علمی توصیفی

رسالت جامعه شناسان درک معمای جامعه

مطالعه جامعه شناسی مانند حل معمایی عظیم یا کشف رازی بزرگ برای جامعه شناسان است.

ما اجزای کوچک معما را گردهم می آوریم – برای مثال؛ افزایش میزان طلاق، افزایش شمار زنان در نیروی کار، تعهد بیشتر نسبت به انتخاب فردی، زندگی درازتر – و هنگامی که این اجزا را کنار هم قرار می دهیم، آنها معنا پیدا می کنند.

انطباق هر یک از این اجزا با بقیه همواره هیجان انگیز است.

ما رویدادهای مجزا و ظاهراً بی معنا را برمی انگیزیم (افرادی که در صف سینما ایستاده اند، جماعتی که در بازی فوتبال به هیجان آمده اند، انقلابی در اروپای شرقی) و آنها را مشاهده و ثبت می کنیم.

هیچ یک از این رویدادها، به تنهایی، کلیدی برای حل معمای ما به دست نمی دهند، اما در کنار یکدیگر چیزهای مهمی درباره ماهیت جماعت ها، چگونگی سازمان یافتن جماعت ها، و این که چرا گاهی جماعت ها خشن می شوند، به ما می گویند.

درک جامعه، معما یا راز بی پایانی است.

این معما هرگز حل نخواهد شد، اما ما می توانیم اندک اندک اجزایی چند را با همدیگر انطباق دهیم و درک تازه ای به دست آوریم.

جامعه شناسی بنابر طبیعت خود، دیدگاهی پرسشگر و انتقادی است.

هر علمی باید درباره آگاهی مبتنی بر تجربه روزمره افراد تردید کند، اما جامعه شناسی، به ویژه، باید در این زمینه تردید داشته باشد و این تردید به پرسش، کاوش، شک و رویکرد تحلیلی به درک جامعه و انسان منجر می شود.

جامعه شناسی، در آنچه بسیاری از افراد مسلم فرض می کنند، تردید می کند.

سقراط آنچه را که مردم می اندیشیدند به پرسش می کشید و آنها را مجبور می کرد که انتقاد کنند: خوبی چیست؟ فضیلت چیست؟ جامعه خوب چیست؟

صرف نظر از این که افراد چه پاسخی می دادند، سقراط پرسش دیگری داشت که تفکر بیشتری را برمی انگیخت.

از دید او آموزش باید چنین باشد: جست و جویی دایمی برای فهمیدن از طریق طرح پرسش و آشکار کردن پاسخ های سطحی که باعث می شود دانشجو به جای حفظ کردن آموخته هایش، یک اندیشه را از طریق بررسی دقیق دریابد.

رسالت جامعه شناسان نیز همین است: درباره پاسخ هایی که افراد می دهند، کاوش کنند و آنچه را که آنها باور دارند آشکار سازند، واقعیت را از طریق کنترل سوگیری شخصی و اجتماعی بررسی کنند و با روشنی و دقتی هر چه بیشتر انسان را در جامعه مشاهده کنند.

جامعه شناسان فرصت ها و مسائل سرمایه داری را مطالعه می کنند، هنگامی که بسیاری افراد ادعا می کنند که این نظام موجب رستگاری بشریت است.

جامعه شناسان علل تبهکاری و مسائل مرتبط با افزایش تعداد زندانیان را مطالعه می کنند، هنگامی که بسیاری مردم تنها درباره زشتی تبهکاری و ضرورت جدا کردن افراد خطرناک از جامعه مشروع و قانونمند می اندیشند.

جامعه شناسان کارکردهای مذهب را در جامعه مطالعه می کنند، هنگامی که بسیازی از مردم مذهب را جزء جهان مقدس در نظر می گیرند که نباید مطالعه شود، بلکه باید آن را بپذیریم و برای هدایت انسان به کار گیریم.

جامعه شناسان دنیای جوانان خشن را به منظور درک فرهنگ، برچسب ها، و واکنش های نوجوانان نسبت به جامعه مطالعه می کنن، هنگامی که بسیاری از مردم صرفاً می خواهند که این گونه گروه ها از میان بروند.

جامعه شناسان ابعادی از نابرابری را می بینند که دیگران نادیده می گیرند.

ما معنای کجروی و نتایج کجروی و انحراف را برای جامعه و هم چنین علل آن را مطالعه می کنیم و می کوشیم هدف شعائر اجتماعی را آشکار سازیم نه این که فقط آنها را اجرا کنیم.

جامعه شناسی از سطح امور بدیهی و آشکار فراتر می رود و پرسش هایی را مطرح می کند که اکثر مردم مطرح نمی کنند و همان گونه که پیتر برگر ادعا می کند، می پذیرد که حکمت نخستین این است که چیزها هرگز آنچه به نظر می رسند، نیستند.

منبع: شارون، جوئل (1379)، ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، ص 47-45.

جامعه شناسان

نظریات جامعه شناسان و موضوعات جامعه شناسی از کُتب مختلف توسط دکتر منیژه نویدنیا در اختیار علاقمندان قرار داده می شود، به انضمام نمودارها، عکس ها ... که شیوه ابداعی ایشان می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا