مروری بر زندگی و کتاب های کارل مارکس (1883-1818)
این مقاله بیشتر به شرح کتاب های کارل مارکس اختصاص دارد که بعد از مروری کوتاه بر زندگی او آمده است.
زندگی:
کارل مارکس در خانواده وکیل کلیمی در 5 ماه مه 1818 در شهر ترییر (trier) متولد شد.
مارکس از 1835 تا 1841 نخست حقوق در شهر بُن و سپس فلسفه و رشتههای وابسته را در برلین تحصیل و در سال 1841 فارغالتحصیل شد.
او به دلایل سیاسی نتوانست در دانشگاه کاری پیدا کند و روزنامهنگار شد.
مارکس از سال 1843 تا زمان مرگش، 14 مارس 1883، صرفنظر از اقامتهای کوتاه در آلمان، اغلب در خارج زندگی کرد.
او نخست به پاریس رفت (1843)؛ سپس به بروکسل (تا سال 1848) و در سال 1849 به جرم تشویش اذهان عمومی از آلمان اخراج و به لندن رفت و تا آخر عمر آنجا ماند.
او در سال 1844 با نویسنده و کارخانهدار آلمانی، فریدریش انگلس، آشنا و این دوستی و آشنایی تا پایان عمر دوام داشت.
مارکس در دوران 65 ساله حیاتش شهرت چندانی نداشت.
شهرت او با استقرار نظام کمونیستی در روسیه در سال 1917 که با نام او انجام گرفت، جهانی شد.
چهار عامل بر زندگی فکری مارکس تاثیر بنیادی گذاشتند:
اول فلسفه هگل و فلسفه ایدئالیسم آلمانی بهطورکلی
دوم جنبه اجتماعی که در قرن نوزدهم محور اصلی زندگی جمعی بشر در عصر مدرن شد.
سوم جنبش سوسیالیستی در فرانسه بهخصوص افکار پیر جوزف پرودن (1809-1865) (Pierre-Joseph Proudhon)
چهارم نظرات اقتصادان بریتانیایی از جمله آدام اسمیت (1723-1790) و دیوید رکاردو (1772-1823).
هواداران هگل پس از مرگ او در سال 1831 به سه گروه راست، میانه و چپ تقسیم شدند.
مارکس به جناح چپ هواداران هگل تعلق داشت.
نظام جدیدی از اوایل قرن شانزدهم بهتدریج در غرب ظهور یافت که عنوان جامعه مدرن گرفت.
فکر امکان ساختن جامعه در بستر تحول فکری ناشی از عصر مدرن شکل گرفت.
مدرنیسم این فکر را القاء میکرد که انسان میتواند سرنوشت خود را تعیین کند و به قولی آینده خود را با مشارکت در زندگی گروهی بسازد.
فکر ساختن جامعه در قرن نوزدهم به مرحله طرحهای عملی رسید.
مارکس یکی از برجستهترین طراحان جامعه شد. او يکی از نخستين طراحان «جامعه برساختی» است.
افکار و نظریات؛ کتاب های کارل مارکس
1- خانواده مقدس
دو اثر اولیه مارکس «خانواده مقدس» و «ایدئولوژی آلمانی» در حدود سالها 1844 و 1845 تحت تاثیر افکار هگل و در جدال نظری با طیفهای گوناگون هوادار او نوشته شدند.
کتاب «خانواده مقدس» اثر مشترک او با فردریش انگلس است که در اوایل سال 1845 منتشر شد.
کتاب دیگری که در همان سال 1845 منتشر شد و از اهمیت برخوردار است «ایدئولوژی آلمانی» است.
عنوان کامل کتاب «خانواده مقدس» این است:
«خانواده مقدس، نقدی بر نقد نقادانه، علیه برونو باور و اصحابش» اثر مشترک مارکس و انگلس حاوی جدال نظری مارکس با برونو باور (1809-1882) (Bruno Bauer) است.
منظور مارکس از «خانواده مقدس» اطرافیان باور بهخصوص برادرش بود و «نقد نقادانه» اشاره کنایهآمیز به نظریه «نقد ناب» باور دارد و منظور او از «اصحابش» «اخوان باور» است که عنوانهای فرعی کتاب «خانواده مقدس» هستند.
2- ایدئولوژی آلمانی
کتاب «ایدئولوژی آلمانی» دومین اثر مهم مارکس در اواسط دهه پنجم قرن نوزدهم است.
«ایدئولوژی آلمانی» عمدتاً در سالهای 1845 و 1846 توسط مارکس نوشته شد و فردریش انگلس، موس [موسی] هس (Moses Hess) (1812-1875) و جوزف ویدِمیر (1818-1866) (Joseph Arnold Weydemeyer) با او در نگارش متن همکاری کردند.
«ایدئولوژی آلمانی» و «نظریههایی درباره فوئر باخ» که هر دو در سال 1845 نوشته شدند در دوران زندگی مارکس منتشر نشدند.
این دو اثر از مهمترین آثار مارکس در زمینه ماتریالیسم تاریخی هستند.
کتاب «ایدئولوژی آلمانی» حاوی نقد به «هگلیهای جوان» از جمله لودویگ فوئرباخ (1804-72) (Ludwig Andreas von Feuerbach)، برونو باور و ماکس اشتیرنر (1806-1856) (Max Stirne) با نام واقعی يوهان کاسپر اشميت (Johann Kaspar Schmidt) و سوسیالیستهای آلمانی در آن عصر است.
ادعای اصلی مارکس در این اثر تاثیر مناسبات اجتماعی بر تفکر و الگوهای رفتاری انسان است.
مناسبات زندگی و به تبع آن مناسبات اجتماعی پدیدههای تاریخی هستند.
منافع هیئت حاکم به نادرست منافع تمام جامعه تحریف میشود.
مارکس و انگلیس از افکار طبقه حاکم تحت عنوان «ایدئولوژی» نام میبردند.
3- دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی 1844
جزوه «دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی 1844» که همچنین با عنوان «دستنوشتههای پاریس» شهرت دارد، در اثنای اقامت مارکس در پاریس در نیمه اول سال 1844 نوشته شده است و از جمله آثار اولیه مارکس بهحساب میآید.
«دستنوشتهها» حاوی مقولات و نظراتی هستند که بعدها در اثر اصلی او «سرمایه» به شکل نظراتی منسجم با توضیحات مفصل منتشر شدند.
4- مانیفست حزب کمونیست
مارکس و انگلس رساله «اساسنامه حزب کمونیست»، «بیانیه کمونیست» یا «مانیفست حزب کمونیست» (The Communist Manifesto) را به توصیه «اتحادیه کمونیستها» (the Communist League ) در آستانه سالها 1847/1848 نوشتند.
مارکس و انگلس در این کتاب جهانی بینی را معرفی کردند که بعدها عنوان «مارکسیسم» گرفت.
کتاب با نوید ظهور کمونیسم آغاز و با شعار «پرولتاریا جهان متحد شوید» به پایان میرسد.
این اثر از چهار فصل و پیوست تشکیلشده است.
5- مبارزه طبقاتی در فرانسه
کتاب «مبارزه طبقاتی در فرانسه» نخستین کتاب از سهگانه مارکس با محتوای انقلاب با رویکرد جامعهشناختی است که در سال 1850 تحریر شده است.
موضوع کتاب شکست انقلابهای اروپایی در سال 1848 و ظهور ناپلئون سوم بهاصطلاح لوئی بناپارت است.
کتاب از چهار بخش زیر تشکیلشده است.
6- هجدهم برومر لوئی بناپارت
کتاب «هجدهم برومر لوئی بناپارت» دومین اثر از سهگانه مارکس با محتوای انقلاب با رویکرد جامعهشناختی است که در سال 1852 منتشر شد.
موضوع «هجدهم برومر لوئی بناپارت» قدرت گرفتن لوئی بناپارت بعد از انقلاب 1848 در فرانسه است.
این اثر از دو پیشگفتار از مارکس و انگلس و 7 بخش بدون عنوان که فقط با اعداد از یکدیگر متمایز شدهاند، تشکیلشده است.
محتوای کتاب مشابه «مبارزه طبقاتی در فرانسه» و مکمل آن است.
7- جنگ داخلی در فرانسه
جزوه «جنگ داخلی در فرانسه» سومين اثر از سهگانه مارکس با محتوای انقلاب با رویکرد جامعهشناختی است که در سال 1871 منتشر شد.
«جنگ داخلی در فرانسه» عنوانی برای «بیانیه رسمی شورای عمومی اتحادیه بینالمللی کارگران» (بینالملل اول) است.
موضوع رساله درباره مبارزان شرکتکننده در قیام کارگری در پاريس است که در سال 1871 بر پا شد.
این مبارزان «کمونار»ها (Communards) و این قیام عنوان «کمون پاریس» (Paris Commune) گرفت.
این رساله برای نخستین بار در 13 ژوئن 1871 در لندن به زبان انگليسی تحت عنوان «جنگ داخلی در فرانسه: خطابی به شورای عمومی اتحادیه بینالمللی کارگران» (The Civil War in France: Address of the General Council of the International Working-Men’s Association) منتشر شد.
فردریش انگلس این رساله را به آلمانی ترجمه کرد.
اين نوشته برای مارکس پیامدهای نظری داشت، مارکس با پرداختن به این قیام در برخی نظرات قبلی خود تجدیدنظر کرد.
او در پیشگفتار متأخر به «بیانیه کمونیست» در نقشی که طبقه کارگر در هنگام قیام باید ایفاء کند، تجدیدنظر کرد و امکان تصاحب مستقیم قدرت دولتی و بدون حزب کمونیست را در نظر گرفت.
اين رويکرد نظری بعدها اساس اختلاف بين سوسیالدموکراتهای اروپايي و مارکسيست-لنينسيست ها اصولگرا شد.
8- رئوس اساسی نقد اقتصاد سیاسی (گروندریسه)
کتابی که بعدها با عنوان «رئوس اساسی نقد اقتصاد سیاسی» یا «گروندریسه» منتشر شد، عنوان یادداشتهایی است که مارکس در سالهای 1857 و 1858 در لندن نوشته است.
مارکس در گروندریسه برای نخستین بار مبانی و جزئیات «نظریه ارزش» و به دنبال آن «نظریه ارزش اضافی» خود را طراحی کرد.
این یادداشتها مبنای کتابی قرار گرفت که در سال 1859 تحت عنوان «مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد و طرحی اولیه از شاهکار او «سرمایه» (کاپیتال) است.
9- مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی
کتاب «در باب نقد اقتصاد سیاسی» یا «مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی» در سال 1859 منتشر شد.
مارکس در این اثر برای نخستین بار تلاش کرد «شیوه تولید سرمایهداری» را در قالب طرحی جامع توضیح دهد.
این طرح به خلق شاهکار او کتاب «سرمایه» (کاپیتال) منجر شد.
«مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی» حاصل کار شدید مارکس بین اوت 1858 تا ژانویه 1859 است.
مارکس یادداشتهای لازم برای تهیه این اثر را قبلاً در سال 1857 تهیهکرده بود که بعدها تحت عنوان «گروندریسه» منتشر شد.
محور اصلی کتاب «مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی» ارزش کالا است که مارکس آن را به دو شکل «ارزش مصرفی» و «ارزش مبادلهای» توضیح میدهد.
کار مشخص و کار انتزاعی،
طول زمان کار بهمنزله شاخص کمی کار،
پول،
سنگهای قیمتی،
گردش کالا،
انباشت،
زیربنا و روبنا،
بحران تولید و تجارت موضوعهای دیگر کتاب هستند.
مارکس همچنین نظرات اقتصاددانهای بورژوازی را در این اثر نقد میکند.
10- سرمایه
شاهکار مارکس «سرمایه، نقد اقتصاد سیاسی» است که بهتدریج در سه جلد در سالها 1867، 1885، 1894 منتشر شدند.
جلدهای دوم و سوم پس از مرگ او با بازنگری همکارش فردریش انگلس منتشر شدند.
کتاب سرمایه تحلیل و نقد جامعه سرمایهداری است و تاثیر بنیادی بر جنبش کارگری و تاریخ در قرن بیستم گذاشت.
«سرمایه» حاصل کار طولانی و مقدماتی مارکس است، که انعکاس آن در یادداشت های مارکس در این باره دیده می شود که بعدها تحت عناوین «رئوس نقد اقتصاد سیاسی» (گروندریسه)، «مقدمهای بر نقد اقتصاد سیاسی» و «نظریههایی درباره ارزش اضافی» (1862 و 1863) منتشر شدند.
جلد اول با عنوان «سرمایه، نقد اقتصاد سیاسی، جلد اول، فرایند تولید سرمایه» در سال 1867 منتشر شد.
فردریش انگلس بعد از مرگ مارکس جلد دوم و سوم را انتشار داد.
جلد دوم عنوان «فرآیند چرخش سرمایه» و جلد سوم عنوان «فرایند کلی تولید سرمایهداری» گرفت.
عنوان فرعی جلد اول، «نقد اقتصاد سیاسی» است نشان میدهد که هدف نقد شیوه تولید سرمایهداری و نظریه اقتصاد بورژوازی است.
مارکس توضیح میدهد که جوامع با شیوه تولید سرمایهداری، جوامع طبقاتی هستند که در آنها مالکیت خصوصی ابزار تولید با کار روزمزد رشد میکند.
ثروت در این جوامع به شکل سرمایه انباشت میشود، درحالیکه تولیدکنندگان واقعی ثروت از تصاحب ثروت تولیدشده محروم هستند.
آنها بخش کوچکی از ثروت تولیدشده را بهعنوان دستمزد دریافت میکنند.
موضوع دیگر نقد مارکس قدرت سیاسی است که ابزار سرکوب در خدمت سرمایه است.
دولت با تهیه و تصویب قوانین استمرار نظام مالکیت خصوصی تضمين میکند.
انسانها خود نظام سرمایهداری را ساختهاند، بنابراین نظام سرمایهداری برساختی انسانی است.
انسان این نظام ساخت خود را پدیدهای بیرونی تصور میکند که وجود آن برای ادامه حیات او ضروری است و بهاینترتیب ماهیت سرمایهداری بهعنوان نظامی از روابط انسانی پوشیده میماند.
موضوع جلد اول چگونگی توليد ارزش اضافی در جوامع سرمایهداری است.
ارزش اضافی باید در جریان مبادله یا گردش کالا به ثروت تبدیل شود.
تحقق ثروت يا رسيدن به سرمايه در مراحل گوناگونی انجام میشود:
اول مرحله تولید و بعد مرحله گردش کالا است.
در مرحله گردش کالا سرمایههای مختلف در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرند.
این بخش موضوع جلد دوم سرمایه است.
بررسی این روابط سبب طرح این پرسش میشود، چگونه بازتولید اجتماعی در جریان انباشت ارزش اضافی جریان پیدا میکند.
مارکس در جلد سوم به موضوع تبدیل ارزش اضافی به سود و نرخ سود میپردازد.