دکتری جامعه شناسی و تحقیقات
برنامه دکتری جامعه شناسی از سال 1999 ارائه شده است و هدف آن آماده سازی و نظارت داوطلبان برای انجام تحقیقات اصلی در زمینه های علمی این رشته است.
این مقطع، داوطلبان دکترا را با روش های ارزیابی دقیق انتخاب می کند و سپس آنها را آماده می کند تا به طور مستقل به ادبیات بین المللی این رشته، هم در سطح تجربی و هم در سطح نظری، کمک کنند.
این امر از طریق مطالعه و آشنایی با ادبیات گستردهتر این حوزه و بعداً با ادبیات تخصصی حوزه انتخابی آنها حاصل میشود.
مشارکت آنها از طریق پایان نامه دکتری انجام می شود که سهم نظری و تجربی آنها را در زمینه علمی آنها برجسته می کند.
نتایج کلیدی یادگیری
- دانشجویان با موفقیت در آزمون جامع، آشنایی با ادبیات عمومی را در سه زیر شاخه کلیدی جامعه شناسی (نظریه های جامعه شناسی کلاسیک، نظریه های جامعه شناسی معاصر، روش تحقیق اجتماعی) نشان خواهند داد.
- دانشجویان با ادبیات نظری و تجربی تخصصی در زمینه تحقیقاتی خاص خود آشنا می شوند.
- دانشجویان سوالات تحقیقی خاصی را طرح خواهند کرد.
- دانشجویان بر روشهای تحقیق لازم تسلط پیدا میکنند و سپس از آنها برای پاسخ به سوالات تحقیقاتی خاص خود استفاده میکنند.
- دانشجویان برای انجام تحقیقات مستقل از طریق راهنمایی اساسی آماده خواهند شد.
- دانشجویان یک پایان نامه دکترا می نویسند که به دانش علمی بین المللی (هم نظری و هم تجربی) در آن موضوع خاص کمک می کند.
در اینجا سه نمونه از تحقیقات منتشر شده توسط این دانشگاه آمده است.
1) ساختاربندی اشکال گذار از آموزش عالی به اشتغال: پل زدن میان برنشتاین و بوردیو
در زمینه سیاستی که در آن هماهنگ سازی برنامه های درسی دانشگاه در جهت ارتباط با بازار کار دنبال می شود، این مقاله به دنبال تبیین گزارش های تئوری نشده و بیش از حد تجمیع نقش رشته تحصیلی در اشتغال پذیری فارغ التحصیلان است و آن را از یک زاویه تحلیلی جدید بررسی کرده تا تغییرات بین حوزه های تحصیلی را توضیح دهد.
با استفاده از نظریه ساختارهای دانش برنشتاین، رشته تحصیلی به عنوان یک شی در خود مفهوم سازی مجدد می شود که با روشن کردن روابط داخلی در خود، قادر می شود ادراکات فارغ التحصیلان و مشارکت در مشاغل مرتبط با آن را شکل دهد.
این مطالعه به بررسی تغییرات در رشته های علوم انسانی و اجتماعی میپردازد که معمولاً توسط سیاستگذاری و تحقیقات علمی به عنوان یک بخش واحد مورد بررسی قرار میگیرد.
نتایج نشان میدهد که چگونه ساختارهای دانش مختلف، شرایط ناهمگونی را برای انتقال فارغالتحصیلان (به اشتغال)، با تعیین مسیر صریح یا ضمنی از آموزش به محل کار، و از طریق تخصصیسازی قویتر یا ضعیفتر دانش و هویت، شکلدهی هویتهای درونی یا برونی، تعیین میکنند.
این مطالعه با استفاده از نظریه بوردیو، نقطه مهم تلاقی ساختار دانش با طبقه اجتماعی فارغ التحصیلان را آشکار می کند و نشان میدهد که چگونه، در هر رشته تحصیلی، اشکال خاصی از نابرابری اجتماعی عمل میکند و بر انتقال فارغالتحصیلان از دانشگاه به کار در بازارهای کار رقابتی و پرمخاطره تاثیر میگذارد.
2) به سوی ارزیابی مجدد کار در جوامع پسا فوردیست؟ مذاکرات ناپایدار کاری و بازگشت نیروی جوان بسیار متخصص
این مقاله به بررسی فارغالتحصیلان جوان دانشگاهی میپردازد که درگیر فرآیندهای بازگشت مجدد به کار هستند، با کنار گذاشتن رشته تحصیلی و آغاز کردن کار در پروژه های خودساخته در زمینه های دیگر هستند.
آنها باانگیزه هستند به خاطر معنی دار بودن، آزادی و خلاقیت که در کارشان وجود دارد، ولی البته باید در کم کاری یا حتی بیکاری بمانند.
انعطاف پذیری کارگران جوان و ظرفیت فردی آنها برای بازگشت مجدد به کار در هسته اصلی گفتمان سیاست گذاری دانش اقتصاد قرار دارد.
با این حال، شواهد کمی از تجربیات جوانان به ویژه جوانان متخصص در مورد عدم تناسب (رشته تحصیل و نوع کار)، و شیوه های بازگشت مجدد به کار وجود دارد.
این مقاله بر اساس روایتهای بیوگرافی فارغالتحصیلان در قبرس، به بررسی تحولات در رابطه جوانان با کار در شرایط بحران اقتصادی و بیثباتی پرداخته است.
یافته ها حاکی از آن است که روابط ناپایدار جدید کاری توسط جوانان مذاکره می شود و از مرزهای شغلی همسان و ناهماهنگ اشتغال، کار و غیرکار عبور می کند.
اینها بر توسعه ذهنیت های جدیدی استوار است که ساخت اجتماعی کار و رابطه آن با ارزش را برای جوانان در جوامع پسا فوردیستی زیر سوال می برد.
برای این جوانان از طبقات متوسط رو به بالا، به نظر می رسد سازشی بین یک موضع علّی در جستجوی رهایی و الزامات نئولیبرالی تحقق یافته جامعه اطلاعاتی شکل گرفته است.
3) تنها چیزی که ما نیاز داریم عشق (و پول) است! دانشجویان آموزش عالی از خانواده خود چه می خواهند؟
تحقیقات نشان داده است که حمایت مداوم خانواده شانس دانشجویان آموزش عالی (HE) را برای سازگاری و فارغالتحصیلی بهبود میبخشد، اما مشارکت بیش از حد خانواده بر رفاه دانشجویان تاثیر منفی میگذارد.
ما از نظر تئوری، سه گزینه عمدتاً ناپیوسته (یعنی «حمایت» خانواده، «درگیری» و «درگیری بیش از حد») را در نظر گرفتیم و نشان میدهیم که خانوادههای دانشجویان مقطع کارشناسی درگیر می شوند اغلب در نقشهایی که به طور سنتی برای سطوح پایینتر تحصیل محفوظ است.
از طریق یک نظرسنجی در مقیاس بزرگ و کمی دانشجویان در دو دانشگاه در قبرس، ما بهطور تجربی نشان داده ایم که سه گزینه باید یکپارچه شوند، زیرا مشارکت خانواده دانشجویان آموزش عالی (HE) بهتر مفهوم سازی شده و به عنوان یک پیوستار عملیاتی می شود.
ما همچنین پیشنهاد میکنیم که مشارکت خانواده در HE را میتوان به دو ساختار کیفی متفاوت و غیرمرتبط با یکدیگر (حضور در خط مقدم و عقب نشینی خانواده) تقسیم کرد.
علاوه بر این، به نظر می رسد که دانشجویان نه تنها خواهان مشارکت خانواده هستند که مشارکت بیشتر خانواده (حتی «درگیری بیش از حد») را نیز تشویق می کنند، و اظهار می کنند که مایلند خانواده هایشان نه تنها کمک مالی بیشتر، بلکه حمایت عاطفی بیشتری را به آنها ارائه دهند.
منبع:
https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/13639080.2022.2036709?src=&journalCode=cjew20
https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/13676261.2021.2010685?journalCode=cjys20
https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/02671522.2018.1452957?journalCode=rred20