاوت جهانی خواهیم بود، تمام آنها به نظام جدید رسانه ها متصل خواهند بود؛ ولی همه آنها می کوشند تا هویت فرهنگی، قومی، ملی و سیاسی خود را حفظ کنند و ارتقا بخشند. (تافلر، 1374، 524 ـ 523).

در عصر اطلاعات رسانه ها به یک دیگر آمیخته شده اند.

امروزه میلیون ها کامپیوتر، تلفن های ماهواره ای و فکس به هم متصل هستند و نمی توان آنها را از یک دیگر منفک ساخت و هر خبری در آن واحد از تمامی این وسایل ارتباطی منتقل می شود و پیام های آنان از مرز کشورها می گذرد و وارد جوامع می شود.

رسانه های نوین دیگر به مفهوم کلاسیک یا دیرزمانگی آن، رسانه های همگانی نیستند که پیام های محدودی را برای انبوهی از مخاطبان متجانس پخش کنند.

امروزه به دلیل چندگانگی پیام ها و منابع، مخاطبان، قدرت انتخاب بیشتری پیدا کرده اند. مخاطبان دوست دارند، پیام های خود را انتخاب کنند و این امر، دسته بندی آنان را عمیق تر می سازد و رابطه فردی میان فرستنده و گیرنده را افزایش می دهد.

مخاطب در این گستره دیگر یک شنونده یا «شنودگر» منفعل نیست بلکه به یک «پیام اندیشِ» فعال تبدیل شده است.

در نتیجه می توان گفت این رسانه های نوین مخاطبان پراکنده و متنوعی را به وجود آورده اند که دیگر نمی توان آنان را انبوه با توده مخاطبان نامید، زیرا این مخاطبان دیگر پیام واحد دریافت نمی کنند و با انبوه پیام ها مواجه هستند که یک دستی و یکپارچگی را از آنان گرفته است.

 رسانه در این گستره به دنبال ارسال پیام نیست یا نمی خواهد به افزایش سطح دانش شنودگران پیام در بستر انتقال هدفمند اطلاعات نایل آید؛ بلکه می خواهد او را به عنوان یک پیام اندیش فعال در تولید رسانه ای مشارکت دهد و بر اساس موجودیت او نه به عنوان پیام گیر؛ که به عنوان یک پیام پرور و پیام ساز فعال وی را در سهام تاثیرگذاری رسانه ها شریک نماید.

این رسانه های الکترونیکی بودند که موجب گسترش نگرش انسان ها شدند و موجب گردیدند، افق دید آدمی نسبت به مسائل گسترده تر از قبل شود، به گونه ای که در نحوه زندگی و تصمیم گیریش تاثیر گذار شود.

بشر امروز مانند انسان دیروز که برای مشخص کردن جایش در جنگل، اصوات نامفهوم و شاخه های شکسته را به کار می برد نیست، امروزه او، هم از گفتار استفاده می کند و هم از زبان نوشتار، از طریق ماهواره ارتباط برقرار می سازد، تقریباً هر نوع اطلاعاتی را به یاد می سپارد و مدتی بعد مقادیر عظیم از نو تولید می کند، او آموخته است که اطلاعات را در زمان و نیز مکان انتقال دهد. (آذرنگ، 1371، 36).

بدین ترتیب می توان گفت: در طول تاریخ انسان همیشه تلاش کرده تا وسیله ای برای برقراری ارتباط در اختیار داشته باشد؛ هر چند که در دوره های اولیه این وسایل قدرت زیادی برای حمل پیام و اطلاعات نداشته اند؛ ولی برای انسان آن روز مطلوب بوده است.

این تکنولوژی های ابتدایی به تدریج گسترش یافتند تا جایی که در زمان حال، با تکنولوژی های اطلاعاتی رو به رو هستیم که در حال متحول کردن نحوه زندگی و تفکر انسان معاصر می باشند.

در کنار این کلان روندهای متفاوت در ارتباط با گذار از دهکده جهانی به جامعه یکدست شده، و از آن به اتاق شیشه ای؛ باید به روند های ششگانه در قالب STEEP  V اشاره داشت.

  • «روندهای اجتماعی»، روند های اجتماعی موثر[19]  بر تغییر و تحول در جهان امروز عبارتند از :
    • روند فراملی شدن محیط طبیعی حیات انسان
    • روند تغییر و تحول در جغرافیای کمی و کیفی جمعیت
    • روند دگرگونی در حیاط مصنوعی و خودساخته انسان
    • روندهای ناظر بر تولید افکار جدید
    • روند گسترش تکنولوژی های نوین ارتباطی
    • روند دمکراتیک گرایی در گستره ی نگرش های اعلامی حكومت ها
    • روند گسترش همگرایی های رقابت محورانه در چارچوب شکل گیری ریزاتفاق های فروملی و کلان اتحادیه های فراملی
    • روند شکل گیری و گسترش خشونت مجازی و گسترش آن در واقعیت موازی با فضای مجازی
    • روند گسترش جنگ های محلی و منطقه ای به موازات جنگ پنهان در میان قدرت های جهانی
    • روند جهانی مدرنیته و مقاومت سنت گرایی و محافظه کاری در برابر آن و تبدیل آن به رودرویی جهانی مدرنیته و سنت گرایی
  • «روندهای فناورانه»، روندهای فناورانه موثر بر دگرگونی در جهان امروز عبارتند از:
    • روند توسعه و گسترش فناوری رسانه ای
    • روندافزایش پهنای باند رسانه ای
    • روند نوآوری در تکنولوژی رسانه ای
    • روند افزایش اطلاعات دیجیتال
    • روند تکه تکه شدن مداوم رسانه ها
    • روند سفارشی سازی مورد انتظار و در دسترس
    • روند توسعه صنایع رسانه ای و دستیابی به اطلاعات از طریق موبایل با استفاده از خدمات اوترنتی.
    • روند افزایش سطح انتقال آزاد اطلاعات و بدون سانسور توسط اوترنت
    • روند توسعه شبکه های اجتماعی
    • روند افزایش سطح قدرت شرکت های بزرگ رسانه ای تحت مالکیت خصوصی
    • روند
  • «روندهای اقتصادی»، روندهای اقتصادی موثر بر دگرگونی در جهان امروز عبارتند از:
    • روند تقابلی مدرنیزاسیون، با سنت گرایی در عرصه ی رفتار ها و کنش های اقتصادی
    • روند تقابلی اقتصاد دولتی و متمرکز با اقتصاد آزاد و شبکه ای
    • روند تقابلی جهانی شدن سیستم های پولی و مقاومت اقتصاد های ملی، منطقه ای و بین قاره ای با سلطه ی دلار در بازارهای بین المللی
    • روند گسترش اقتصاد بی وزن و اقتصاد فرهنگی
    • روند گسترش جهت گیری تطبیقی توسعه و رشد ملی در مقیاس ها گوناگون ملی، منطقه ای و بین المللی
  • «روندهای زیست محیطی»، روندهای زیست محیطی موثر بر دگرگونی جهان امروز، عبارتند از:
    • گسترش اقتصاد های دانش بنیان
    • دگرگونی اشتغالات
    • درهم ریختگی محیط طبیعی و گرایش شدیدتر به زندگی در فضای مجازی – واقعیت موازی –
    • درهم تنیدگی محیط انسان ساخت و محیط اجتماعی در زیست حیات مجازی آدمی
  • «روندهای سیاسی»، روندهای سیاسی موثر بر دگرگونی در جهان امروز، عبارتند از:
    • فرایند افسون زدایی در برابر مقدس گرایی دینی
    • فرایند هویت یابی ملی در گستره ی فرهنگ های بومی در برابر هویت یابی فراملی در گستره ی جهانی شدن فرهنگ
    • جار و جنجال مجازی و دگرگونی احزاب سیاسی، افزایش گستره و ژرفای ارتباطات سیاسی در فضای مجازی
    • دگرگونی رهبری سیاسی، گشتاورهای شدید محتوایی در شکل رهبری سیاسی
    • دگرگونی حکومت سیاسی، حکومت به معنای عنصر عینی اعمال قدرت در حال تحولات وسیعبی است
    • دگرگونی مخاطب سیاسی، رسانه های نوین دیگر به مفهوم کلاسیک یا دیرزمانگی آن، رسانه های همگانی نیستند.مخاطب در این گستره دیگر یک شنونده یا «شنودگر» منفعل نیست بلکه به یک «پیام اندیشِ» فعال تبدیل شده است.
  • «روندهای ارزشی – فرهنگی»، روندهای ارزشی – فرهنگی موثر بر دگرگونی در جهان امروز عبارتند از :
    • سیالیت بیشتر اصول و ارزش ها
    • -جهانی تر شدن ارزش های مشترک انسانی
    • افزایش پهنای باند مازاد نشانگان
    • دگرگونی مدرنتیه سیاسی
  • قطعیت های آینده:
    • پهنای باندها بزرگ تر خواهند شد.
    • نسل دیجیتال فرسوده خواهد شد.
    • فناوری های فرادیجیتال به میان خواهند آمد.
    • اطلاعات بیش تر از گذشته در دسترس خواهد بود.
    • سخت افزارها قدرتمند تر و روند کاربری آن ها افزایش می یابد.
    • شبکه های اجتماعی تکامل خواهند یافت.
    • مرگ فاصله های میان حسی در چارچوب گسترش فناوری های ارتباطی فرا خواهد رسید.
    • انسان سایبری در فضای واقعی و واقعیت موازی با آن ظهور بیشتری پیدا خواهد کرد.
  • روند های عدم قطعیت:
    • شکل کلی روند توسعه شبکه های فرااجتماعی.
    • سرعت نوآوری در تکنولوژی.
    • توانایی ما در توسعه فرایند افزایش اطلاعات دیجیتال.
    • شکل دهی به دنیای ارتباط از راه دور در دوران فروریزش بزرگ مرزهای زبانی 2050
    • اثر تکه تکه شدن مداوم رسانه ها.
    • سطح سفارشی سازی مورد انتظار و در دسترس.
    • سیالیت تعداد مردم، و قانون گذاران، در مورد مراقبت از حریم شخصی.
  • فهرست کردن نيروهاي پيشران شکل دهنده به نيروهاي کليدي:

مجموعه اي از روندها و نيروهاي کلان و پيشران وجود دارند که عوامل کليدي فهرست شده در گام دوم را تحت الشعاع خود قرار مي دهند.عواملي همچون نيروهاي پيشران اجتماعي، فناورانه، اقتصادي، زيست محيطي، سياسي و فرهنگي، یا ارزشی بر اساس(STEEP V)

  • دگرگونی ارتباطات سیاسی
  • دگرگونی دموکراسی
  • دگرگونی مخاطبان.
  • دگرگونی فضای عمومی
  • دگرگونی شهروندی
  • دگرگونی زندگی شهری
  • عمومی تر شدن حیاط زندگی بشر
  • دگرگونی مخاطب سیاسی
  • دگرگونی حکومت
  • دگرگونی رهبری سیاسی
  • هرج و مرج مجازی و دگرگونی احزاب سیاسی
  • دگرگونی مدرنتیه سیاسی
  • سیالیت بیشتر اصول و ارزش ها
  • افزایش پهنای باند مازاد نشانگان
  • دگرگونی اشتغالات
  • گسترش اقتصاد های دانش بنیان
  • نوآوری در تکنولوژی رسانه ای
  • توسعه و گسترش فناوری رسانه ای
  • افزایش پهنای باند رسانه ای
  • جهانی تر شدن ارزش های مشترک انسان
  • انقلاب چهارم ارتباطات، ناشی از ورود به فروریزش بزرگ مرزهای زبانی 2050
  • انتخاب منطق هاي سناريو

منطق سناريو را بايد نقشه اي دانست که بر اساس آن توصيف داستاني از يک آينده احتمالي ترسيم مي گردد.

پیتر شوارتز در کتاب «هنر دیدگاه بلند مدت»، از نقشه هایی که بارها اتفاق افتاده است، و آن هایی که در برخی از دوره های زمانی تکرار شده است؛ سخن گفته است.

برنده و بازنده ها: جهان صحنه ی اجرای یک بازی بزرگ است که همانند همه بازی های دیگر برد و باخت و پاداش دارد.

مجموع بردو باخت های آن صفر است، و بازیگران آن همانند دشمن با یکدیگرر رقابت دارند

چالش و پاسخ: جهان مجموعه ای از مانع های عظیم است که باید بر آن ها غلبه و آن ها را فتح کرد.

قهرمان کسی است که با براینگختن خلاقیت ها و نو آوری های خود بر موانع غالب می شود.

تکامل: رشد و تکامل در یک مسیر مارپیچی شکل و به طور پیوسته به سوی جلو جریان دارد.

به خاطر مسیرعادی و ساده ای که تفکر دانشمندان و مهندسان آن را می پیماید عموما از این نقشه به عنوان محور استفاده می شود.

انقلاب: ناپیوستگی از صفات بارز سناریوهای انفلاب محور است.

ظهور شبکه ی جهانی وب، راهی است که از مسیر معمول تکاملی فناوری منشعب شده است.

تنها افراد اندکی وب را آینده نگاری کردند و عده ای هم که آن را پیش بینی کردند، هیچ ایده ای پیشرفته ای درباره حیطه ی آن و سرعت رشدش نداشتند.

دوره: بعضی نقشه ها، مخصوصا آن هایی که بر مبنای روند های اقتصادی و جمعیتی هستند، ذات و طبیعت دوره ای دارند (بنیاد توسعه فردا، 95:1384).

نگارنده در این جا به ترکیبی از روش چهارم و پنجم برای ترسیم سناریوی مطلوب آینده رسانه ها در چارچوب محتوایی سناریوی شگفت انگیز هرمان کان و شیوه ی درختی بر می آید.

  • گام ششم: ارائه شرح تفصيلي از سناريو

در اين گام مجددا به عوامل و روندهاي فهرست شده در گام هاي دوم و سوم مراجعه مي کنيم.

در هر سناريو بايد همه عوامل و روندهاي کليدي مورد توجه قرار گيرند.

بايد مشخص نمود که کدام يک از عدم قطعيت هايي که در گام هاي قبلي فهرست نموده ايم، بايد در کدام سناريو تعبيه گردد.

نیروهای پیشران منطق هایی را که موجب تمایز سناریوهاست، مشخص می سازند.

پس از آن پروراندن طرح ابتدایی سناریو با استفاده از فهرست فاکتورهای و فرایندهای ام دوم و سوم میسر خواهد بود.

همه فاکتورها و فرایندهای کلیدی مورد توجه قرار گیرد.

در پایان بخش های یک سناریو را به صورت یک داستان منسجم به یکدیگر می چسبانند.

ارتباطات مورد نظر با سه روش شهودی، تحلیل تأثیر فرایند، و تحلیل تأثیر متقابل آشکار می شود:

روش شهودی یکی از این رویکردهای روشمندانه را در بر می گیرد.

برای نخستین بار پیرواک در سال 1985این روش را که روشی شهودی، خلاقانه و بسیار توصیفی است، معرفی کرد و شرکت های  SRI و She آن را به کار گرفتند.

کاربران این روش هر یک از این عوامل را مورد توجه قرار می دهند و دو یا سه پیامد احتمالی آن را به عنوان فرضیه در نظر می گیرند؛ سپس هر یک از پیامدها را به یک داستان پیچیده ضمیمه می کنند.

در تلاش حاضر برای طراحی سناریوی محتمل «اتاق شیشه ای»؛ بر آن است که روش ترکیبی شهودی – تحلیل تاثیر فرایند را با تکیه بر رویکرد شهودی، مورد استفاده قرار دهد.

بهره برداری از این روش تکمیلی منطبق با جهت گیری پیش بینی هرمان کان و درخت احتمال بر مبنای معرفت شناسی خردورزی انتقادی – پست پسا پساپوزیتویسم – برای تصویر پردازی از سناریوی محتمل تاثیر آینده رسانه ها بر جنبش های نوین اجتماعی خواهد بود.

  • سناریوی اتاق شیشه ای
    • تحلیل روند ها
      • روند فراملی شدن محیط طبیعی حیات انسان
      • روند تغییر و تحول در جغرافیای کمی و کیفی جمعیت
      • روند دگرگونی در حیاط مصنوعی و خودساخته انسان
      • روندهای ناظر بر تولید افکار جدید
      • روند گسترش تکنولوژی های نوین ارتباطی
      • روند نوآوری در تکنولوژی رسانه ای
      • روند افزایش اطلاعات دیجیتال
      • روند تکه تکه شدن مداوم رسانه ها
      • روند توسعه شبکه های اجتماعی
      • روند افزایش سطح قدرت شرکت های بزرگ رسانه ای تحت مالکیت خصوصی
      • روند تقابلی مدرنیزاسیون، با سنت گرایی در عرصه ی رفتار ها و کنش های اقتصادی
      • روند تقابلی اقتصاد دولتی و متمرکز با اقتصاد آزاد و شبکه ای
      • روند تقابلی جهانی شدن سیستم های پولی و مقاومت اقتصاد های ملی، منطقه ای و بین قاره ای با سلطه ی دلار در بازارهای بین المللی
      • درهم ریختگی محیط طبیعی و گرایش شدیدتر به زندگی در فضای مجازی – واقعیت موازی –
      • درهم تنیدگی محیط انسان ساخت و محیط اجتماعی در زیست حیات مجازی آدمی
      • فرایند افسون زدایی در برابر مقدس گرایی دینی
      • فرایند هویت یابی ملی در گستره ی فرهنگ های بومی در برابر هویت یابی فراملی در گستره ی جهانی شدن فرهنگ
      • سیالیت بیشتر اصول و ارزش ها
      • -جهانی تر شدن ارزش های مشترک انسانی
      • افزایش پهنای باند مازاد نشانگان
      • دگرگونی مدرنتیه سیاسی
  • روند داستان

آدمی در دنیای آینده با رسانه هایی روبرو خواهند بود که ابعاد دو بعدی زندگی انسان – مکان و زمان – را به ابعاد چهار یا پنجگانه ای سوق خواهند داد که حیات آدمی را به سمت و سوی یک زندگی هلوگرافیک خواهد راند.

 رسانه ها از حالت منولوگی یا یک سویه خارج؛ و جهت گیری دیالوگی پیدا خواهند کرد.

 نه تنها فاصله ها خواهند مرد که مرزهای اختلافات زبانی فرو خواهد ریخت.

مرگ فاصله ها و فروریزش دیوارهای اختلاف زبان ها، «فروریزش عظیم، big crunch»، ابعاد گوناگونی از خروجی ها و پیامدهای مختلف را به همراه خواهد داشت.

کنده شدن آدمی از مکان و زمان، در فضای مجازی و داخل شدن آدمی به دنیای واقعیت های موازی صورت خواهد گرفت.

این فرایند به تمرکز زدایی می انجامد.

تمرکز زدایی یکی از پیامدهای تکنولوژی اطلاعات است که بیش از همه مورد اشاره قرار گرفته است.

تجلی تمرکز زدایی در موارد بسیاری ازجمله انجام کار از راه دور، تولید از راه دور، برگزاری کنفرانس از راه دور، خریداری مایحتاج از راه دور، و انجام امور بانکی از راه دورقابل مشاهده است.

تمرکززدایی پارادایم وحدت در کثرت، و کثرت در وحدت را با انقلابی دگرگونساز روبرو می سازد.

این بار داستان، از وحدت شروع و به وحدت نیز ختم نمی شود. کثرت در وحدت، و وحدت در کثرت معناپذیر می شود.

هویت دچار دگرگونی درونی می شود.

نقطه تشابه در شکل دهی به هویت انسان ها نه در ذات گرایی هویتی، نه در رویکرد گفتمانی به هویت، و حتی نه در نگرش کل گرایانه به هویت که از دریچه ی نگرش «حرکت دائمی هویت در قالب واقعیت»، ثبات می پذیرد.

 به این معنا دیگر گسترده حیات آدمی، نه دهکده جهانی، نه جهان مسطح و یکدست شده، که جهانی است که در اتاق شیشه ای معناپذیر و تعریف پذیر خواهد شد.

رسانه های نوین دیگر به مفهوم کلاسیک یا دیرزمانه آن، رسانه های همگانی نیستند.

مخاطب در این گستره دیگر یک شنونده یا «شنودگر» منفعل نیست بلکه به یک «پیام اندیشِ» فعال تبدیل شده است.

به موازات رشد فناوری های ارتباطی؛ قدرت در مسیر تداوم هویتی خود تحت تاثیر این فناوری تغییر حرکت داد.

قدرت در این مسیر – در خط تداوم خود – از قدرت ساده یا مکانیکی، به قدرت پیچیده ارگانیکی و از آن به قدرت شبکه ای پیچیده نقل مکان کرده است.

امروز مفهوم قدرت در بستر هم آغوشی قدرت سخت با نرم، در قدرت هوشمند تجلی پیدا کرده است، و با ممزوج شدن با اقناع آفرینی های رسانه ای توان آن را یافته است که در قالبِ شبکه های درهم تنیده ی اجتماعی و فناوری ناشی از گسترش اوترنت در آینده ی نزدیک شکل دهنده به قدرت هوشیارانه، در جامعه ی فراشبکه ای باشد.

قدرت در آینده اذهان هلوتراپیک را در گستره ی جهانی به یکدیگر متصل خواهد کرد.

فروریزش بزرگ رخ خواهد داد و جهان هلوتراپیک به الگوی زندگی انسان و حیات بشر تبدیل خواهد شد.

جهان به کثرت در وحدت و وحدت در کثرت، تمایل دارد. اجتماع بشری به ملت – رسانه ای بزرگ و دولت – رسانه ی جهانی تبدیل خواهد شد.

زیست بوم انسان، جهان زیستی به پهنای امواج رسانه ای را در بر خواهد گرفت.

«آرش کمانگیر[20]» دیگری تیر را از زه کمانی به نام «فررسانه های بین المللی»، رها خواهد کرد.

مرز این سرزمین جدید در جایی پایان خواهد پذیرفت که تیر رها شده از این کمان؛ بر هدف نشیند.

میکرو جهان انسانی به ماکرو جهان قدرت انسان تبدیل خواهد شد. دموکراسی – با همه خوبی ها و بدی هایش – گریز ناپذیر خواهد بود.

آدمی در اتاق شیشه ای به کوچکی یک تلفن همراه زیست خواهد کرد و مرزهایی به بزرگی زیست جهان طبیعی بشر خواهد داشت.

 به بیان دیگر، زیست بوم آدمی در اتاق شیشه ای به کوچکی یک تلفن همراه خواهد بود و مرزهایی به بزرگی زیست جهان طبیعی بشر خواهد داشت.

ذهن هلوتراپیک برای این مجموعه گفتار در درون اتاق شیشه ای تکثر خواهد پذیرفت.

 بر اساس قانون هلوتراپی هرذره از این ذهن متکثر شده دارای همان قدرتی خواهد بود که در پیکره ی واحد خود داشت.

این نگرش به مثابه الگوی تبیین کننده ی پنداشته ی «فردی تر شدن فرافردی قدرت»، در اتاق شیشه ای به میان می آید.

اتاقی که در آن «میکرو انسان سایبری دانش بنیاد»، به ابرقدرتی موثر در عرصه ی جهانی تبدیل خواهد شد.

در این جا است که هویت تغییر هویت خواهد داد.

انقلابی عظیم و مدرنیته ای جدید در اه خواهد بود، هویت های ملی به هویت های تک سرنشین دانش بنیاد، تبدیل خواهد شد.

در دیدگاه علم نیوتونی، زندگی، آگاهی موجود بشری، و هوش خلاق، محصولاتی فرعی و تصادفی بودند که از مجموعه خیره کننده ای از ماده پدید آمده اند.

انسان با همه پیچیدگی هایش در این گستره ی نگاه؛ شیئ مادی پنداشته می شد.

مطالعات و کاوش های جدید در مواردی چون مطالعه بر «زیراتمی »، ها که به اکتشاف خاصیتی تحت عنوان «پارادکس موج – ذره»،انجامید؛ نشان داد که «آگاهی صرفا منعکس کننده ی منفعل دنیای عینی و مادی نیست، بلکه نقش فعالی در خلق خود واقعیت ایفا می کند» (گروف، بنت، 11:1390).

«به جای وجود اشیای مجزا و فضای خالی میان آن ها، اکنون کل جهان یک میدان واحد و پیوسته با چگالی متغیر تلقی می شود. در فیزیک جدید، ماده و انرزژی قابل تبدیل به یکدیگرند. در این جهان بینی تازه، آگاهی بخشی لاینفک از ساختار جهان است، جهانی که مسلماً به فعالیت های موجود در سر ما محدود نمی شود» (گروف، بنت، 12:1390).

اکنون جهانی داریم که نظامی پیچیده از پدیده های ارتعاشی است و نه انبوه عظیمی از اشیای نیوتونی، این نظام های ارتعاشی ویژگی ها و امکاناتی دارند که خارج از تصورات علم نیوتونی است.

طبق نظریه ی هولوگرافیک تمام موجودات جهان از یک هم بستگی ماهوی برخوردارند که این هم بستگی در لایه اصیل نظم – نظم مستتر – برقرار است و در واقع آن چیزی که ما از آن به عنوان نظم در جهان نام می بریم چیزی نیست جز نظم نامستتر، و این نظم نامستمر در امواج رسانه ای زیست بوم آینده بشری را در میکرو ذره های ماکروشده و در اتاق شیشه ای به نمایش درخواهند آورد.

اگر این نکته ی آلبرت انیشتین را بپذیریم که «زیباترین چیزی که می توانیم تجربه کنیم امر اسرارآمیز است این است منبع تمام هنرها و علوم حقیقی»؛ خواهیم پذیرفت که دو دنیای اسرارآمیز وجود دارد که نمی توان از آن ها به راحتی عبور کرد:1- آدمی و 2- زمان، آدمی در دنیای آینده با رسانه هایی روبرو خواهند بود که ابعاد دو بعدی زندگی انسان – مکان و زمان – را به ابعاد چهار یا پنجگانه ای سوق خواهند داد که حیات آدمی را به سمت و سوی یک زندگی هلوگرافیک خواهد راند.

رسانه ها از حالت منولوگی یا یک سویه خارج؛ و جهت گیری دیالوگی پیدا خواهند کرد. نه تنها فاصله ها خواهند مرد که مرزهای اختلافات زبانی فرو خواهد ریخت.

 مرگ فاصله ها و فروریزش دیوارهای اختلاف زبان ها، «فروریزش عظیم،[21] ابعاد گوناگونی از خروجی ها و پیامدهای مختلف را به همراه خواهد داشت.

کنده شدن آدمی از مکان، و زمان، در فضای مجازی و داخل شدن آدمی به دنیای واقعیت های موازی جهان زیست آدمی را به وسعت باند پرپهنای ارتباطات بین المللی گسترش می بخشد.

این فرایند به تمرکز زدایی می انجامد. تمرکز زدایی یکی از پیامدهای تکنولوژی اطلاعات است که بیش از همه مورد اشاره قرار گرفته است.

 تجلی تمرکز زدایی در موارد بسیاری ازجمله انجام کار از راه دور ، تولید از راه دور، برگزاری کنفرانس از راه دور، خریداری مایحتاج از راه دور، و انجام امور بانکی از راه دورقابل مشاهده است. تمرکززدایی پارادایم وحدت در کثرت، و کثرت در وحدت را با انقلابی دگرگون ساز روبرو می سازد.

رسانه های نوین دیگر به مفهوم کلاسیک یا دیرزمانه آن، رسانه های همگانی نیستند.

مخاطب در این گستره دیگر یک شنونده یا «شنودگر» منفعل نیست بلکه به یک «پیام اندیشِ» فعال تبدیل شده است.

موج های رسانه ای فراز و نشیب خواهند داشت.

 نام ها تغییر خواهد کرد؛ اما، حرکت دائمی به سوی درهم تنیدگی ابعاد گوناگون حیات بشری را معنادار خواهند نمود موج‌های منتج از اینترنت ٢ به شکل تقریبی از شبکه اورکات آغاز شد و به یاهو ٣٦٠ و زیگزاگ رسید و بعد فیس‌بوک و توییتر و شبکه‌های دیگر به دنبال آن آمدند.

دنبال‌کردن مسیر نشان می‌دهد که این شبکه‌ها به صورت موج‌های متوالی در فضای اینترنت ٢ عمل می‌کنند و پس از مدتی که ظرفیتشان پر می‌شود، فروکش می‌کنند، اما، در نهایت این امواج رسانه ای است که در قالبی جدید چهره نشان خواهد داد.

شبکه های اجتماعی در پرتو گسترش ارتباط و اشتراک منابع در نهایت، سیستم های بسته اجتماعی را باز و دموکراتیک، و سیستم های باز را به دموکراسی مستقیم متمایل می سازد .

قدرت هلوتراپیک و جهان را هلوگرافیک می نمایند.

به این ترتیب است که جهان درگیر «مازاد نشانگان»، می شود.

چرخش گسترده نشان های جند معنایی که موجب می شود الصاق هر گونه معنای مسلطی را در جماعت های گوناگون جامعه بشری دشوار و غیر ممکن سازد.

با گسترش پهنای باند، سرعت، و شدت تاثیر تکثر اطلاعات انقلاب پارادایمی در حوزه ی حیات اجتماعی از وحدت در کثرت و کثرت در وحدت به کثرت در وحدت و وحدت در کثرت خواهیم بود که موجب دگرش هویت های اجتماعی از دمکراسی سیاسی به دمکراسی اجتماعی خواهد شد که در آن نه حکومت ها و دولت ها  که رسانه ها و شبکه های اجتماعی رهبری و مدیریت جوامع را به عهده خواهند گرفت.هر فرد برای خود هویتی تک سرنشین دانش بنیاد خواهد داشت .

اتاق شیشه ای نه به کوچک شدن که به میکروزه شدن جهان و گذار از دهکده جهانی به اتاق شیشه ای جهان خواهد انجامید که مهم ترین وجه پیشران آن فناوری های رسانه ای است.

فناوری هایی که دهکده جهانی و جهان مسطح را به اتاق شیشه ای تبدیل خواهند کرد.

دولت ها به روسای اجرایی رسانه ها تبدیل خواهند شد و به جای رهبری رسانه ها  توسط آن ها، این رسانه ها خواهند بود که رهبری نیروهای اجتماعی را به عهده گرفته و مدیریت سیاسی را از طریق رهبری اجتماعی اعمال؛ و وجه سیاسی آن را توسط دولت های در مقام سمبل وحدت سیاسی، مدیریت خواهند کرد.

انتقال نبرد قدرت به عنوان یک امر سیاسی واقع به واقعیت مجازی شده ی سیاسی در پرتو افزارمندی رسانه ای؛ رسانه ها در تبدیل آرمان های نمادین به اصول و ارزش ها، تبدیل ارزش ها به هنجارها، و ساختِ نمادها و موجودات نمادین؛ به پررنگ تر شدن دودسته از قدرت پردازی های مبتنی بر فرهنگ توده گرا و متعالی امکان پذیرتر خواهد شد.

فرهنگ بخش انسان پرداخته و جمعیت پذیرفته ی حیات بشری است و رسانه ها حاملِ فرهنگ های گوناگون و مستعد پرورش هژمونی در حوزه ی حیات اجتماعی و سیاسی هستند.

در اتاق شیشه ای اصطکاک این فرهنگ متعالی با فرهنگ توده ای از یک سو و فرهنگ فاخر با فرهنگ پست از سوی دیگر جامعه بشری را با نوع سهمگینی از تلاطم های جدید و تعارض های مدرن تر روبرو خواهد ساخت.

در این مبارزه مدرن آن چه اهمیت دارد و موجب پیروزی می شود نه قدرت نظامی یا حتی اقتصادی که مهم تر از همه ی آن ها، هویت سازنده[22] ، و قدرت زاینده[23]  برای تولید پیام برای جامعه بزرگ مخاطبان خواهد بود.

امروز تغییر در هندسه جهانی قدرت در سایه ی دگرگونی بزرگ تری در حال پدیدار شدن است که موجب غفلت بسیاری از قدرتمندانی است که بر اریکه ی ملت – دولت ها حکومت می کنند.

آینده به زودی فرا می رسد و این آینده «فضای مجازی» را به «واقعیت موازی» با زندگی واقعی، وبخشی از زندگی که واقعیت می شماریم؛ به وجود می آورد.

 در این فضا است که “قدرت فردی شده فرافردی” در جغرافیای واقعیت موازی و در ملت – رسانه های جهانی زیست جمعی خود را بازسازی خواهند کرد.

منابع 

  • آریان‌پور، منوچهر؛ (1377)، فرهنگ پیشرو، تهران، جهان‌رایانه، ، چاپ اول، ج 3
  • . استاد مهری کامبیز، ( ۱۰ تیر ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۱۴ بهمن ۱۳۹۲)، اسطورهٔ آرش تیرانداز،. برساد – تارنمای خبری تحلیلی زرتشتیان،.
  • تالبوت، مایکل، (1389)، جهان هلوگرافیک، ترجمه داریوش مهرجویی، تهران :هرمس چاپ هیجدهم
  • تافلر الوین و تافلر هایدی، (1372)، جنگ و ضد جنگ – بقا در آستانه قرن بیست و یکم -، شهیندخت خوارزمی، انتشارات سیمرغ
  • تافلر، الوین ، (1374)، موج سوم، ترجمه شهیندخت خوارزمی، نشر علم
  • دادگران، سیدمحمد؛ (1385)، مبانی ارتباطات جمعی، تهران، مروارید، ، چاپ نهم
  • رشیدپور، ابراهیم؛ (1354)، آیینه‌های جیبی آقای مك‌لوهان، تهران، دفتر انتشارات رادیو و تلویزیون ملی ایران (سروش)، ، چاپ دوم
  • گروف استانیسلاو، بنت، هال، (1389)، ذهن هلو تراپیک، ترجمه محمد گذرآبادی، تهران:هرمس چاپ دوم
  • فریدمن، ال توماس، (1393)، جهان مسطح است: تاریخ فشرده قرن بیست و یکم، ترجمه احمد عزیزی شرکت نشر کتاب هرمس، چاپ چهارم
  • محسنیان‌راد، مهدی؛ (۱۳۸۴)، ایران در چهار کهکشان ارتباطی، تهران، سروش، ، چاپ اول
  • ‌مک لوهان، مارشال؛ (1377)، برای درك رسانه‌ها، سعید آذری، تهران، مركز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیما، ، چاپ اول
  • Alina Cincan (August 3, 2012) Machine Translation vs Computer Aided Translation, Available at: http://inboxtranslation.com/blog/machine-translation-computer-aided-

http://tfuture.persiangig.com/%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C.pdf/download?010d

بنیاد توسعه فردا (1384) ، روش های آینده پژوهی

[1] Glassy Cabin

[2]  Eight Art

[3]   نویسنده: دکتر مهدی مطهرنیا، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدتهران شمال، مرکز و قم، رییس پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب دانشگاه آزاد اسلامی (dmmotaharnia@gmail.com).

[4]  Marshal McLuhan۲۱ ژوئیه ۱۹۱۱–۳۱ دسامبر ۱۹۸۱، استاد مرکز مطالعات رسانه‌ای تورنتو، و مطرح‌کنندهٔ مفهوم «دهکدهٔ جهانی [Global Village]» و جملهٔ معروف «رسانه خود پیام است» [The medium is the message.] بود. او از نظر توجه به فناوری‌های ارتباطی، جزو چهره‌های پیشتاز در این قلمرو به حساب می‌آید. طبقه‌بندی رسانه‌ها به سرد و گرم نیز از کارهای اوست. او به تلویزیون صفت «غول خجالتی»، و به رادیو صفت «طبل قبیله‌ای» داد.

[5]  «جهان مسطح است: تاریخچه مختصری از قرن بیست و یکم»، نام کتابی پر فروش از توماس ال. فریدمن Thomas Friedman است که در آن به تجزیه و تحلیل جهانی سازی در قرن بیست و یکم می‌پردازد. این کتاب در سال 2005 منشر شد و با اقبال بالایی روبرو گشت.

[6]  سرنوشت عالم در حقیقت بستگی به عددی دارد که در علم کیهان‌شناسی به آن چگالی بحرانی گفته می‌شود. چگالی بحرانی در واقع نشان دهنده مقدار جرمی است که می‌بایست در جهان موجود باشد تا انبساط متوقف و به انقباض تبدیل شود.  به این فرایند فروریزش بزرگ یا بیگ کرانچ “Big Crunch”  می‌گویند.فرورویزش بزرگ مرزهای زبانی یا « Big Crunch language barriers»، اصطلاحی است نویسنده در توضیح از بین رفتن مرزهای اختلاف زبانی میان جماعت ها و ملیت های گوناگون به وسیله فناوری های جدید ارتباطی به کار برده است.

[7]  Tele working

[8]  Teleproducing

[9]  Tele conferencing

[10]  Tele shopping

[11] Tele banking

[12]  War and Peace in The Global Village

[13] History یا باریخ شناسی عنوانی است که با توجه به ترجمه زمان به instant، یا اوان یا آن، و به صورت کلمه اثربخش و مترادف با تاریخ، برگزیده ام و برای عمومی تر شدن عنوان آینده پژوهی به کار برده ام. (باریخ شناسی سیاسی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، 1394).

[14] لیسانس زبان (انگلیسی و فرانسه)، کارشناسی ارشد بین فرهنگی همکاری در محیط کسب و کار معاصر  پایان نامه وی تمرکز بر چالش های ترجمه از انگلیسی به رومانیایی با تاکید بر اصطلاحات، ضرب المثل ها، و دوستی های نادرست بود. وی عضو موسسه خبره زبان شناسان.است.

[15] Shane Crozier

[16] Translator with Voice

[17] Cosmology

[18] عوام بخشی از طبقه پایین جامعه هستند که فاقد انگیزه و اراده در جهت کسب دانش، فهم، و امید برای پردازش زندگی بهتر و شایسته ترند؛ این در حالی است که توده ها بخش دیگری از همین طبقه اجتماعی اند که در گذار از منزلت های طبقاتی از یک طبقه به طبقه دیگر بسی فعال هستند. به دنبال کسب دانش، و تبدیل آن به فهم و ادراک می باشند و در نهایت برای ساخت آینده ی بهتر خود فعالانه به دنبال استفاده از فرصت ها بر می آیند.

[19] گرچه دگرگونی اجتماعی، خصیصه همه جوامع است، اما منشأ اصلی دگرگونی اجتماعی، شامل محیط طبیعی، تغییرات جمعیتی، فكر جدید، تكنولوژی، حكومت، رقابت، جنگ، برنامه‌ریزی و جنبش اجتماعی می‌شود (Linda L. Lindsey, Stephen Beach. Sociology: social life and social issues. Library of Congress Cataloging in publication data, 2000p 649.). از همین رو جهت گیری روند یابی در ساحت اجتماعی در سطح جهانی را در این موارد مورد پروا قرار داده است.

[20] آرش کمانگیر استعاره ای است که به اسطوره کهن ایرانیان اشاره دارد. آرش، از سپاهیان منوچهر بود که پس از پایان جنگ ایران و توران به عنوان کماندار ایرانی برای بازشناختن مرز ایران و توران برگزیده شد و از بالای کوه «اییریو خشوتا» از چهارمین کشور روی زمین در زادگاه فریدون رفت و با تمام نیرو تیری را به سوی کوه «خوانونت» در خاور رها کرد.( کامبیز استادمهری. «اسطورهٔ آرش تیرانداز». برساد – تارنمای خبری تحلیلی زرتشتیان، ۱۰ تیر ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۱۴ بهمن ۱۳۹۲) .

[21] Big crunch

[22] Creator identity

[23] Generator power

دکتر مهدی مطهرنیا

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و تهران شمال، دکترای تخصصی آینده پژوهی اجتماعی – فرهنگی و فناوری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا