میوه های راستین بشریت
شاید هیچ خطابه ای به این زیبایی، بزرگی و عظمت هنر و خالقان زیبایی را نشان نداده است که داستایوفسکی در کتاب شیاطین [و در میان شیاطین] بیان کرده است
و ما به عنوان ایرانی می توانیم با داستایوفسکی همصدا شده و در کنار شکسپیر و رافائل و سایر خالقان زیبایی [از جمله خود داستایوفسکی] از سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی و خیام و تنی چند دیگر هم نام ببریم.
کسانی که به قول داستایوفسکی میوه های راستین بشریت بشریتند.
«سرگشتگی ما فقط از این است که نمی دانیم شکسپیر والاتر است یا چکمه. یک تابلوی رافائل دلفروزتر است یا یک چراغ نفتی»
..«من اعلام میکنم که اهمیت شکسپیر و رافائل بیشتر است از آزاد کردن بندگان،
بالاتر است از اینکه من روسم یا قزاق یا قرقیز،
فخیمتر است از سوسیالیسم و والاتر است از هوسهای نسل جوان،
مهمتر است از نوامیس شیمی،
حتی میخواهم بگویم از بشریت، از تمامی بشریت زیرا آنها میوهاند، میوه های راستین بشریت، درخشانترین میوههایی که ممکن است وجود داشته باشد.
شکل آرمانی زیبایی به توسط آنها حاصل شده است و اگر حاصل نشده بود، من شاید میلی به زنده بودن نمیداشتم…»
دست هایش را به هوا انداخت و ادامه داد: «ده سال پیش در پطرزبورگ از پشت تریبون هم این سخنان را فریاد زدم، درست همین سخنان را و شنوندگانم، درست مثل شما امروز هیچ نفهمیدند و مثل امروز خندیدند و هو کردند.
آخر ای تاریک مغزان چه چیز مانع است که بفهمید؟
آیا میدانید، میدانید که بشریت بیوجود انگلستان باقی خواهد ماند؟
بیوجود آلمان و بی ما روسها، بیعلوم و بینان به زندگی ادامه خواهد داد؟
اما، فقط بیزیبایی است که زندگی ممکن نیست.
زیرا بیزیبایی هیچ کار نمیتوان کرد.
راز معما همین است.
راز تاریخ در همین هفته است.
خود علم بی وجود زیبایی لحظه ای برقرار نخواهد ماند.
ای شمایی که می خندید، می دانستید که ذره شکافی و نازک سنجی علم بی وجود زیبایی به زمختی و شرارت مبدل خواهد شد؟ بی زیبایی اختراع یک میخ ممکن نیست.» (شیاطین_ داستایوفسکی)