کثرت گرایی؛ عامل یکپارچگی یا جدایی
دورکیم در کتاب تقسیم کار، پس از پرداختن به علل پیدایش تقسیم کار و تاکید بر کثرت امور، در تبیین کارکردی از تقسیم کار، همبستگی ارکانیگ جامعه مدرن را بیان کرده است.
میزان کثرت گرایی از زمانه دورکیم تا امروز تفاوت نموده و بر شدت آن افزوده شده است.
کثرت گرایی چنان بالا گرفته است که حتی اعضای یک خانواده نیز زبان متفاوت در کار و زندگی دارند و هر یک متفاوت از دیگری هستند.
سوال اینجاست که: کثرت گرایی چه زمانی موجب همبستگی و یکپارچگی می شود و چه زمانی به جدایی و فاصله می انجامد؟
در پاسخ باید گفت که این امر به عوامل متفاوتی بستگی دارد که به ذکر سه عامل پرداخته می شود.
1- میزان همکاری و مشارکت
2- برنامه ریزی و سازماندهی
3- میزان گفتگو، صحبت و تماس های ارتباطی
این سه عامل، وقتی بیشتر باشند، جمع به سوی یکپارچگی می رود و بالعکس، هر چه از میزان این سه عامل کاسته شود، جمع به سوی تفرقه و جدایی خواهد رفت.
بنابراین، صرف کثرت گرایی نمی توان به جدایی یا وحدت نظر داد.
بلکه باید به عواملی که زمینه ساز جدایی یا همبستگی می شوند و از کثرت گرایی به عنوان پیشبرد مقاصد خویش استفاده می کنند، توجه نمود.
نه تنها کثرت گرایی، که هیچ پدیده اجتماعی دیگر نیز به تنهایی نمی تواند عامل ایجاد کننده یک رخداد بزرگ چون همبستگی یا فاصله اجتماعی باشد.
بلکه عوامل متعدد با یکدیگر در ایجاد یا نابودی آن دست اندرکار هستند.