مشخصه متفکران خلاق
اگر بپرسم آیا شما متفکر خلاق هستید یا نه؟ شاید منظورم را متوجه نشوید. به چند مشخصه که در میان متفکران خلاق مشترک است، توجه کنید:
- متفکران خلاق ایده ها را ارج می نهند
آنت موسر ولمن می گوید: «مردم خلاق خود را وقف ایده هایشان می کنند. آنها تنها به استعداد خود متکی نیستند؛ بلکه به اصول تکیه دارند.
تخیل مانند پوست دومی آن ها را در برگرفته، و می دانند چگونه تخیل خود را به بهترین وجه اداره کنند».
خلاقیت یعنی ایده داشتن – ایده های فراوان.
شما وقتی ایده خواهید داشت که به ایده ها احترام بگذارید.
- متفکران خلاق در جستجوی گزینه های جدید هستند
من هیچ متفکر خلاقی را نمی شناسم که به انتخاب ها عشق نورزد.
جستجوی احتمالات گوناگون، تخیلات را تحریک می کند و تخیلات برای خلاقیت داشتن بسیار ضروری است.
به قول آلبرت انیشتین: «اهمیت تخیلات بسیار بیش تر از دانش است».
مردمی که مرا می شناسند می دانند که چقدر برای انتخاب ها ارزش قایلم.
می دانید چرا؟
زیرا انتخاب ها کلید یافتن بهترین پاسخ هستند – نه این که تنها پاسخ.
خوش فکرها کسانی هستند که به بهترین پاسخ ها دست می یابند.
آن ها برای در اختیار داشتن راه های چاره، برنامه های پشتیبانی خلق می کنند.
آن ها به آزادی ای می رسند که در دسترس دیگران نیست و به این ترتیب، دیگران را تحت نفوذ خود داشته و هدایت آنان را بر عهده می گیرند.
- متفکران خلاق گنگی ها را پذیرا هستند
نویسنده ای به نام اچ.ال. منکن (H.L.Menken) چنین گفته: «فرد کودن کسی است که از همه چیز مطمئن است و کسی که از همه چیز مطمئن است یک کودن همیشگی است».
مردم خلاق نیازی به الزامات ندارند.
آن ها همه نوع تناقضات و شکاف های زندگی را درک می کنند و از اکتشاف در آن شکاف ها بهره مند می شوند، یا از پر کردن شکاف ها با کمک تخیلاتشان.
- متفکران خلاق از ناهماهنگی ها تجلیل می کنند
خلاقیت بنا به طبیعت خود غالباً به اکتشافات خارج از مسیر معمول دست می زند.
کینگمن بروستر (Kingman Brewster) دیپلمات و رئیس دانشگاه ییل می گوید:
«میان آدم خلاق و آدم بوالهوس یک همبستگی وجود دارد، بنابراین باید با خرسندی جور آدم بوالهوس را کشید».
برای پرورش خلاقیت در خود و دیگران، باید تا حدی غرابت ها را تحمل کنید.
- متفکران خلاق، غیرمرتبط ها را به هم متصل می کنند
خلاقیت از ایده های دیگران استفاده می کند و به همین دلیل هم می تواند این ایده ها را به هم متصل کند، به خصوص ایده های بازگو نشده را.
تیم هنسن، طراح گرافیک می گوید: «خلاقیت به معنای توانایی برقراری ارتباطات، برقراری اتحاد، به وجود آوردن تغییرات و بیان آن ها به شکلی تازه است».
خلق اندیشه های مضاعف مانند گردش رفتن با ماشین است.
ممکن است از مقصد خودآگاه باشید، ولی تنها پس از حرکت به سوی مقصد شاهد و تجربه گر چیزهایی در میانه راه خواهید شد که قبل از حرکت امکان آن وجود نداشته است.
تفکر خلاق چیزی شبیه به این است:
زمانی که تفکر را آغاز می کنید، در جمع آوری اطلاعات آزادی عمل دارید.
از خود بپرسید که چه مواد و عواملی با اندیشه شما مرتبط است؟
بعد از اطلاع از مواد و عوامل، بپرسید: چه ایده هایی می توانند تفکر را بهبود بخشند؟
با این کار ایده خود را به مرحله بالاتری ارتقا می دهید.
سپس، با این پرسش، چه تغییراتی موجب بهبود این ایده می شود؟ می توانید ایده خود را تصحیح یا تصفیه کنید.
و در نهایت، با قرار دادن ایده ها در یک فضای ذهنی درست، آن ها را به هم متصل می کنید تا به یک اندیشه کامل و محکم برسید.
- متفکران خلاق از شکست نمی هراسند
برای خلاقیت باید شهامت مقابله با شکست ها را دارا باشید، زیرا خلاقیت و شکست در یک رتبه قرار دارند.
احتمالاً از شنیدن این بیان جا خورده اید، ولی این گفته حقیقت دارد، چارلز فرانکل می گوید: «اضطراب جزو ضروریات آفرینش های هنری و روشنفکری محسوب می شود».
فرد خلاق قبول دارد که ممکن است در چشم دیگران احمق جلوه کند.
به این معنا که فرد روی یک شاخه نازک بنشیند، شاخه ای که ممکن است هر لحظه بشکند!
افراد خلاق به این موضوع آشنایی دارند و با این وجود دست از جستجوی ایده های تازه برنمی دارند.
آن ها نمی گذارند تا ایده های بی نتیجه مانع دستیابی آنان به ایده های مفید شود.
منبع: ماکسول، جان (1394)، انسان های موفق چگونه می اندیشند؟ اندیشه خود و در پی آن زندگی خود را تغییر دهید، (چاپ پنجم)، مترجم شمش آفاق یاوری، تهران: سازمان فرهنگی فرا، ص 63-59.