علمی توصیفی

خلاصه ای بر نظریات و دیدگاه گئورگ زیمل

چند جستار کوتاه از نظریات و دیدگاه گئورگ زیمل به قرار زیر است:

– روش روشنگری مورد تردید قرار دادن مداوم و جستجوی دانش را به منزله چیزی فی‌نفسه خوب دنبال می‌کند.

– شیوه‌ای بسیار فردی برای بررسی جهان داشت.

کانون توجه‌اش به روانشناسی و روانشناسی اجتماعی بود، سپس به جامعه‌شناسی روی آورد، و در عین حال کششی به فلسفه داشت.

در اواخر عمر به هنر و زیبایی‌شناسی روی آورد.

– گئورگ زیمل پدید آورنده جامعه‌شناسی صوری است. یعنی بررسی این که چگونه آدمیان صورت‌هایی را بر جهان تجربه تحمیل می‌کنند و سازمان می‌دهند و می‌فهمند.

– اندیشه را سامان دهنده جهان می‌داند. صورت‌های مورد علاقه، صورت‌های روابط میان افراد و گروه‌ها.

– پیوند روابط میان مردم و روانشناسی‌های فردی با توسعه مدرنیته و اقتصاد پولی.

نزدیک شدن به تبیین ماتریالیستی به جای درک فلسفی صورت های روابط انسانی و گسترش روانشناسی فردی پیش گام پُست مدرنیسم، و فراسوی پُست مدرنیسم.

– شناسایی فرایندی مهم به نام بینش جامعه‌شناختی، ارائه مدلی درباره ساختارهای صوری رابطه‌ها.

روش بی‌نظمی تقریباً عمدی، شیوه او: چگونه واقعیت پیچیده تجربه فرد را معنی می‌کنیم.

– انتخاب پدیده‌ای خاص از جریان تجربه و برررسی ساختار و تاریخ آن.

توجه به کار رمان‌نویس، آنچه ما واقعیت می‌پنداریم در حقیقت برساخته است مثل رمان‌نویس. موضع: ساخت گرایانه پُست مدرن.

– نظریه زیمل در مورد جامعه: ترکیب مناسبات میان افراد به اضافه مجموع صورت‌هایی از رابطه.

دوگانگی میان وجود انسانی و جهان طبیعی

استقلال روح یا ذهن

محدود ساختن فردیت

گسیختگی در امر اجتماعی

بسط شکل‌های گوناگون اجتماعی که پدیده آمده از تعامل اجتماعی است.

–  فراگیر بودن ساخت اجتماعی زندگی. تمایز میان صورت و محتوا، تثبیت جامعه‌شناسی به عنوان یک علم مستقل در میان سایر علوم و گئورگ زیمل با توجه به محتوای جامعه‌شناسی یعنی جنبه‌هایی از زندگی انسانی که افراد را به سمت معاشرت با دیگران سوق می‌دهد.

– گئورگ زیمل معتقد به دوگانگی بین فرد و جامعه، ولی به فرد ارجحیت بیشتری می‌دهد.

فرد: حیات فردی در یک دیالکتیک مدام با صورت‌های اجتماعی درگیر است.

جامعه: جامعه صورتی است دارای اهمیت روزافزون که حیات انسان ها را سازمان می‌دهد.

سعی داشت در درک منحصر به فردی از جهان را انتقال دهد.

ایده اینکه می‌توان جامعه را همچون موضوعی زیباشناختی، اثر هنری بررسی کرد.

جامعه متشکل از نیروهای تعاملی میان افراد تلقی می‌کند.

تحلیل صورت‌های متفاوت رابطه که می‌تواند میان فرد و جامعه وجود داشته باشد.

آغاز با جامعه بدوی همراه همبستگی مکانیکی. هم اینکه جوامع متمایزمی‌گردند، ممکن و با اهمیت می‌شود.

تمایل ذاتی به ثبات.

– گئورگ زیمل توجه به اندازه گروه و فرد منزوی داشت و جامعه را ترکیبی از روابط مبادله‌ای میان افراد می دانست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا